recliner

/rɪˈklaɪnər//rɪˈklaɪnə/

برآسوده، لم داده، لمیده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a type of chair with a back that tilts to an inclined position, often with a footrest that rises simultaneously.

جمله های نمونه

1. The company introduced a Missioninspired recliner with straight lines and vertical slats.
[ترجمه گوگل]این شرکت یک تخت خواب الهام گرفته از MissionInspired با خطوط مستقیم و لت های عمودی را معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت یک recliner Missioninspired با خطوط مستقیم و slats عمودی معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I flung myself into his chair, the big recliner.
[ترجمه گوگل]خودم را روی صندلی او پرت کردم، تکیه گاه بزرگ
[ترجمه ترگمان]خودم را روی صندلی انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A man sat in a recliner drinking beer.
[ترجمه گوگل]مردی در صندلی نشسته بود و آبجو می‌نوشید
[ترجمه ترگمان]مردی روی صندلی راحتی نشسته بود و آبجو می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My father moves from his recliner and perches on the arm of the couch. He protectively, instinctively, wraps his arm around my mother.
[ترجمه گوگل]پدرم از روی صندلی خود حرکت می کند و روی بازوی مبل می نشیند محافظانه، غریزی، بازویش را دور مادرم حلقه می کند
[ترجمه ترگمان]پدرم از صندلی راحتی بیرون آمد و روی بازوی مبل گیر کرد او به طور غریزی، به طور غریزی دستش را دور مادرم حلقه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A brown, plaid sofa and a teal recliner, a wooden rocker and brass coat rack draped with leather belts and purses.
[ترجمه گوگل]یک کاناپه چهارخانه قهوه‌ای و یک تکیه گاه سبز، چوبی چوبی و جا کت‌های برنجی که با کمربند و کیف چرمی پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]یک مبل قهوه ای، یک مبل سفید و یک صندلی recliner، یک صندلی گهواره ای چوبی، یک صندلی گهواره ای چوبی با کمربند چرمی و کیف های چرمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now BUY one Recliner GET one free Swing table.
[ترجمه گوگل]اکنون یک عدد صندلی بخرید و یک میز چرخان رایگان دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]حالا بخرید یک recliner یک میز Swing آزاد بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You can push the seat - recliner button in the armrest for relaxing.
[ترجمه گوگل]برای استراحت می توانید دکمه صندلی - تکیه گاه را در تکیه گاه فشار دهید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید دکمه seat را در the برای استراحت فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This recliner mechanism can be used in recliners and sofas and swivels.
[ترجمه گوگل]این مکانیزم تکیه گاه قابل استفاده در تکیه گاه و مبل و چرخ گردان است
[ترجمه ترگمان]این مکانیزم recliner می تواند در recliners و کاناپه های مورد استفاده قرار گیرد و می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One friend drives more than an hour every morning to lift Earley from his bed to his recliner.
[ترجمه گوگل]یکی از دوستان هر روز صبح بیش از یک ساعت رانندگی می کند تا ارلی را از رختخوابش به تختش برساند
[ترجمه ترگمان]یک دوست هر روز بیشتر از یک ساعت حرکت می کند تا از تختش به سمت صندلی راحتی برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He lies wooden and still as a log under a pink blanket on a blue recliner in his living room.
[ترجمه گوگل]او چوبی و بی حرکت زیر یک پتوی صورتی روی یک تکیه گاه آبی در اتاق نشیمنش دراز کشیده است
[ترجمه ترگمان]او چوبی است و مثل کنده درخت زیر پتوی صورتی روی یک صندلی راحتی آبی رنگ در اتاق نشیمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I almost never talk to my dad so directly, and he sat down, my words pushing him into the recliner.
[ترجمه گوگل]تقریباً هرگز با پدرم اینقدر مستقیم صحبت نمی‌کنم، و او روی صندلی نشست و حرف‌های من او را به داخل تخت هل داد
[ترجمه ترگمان]من تقریبا هیچ وقت با پدرم صحبت نکردم، همین الان، و او نشست، کلمات من او را به سمت صندلی راحتی هل می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On a recent Thursday night, sitting in a grungy recliner at the Stop Smoking Hypnosis Clinic of Baltimore County, the middle-aged man shrugs his shoulders.
[ترجمه گوگل]در یک پنجشنبه شب اخیر، مرد میانسالی که در کلینیک هیپنوتیزم توقف سیگار در شهرستان بالتیمور در یک تخت خوابیده نشسته بود، شانه هایش را بالا انداخت
[ترجمه ترگمان]در یک شب پنجشنبه اخیر، نشستن در a grungy در کلینیک Smoking Hypnosis در بخش بالتیمور، مرد میانسال شانه هایش را بالا می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Amy: I'm sure. Let's move the loveseat across from it. Now, can you move the recliner into the corner?
[ترجمه گوگل]امی: مطمئنم بیایید صندلی عشق را در آن سوی آن جابجا کنیم حالا، آیا می‌توانید تکیه‌گاه را به گوشه‌ای ببرید؟
[ترجمه ترگمان] مطمئنم بگذار یک مبل راحتی را از آن طرف به آن طرف و آن طرف ببریم حالا، میشه اون صندلی راحتی رو از اون گوشه تکون بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you want to relax, you can push the seat - recliner button in the armrest.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید استراحت کنید، می توانید دکمه صندلی - تکیه گاه را فشار دهید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید استراحت کنید، می توانید دکمه seat را در the فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who lies down, one who lies in a horizontal position; one who rests; chair whose back can be placed in a reclining position, la-z-boy

پیشنهاد کاربران

recliner ( n ) ( rɪˈklaɪnər ) =a soft comfortable chair with a back, that can be pushed back at an angle, so that you can lean back in it
recliner
صندلی ( از نوعی که تکیه آن قابل تنظیم باشد )
a chair in which you can lean back at different angles
( دیکشنری کمبریج )

بپرس