rechargeable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of recharge.

جمله های نمونه

1. The cordless version uses the VersaPak rechargeable battery system.
[ترجمه گوگل]نسخه بی سیم از سیستم باتری قابل شارژ VersaPak استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]نسخه بی سیم از سیستم شارژ باتری قابل شارژ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But, according to Boots, rechargeable batteries and chargers can save you more than £70 a year.
[ترجمه گوگل]اما، طبق گفته Boots، باتری‌های قابل شارژ و شارژرها می‌توانند بیش از 70 پوند در سال صرفه‌جویی کنند
[ترجمه ترگمان]اما با توجه به Boots، باتری های قابل شارژ و chargers می توانند شما را بیش از ۷۰ پوند در سال ذخیره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These modular construction kits now include solar cells, rechargeable batteries etc.
[ترجمه گوگل]این کیت های ساختمانی مدولار اکنون شامل سلول های خورشیدی، باتری های قابل شارژ و غیره می شود
[ترجمه ترگمان]این کیت های ساخت مدولار اکنون شامل سلول های خورشیدی، باتری های قابل شارژ و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If fully charged, some rechargeable shavers and electric toothbrushes have sufficient power for two weeks.
[ترجمه گوگل]در صورت شارژ کامل، برخی از ریش تراش های شارژی و مسواک های برقی قدرت کافی برای دو هفته دارند
[ترجمه ترگمان]اگر به طور کامل شارژ شود، some قابل شارژ و مسواک الکتریکی دو هفته است که قدرت کافی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It can run off a rechargeable battery pack.
[ترجمه گوگل]می تواند یک بسته باتری قابل شارژ را خالی کند
[ترجمه ترگمان]می تواند یک بسته باتری قابل شارژ را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A major improvement was the use of a rechargeable battery inside the transmitter, which was recharged via two protruding wires.
[ترجمه گوگل]یک پیشرفت عمده، استفاده از یک باتری قابل شارژ در داخل فرستنده بود که از طریق دو سیم بیرون زده شارژ می شد
[ترجمه ترگمان]یک بهبود عمده، استفاده از باتری قابل شارژ در فرستنده بود، که از طریق دو سیم برجسته شارژ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unusually, it had a rechargeable NiCad battery fitted.
[ترجمه گوگل]به طور غیر معمول، یک باتری قابل شارژ NiCad در آن نصب شده بود
[ترجمه ترگمان] Unusually، یه باتری \"rechargeable\" نصب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A rechargeable battery protects the stored programme data for up to eight months in the event of the programmer being unplugged.
[ترجمه گوگل]یک باتری قابل شارژ از داده های ذخیره شده برنامه تا هشت ماه در صورت قطع شدن برنامه نویس از برق محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]باتری قابل شارژ داده های برنامه ذخیره شده را به مدت هشت ماه در رویداد of حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chatsworth-based Ora won for its VibraRing line of rechargeable cellular phone batteries that can replace jarring rings with vibrations.
[ترجمه گوگل]Ora مستقر در Chatsworth به خاطر خط باتری‌های تلفن همراه قابل شارژ VibraRing خود که می‌تواند حلقه‌های ارتعاشی را با ارتعاش جایگزین کند، برنده شد
[ترجمه ترگمان]ora - based Chatsworth برای خط VibraRing از باتری های قابل شارژ تلفن همراه برنده می شوند که می توانند با ارتعاشات حلقه ها را جایگزین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The handset is a NiCad rechargeable system that takes 12 hours to fully charge.
[ترجمه گوگل]این گوشی یک سیستم شارژی NiCad است که 12 ساعت طول می کشد تا به طور کامل شارژ شود
[ترجمه ترگمان]گوشی یک سیستم قابل شارژ NiCad است که ۱۲ ساعت طول می کشد تا به طور کامل شارژ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ni - Cd alkaline rechargeable battery in cylindrical shape is widely used in the geophysical prospecting instruments.
[ترجمه گوگل]باتری قابل شارژ قلیایی Ni - Cd به شکل استوانه ای به طور گسترده در ابزارهای اکتشاف ژئوفیزیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]باتری قابل شارژ Ni در شکل استوانه ای به طور گسترده ای در ابزارهای اکتشافی geophysical مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To power your camera you will need some rechargeable batteries.
[ترجمه گوگل]برای تغذیه دوربین خود به تعدادی باتری قابل شارژ نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]برای تامین برق دوربین شما به چند باتری قابل شارژ نیاز خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For many years, rechargeable batteries are the only solution for temporary memory back of data of timing clock in various electronic devices.
[ترجمه گوگل]برای سال‌های متمادی، باتری‌های قابل شارژ تنها راه‌حل برای ذخیره موقت داده‌های ساعت زمان‌بندی در دستگاه‌های الکترونیکی مختلف هستند
[ترجمه ترگمان]برای سال های بسیار، باتری های قابل شارژ تنها راه حل برای حافظه موقت زمان استفاده از زمان زمان بندی در دستگاه های الکترونیکی مختلف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The principle of the biofuel cell and virus-enabled rechargeable battery and the relationship between the cell structure and the performance are described.
[ترجمه گوگل]اصل سلول سوخت زیستی و باتری قابل شارژ با ویروس فعال و رابطه بین ساختار سلول و عملکرد شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]اصل پیل سوختی و باتری قابل شارژ، رابطه بین ساختار سلولی و عملکرد را توصیف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Rechargeable batteries can mash up with programmable solar cells.
[ترجمه گوگل]باتری های قابل شارژ می توانند با سلول های خورشیدی قابل برنامه ریزی ترکیب شوند
[ترجمه ترگمان]باتری های Rechargeable می توانند با سلول های خورشیدی قابل برنامه ریزی خمیر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• refillable, can be recharged, can be reloaded
a battery that is rechargeable can be recharged so that it can be used again.

پیشنهاد کاربران

بارپذیر
قابل شارژ، نوشارژی
شارژی ، شارژپذیر ، شارژ شونده

بپرس