recoverable

/rɪˈkəvərəbl̩//rɪˈkʌvərəbl̩/

معنی: باز یافتنی
معانی دیگر: بازیافتنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of recover.

جمله های نمونه

1. Travel expenses will be recoverable from the company.
[ترجمه موسی] هزینه های سفر از شرکت قابل جبران است.
|
[ترجمه گوگل]هزینه های سفر از شرکت قابل دریافت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هزینه های سفر از شرکت قابل بازیافت خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were 8 6 million tonnes of recoverable coal in the pits, which have already ceased production, according to Boyds.
[ترجمه موسی] به گفته بویدز ، 8 6 میلیون تن زغال سنگ قابل استخراج وجود داشت که در حال حاضر تولید آن متوقف شده است.
|
[ترجمه گوگل]به گفته بویدز، 86 میلیون تن زغال سنگ قابل بازیافت در این چاله ها وجود داشت که تولید آنها متوقف شده است
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش وب سایت Boyds دات کام، ۸ میلیون تن زغال سنگ قابل بازیافت در این حفره ها وجود دارد که از قبل تولید را متوقف کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A small minority drop showers of recoverable meteorites on the ground, but most are utterly disrupted in their final explosion.
[ترجمه موسی] بخش کوچکی از رگبار شهاب سنگ های قابل ترمیم را روی زمین می اندازد ، اما اکثر آنها در انفجار نهایی کاملاً متلاشی می شوند.
|
[ترجمه گوگل]اقلیت کوچکی از شهاب‌سنگ‌های قابل بازیافت روی زمین می‌بارد، اما اکثر آنها در انفجار نهایی خود کاملاً مختل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]یک اقلیت کوچک در حال بارانی از ستاره های قابل ترمیم در زمین هستند، اما اکثر آن ها در آخرین انفجار خود به کلی دچار اختلال شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are various ways of assessing the damages recoverable for such extra expenditure.
[ترجمه موسی] روش های مختلفی برای ارزیابی خسارت قابل جبران برای چنین هزینه های گزافی وجود دارد.
|
[ترجمه گوگل]روش های مختلفی برای ارزیابی خسارات قابل جبران برای چنین هزینه های اضافی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]راه های مختلفی برای ارزیابی خسارات ناشی از چنین هزینه های اضافی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Aluminium parts, in the main, were all recoverable, requiring only cleaning and minor repairs.
[ترجمه موسی] قسمتهای اصلی آلومینیوم همه قابل بازیافت بودند و فقط به شستشو و تعمیرات جزئی نیاز داشتند.
|
[ترجمه گوگل]قطعات آلومینیومی، در اصل، همه قابل بازیابی بودند و فقط نیاز به تمیز کردن و تعمیرات جزئی داشتند
[ترجمه ترگمان]قطعات آلومینیومی، در اصلی، تماما قابل بازیافت بودند و تنها نیازمند تمیز کردن و تعمیرات جزئی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The aggregate amount recoverable from us and from our Authorized Agents, employees, representatives and persons, shall not exceed the amount of our own liability, if any.
[ترجمه گوگل]مجموع مبلغ قابل بازیافت از ما و از نمایندگان، کارمندان، نمایندگان و افراد مجاز ما، در صورت وجود، از میزان مسئولیت خود ما تجاوز نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]میزان قابل وصول از ما و از عوامل مجاز ما، کارمندان، نمایندگان و افراد، نباید از مقدار مسئولیت خودمان در صورت وجود تجاوز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The techniques commonly used in forecasting crude oil recoverable reserves chiefly consist of static empirical formula, water-flooding empirical formula.
[ترجمه گوگل]تکنیک‌هایی که معمولاً در پیش‌بینی ذخایر قابل بازیافت نفت خام استفاده می‌شوند، عمدتاً از فرمول تجربی استاتیک، فرمول تجربی سیلابی تشکیل شده‌اند
[ترجمه ترگمان]تکنیک هایی که در پیش بینی ذخایر قابل بازیابی نفت خام مورد استفاده قرار می گیرند عمدتا شامل فرمول تجربی استاتیک، فرمول تجربی آب - سیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The recoverable satellite was launched from the Jiuquan Satellite Launch Centre in Northwest China on September
[ترجمه گوگل]این ماهواره قابل بازیابی در ماه سپتامبر از مرکز پرتاب ماهواره Jiuquan در شمال غربی چین پرتاب شد
[ترجمه ترگمان]ماهواره قابل بازیافت از مرکز پرتاب ماهواره Jiuquan در شمال غربی چین در سپتامبر راه اندازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The recoverable amount is the higher of an asset's net selling price and value in use.
[ترجمه گوگل]مبلغ بازیافتنی بالاتر از قیمت فروش خالص دارایی و ارزش استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]مقدار قابل بازیافت، بالاتر از ارزش فروش خالص دارایی و ارزش استفاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "Salvage charges" means the charges recoverable under maritime law by a salvor independently of contract.
[ترجمه گوگل]«هزینه‌های نجات» به معنای هزینه‌هایی است که بر اساس قوانین دریایی توسط یک نجات‌دهنده مستقل از قرارداد قابل دریافت است
[ترجمه ترگمان]اتهامات \"Salvage\" به این معنی است که اتهامات قابل بازیابی تحت قوانین دریایی به وسیله یک شرکت مستقل از قرارداد می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Under all marine risk, recoverable loss will be confined to those arise from peril of sea and maritime accident only .
[ترجمه گوگل]تحت تمام خطرات دریایی، خسارات قابل جبران فقط به مواردی که از خطرات دریایی و سوانح دریایی ناشی می شود محدود می شود
[ترجمه ترگمان]تحت تمام ریسک دریایی، اتلاف قابل بازیابی محدود به موارد ناشی از خطر دریا و حادثه دریایی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As readily recoverable reserves dwindle in stable places such as North America and Australia, miners are forced to operate in more troublesome ones, such as Latin America and Africa.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ذخایر قابل بازیافت در مکان‌های باثباتی مانند آمریکای شمالی و استرالیا کاهش می‌یابد، معدنچیان مجبور به فعالیت در مناطق مشکل‌سازتر مانند آمریکای لاتین و آفریقا هستند
[ترجمه ترگمان]به محض این که ذخایر قابل بازیابی قابل بازیافت در مکان های ثابت مانند آمریکای شمالی و استرالیا کاهش یافت، معدنچیان مجبور به فعالیت در مناطق more مانند آمریکای لاتین و آفریقا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Two methods are selected to evaluate economic recoverable reserves of Shuangyang formation in Changchun oilfield:Economic Limit Water-cut Method and Cash- flow Method.
[ترجمه گوگل]دو روش برای ارزیابی ذخایر اقتصادی قابل بازیافت سازند شوانگ یانگ در میدان نفتی چانگچون انتخاب شده است: روش کاهش آب محدود اقتصادی و روش جریان نقدی
[ترجمه ترگمان]دو روش برای ارزیابی ذخایر قابل ترمیم اقتصادی تشکیل Shuangyang در میدان نفتی Changchun انتخاب شده اند: روش کاهش آب - برشی و روش جریان نقدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The optical properties of a recoverable mercury salt photochromic paint were studied.
[ترجمه گوگل]خواص نوری یک رنگ فتوکرومیک نمک جیوه قابل بازیافت مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]خواص نوری یک نمک قابل ترمیم جیوه قابل بازیابی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Recoverable Coal Reserves ( 2003 E ) 10 903 million short tons.
[ترجمه گوگل]ذخایر زغال سنگ قابل بازیافت ( 2003 E ) 10 903 میلیون تن کوتاه
[ترجمه ترگمان]ذخایر ذغال سنگ (۲۰۰۳ E)۱۰ ۹۰۳ میلیون تن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باز یافتنی (صفت)
recoverable, retrievable

تخصصی

[حقوق] قابل وصول، قابل جبران، قابل استرداد

انگلیسی به انگلیسی

• can be regained, can be obtained again; able to get well, able to recuperate
if something is recoverable, it is possible for you to get it back.

پیشنهاد کاربران

قابل فهم، قابل درک
recoverable ( adj ) =قابل بازیابی، قابل بازیافت، قابل جبران، قابل استرداد، قابل اصلاح، قابل بهبود، قابل وصول، قابل استخراج ، قابل ترمیم
recoverable oil = نفت قابل استخراج
recoverable error = خطای قابل اصلاح
...
[مشاهده متن کامل]

recoverable amount = مبلغ قابل وصول، مبلغ قابل استرداد
proven recoverable oil reserves = ذخایر مسلم نفت قابل استخراج
magnetically recoverable photocatalyst =فتوکاتالیزور مغناطیسی قابل بازیافت
Travel expenses will be recoverable from the company.
هزینه های سفر از شرکت قابل جبران است.

قابل درمان
قابل وصول
قابل جبران

بپرس