refining


معمارى : پالایش

جمله های نمونه

1. experts in oil refining came to tehran
کارشناسان پالایش نفت به تهران آمدند.

2. Car makers are constantly refining their designs.
[ترجمه گوگل]خودروسازان مدام در حال اصلاح طرح های خود هستند
[ترجمه ترگمان]سازندگان خودرو به طور مداوم طرح های خود را اصلاح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Engineers spent many months refining the software.
[ترجمه گوگل]مهندسان ماه های زیادی را صرف پالایش نرم افزار کردند
[ترجمه ترگمان]مهندسان ماه ها را صرف پالایش نرم افزار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This theory still needs a little refining.
[ترجمه گوگل]این نظریه هنوز نیاز به کمی اصلاح دارد
[ترجمه ترگمان]این نظریه هنوز به پالایش کمی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A refining process is used to extract usable fuel from crude oil.
[ترجمه گوگل]یک فرآیند پالایش برای استخراج سوخت قابل استفاده از نفت خام استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]فرآیند تصفیه برای استخراج سوخت قابل استفاده از نفت خام مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These measures will also benefit the refining sector, once capacity is reduced and industry margins recover.
[ترجمه گوگل]این اقدامات همچنین به نفع بخش پالایش خواهد بود، پس از کاهش ظرفیت و بهبود حاشیه صنعت
[ترجمه ترگمان]این اقدامات همچنین به نفع بخش پالایش خواهند بود، زمانی که ظرفیت کاهش می یابد و حاشیه های صنعت بهبود می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. H plant for use in sugar refining.
[ترجمه گوگل]گیاه H برای استفاده در تصفیه شکر
[ترجمه ترگمان]H برای استفاده در تصفیه شکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Propane-rich fuels come mainly from oil extraction and refining, and can be burnt either in spark-ignition motors or dual-fuel units.
[ترجمه گوگل]سوخت‌های غنی از پروپان عمدتاً از استخراج و پالایش نفت به دست می‌آیند و می‌توانند در موتورهای جرقه‌زن یا واحدهای دوگانه سوز سوزانده شوند
[ترجمه ترگمان]سوخت ها به طور عمده از استخراج و پالایش نفت استخراج می شوند و می توانند در موتورهای اشتعال یا واحدهای دوگانه سوختی سوزانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was a four week course, aimed at refining our understanding of the managerial role.
[ترجمه گوگل]این یک دوره چهار هفته ای بود که هدف آن اصلاح درک ما از نقش مدیریت بود
[ترجمه ترگمان]این یک دوره چهار هفته ای بود که هدف از آن اصلاح درک ما از نقش مدیریتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our refining costs remain lower than those of the industry and we are taking steps to improve on this advantaged position.
[ترجمه گوگل]هزینه های پالایش ما کمتر از هزینه های صنعت باقی مانده است و ما در حال برداشتن گام هایی برای بهبود این موقعیت برتر هستیم
[ترجمه ترگمان]هزینه های تصفیه ما کم تر از هزینه های صنعت باقی می ماند و ما گام هایی را برای بهبود وضعیت advantaged برداشته ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A refining process ensures that the fibres of the raw silk filling are always non-allergic.
[ترجمه گوگل]یک فرآیند تصفیه تضمین می کند که الیاف پرکننده ابریشم خام همیشه غیر آلرژیک هستند
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند پالایش تضمین می کند که الیاف پر کننده ابریشم خام همیشه فاقد حساسیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After the first refining process the metal is washed.
[ترجمه گوگل]پس از اولین فرآیند تصفیه، فلز شسته می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از اولین فرآیند پالایش، فلز شسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Volvo spent three years refining the design of their new car.
[ترجمه Mery] ولوو سه سال را صرف پرورش طراحی جدید …
|
[ترجمه گوگل]ولوو سه سال را صرف اصلاح طراحی خودروی جدید خود کرد
[ترجمه ترگمان]ولوو سه سال را صرف پالایش طراحی خودروی جدید خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Engineers are working on developing and refining the car engines.
[ترجمه گوگل]مهندسان در حال کار بر روی توسعه و اصلاح موتورهای خودرو هستند
[ترجمه ترگمان]مهندسان در حال کار بر روی توسعه و پالایش موتورهای خودرو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خودرو] پالایش
[عمران و معماری] پالایش
[معدن] تصفیه (متالورژی)

انگلیسی به انگلیسی

• purification, filtration, distillation; act of making civilized, cultivation, improvement of manners or style

پیشنهاد کاربران

refining ( خوردگی )
واژه مصوب: پالایش
تعریف: [خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] زدودن ناخالصی ها از ترکیبات شیمیایی یا استخراج مواد از مخلوط ها|||[مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] از بین بردن گونه های رقیب در جنگل های مرطوب حاره ای برای افزایش کیفیت توده
تصحیح
اصلاح
پالایش
تصفیه
به شکل صفت: پالایشگر، پالاینده
تصفیه کردن
اصلاح و ارتقا
بهبود دادن
اصلاح

بپرس