regularization


تنظیم، انتظام

جمله های نمونه

1. By apriori choice of the regularization parameter respectively, the optimum asymptotic convergence order of the regularized solution is obtained.
[ترجمه گوگل]با انتخاب پیشینی پارامتر منظم سازی به ترتیب، ترتیب همگرایی مجانبی بهینه راه حل منظم به دست می آید
[ترجمه ترگمان]با انتخاب پارامتر تنظیم کننده به ترتیب، ترتیب هم گرایی بهینه مجانبی راه حل تنظیم شده به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this paper, Bayesian Regularization algorithm and BP neural network were combined to forecast submarine sonar self-noise.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، الگوریتم تنظیم بیزی و شبکه عصبی BP برای پیش‌بینی خود نویز سونار زیردریایی ترکیب شدند
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، الگوریتم Regularization Bayesian و شبکه عصبی BP برای پیش بینی سیگنال های ردیاب صوتی زیردریایی ترکیب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In this paper, a modified Tikhonov regularization CT image reconstruction algorithm from limited - angle was proposed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک الگوریتم بازسازی تصویر CT تنظیم شده Tikhonov از زاویه محدود پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک الگوریتم بازسازی تصویر بهینه تیخونوف از زاویه محدود پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The experimental results show that the regularization algorithm of the restoration of bar code signal can restrain the noise effectively when it is eliminating the effect of the point spread function.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می‌دهد که الگوریتم منظم‌سازی بازیابی سیگنال بارکد می‌تواند نویز را به‌طور موثری در زمانی که اثر تابع پخش نقطه را حذف می‌کند مهار کند
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که الگوریتم تنظیم کننده بازیابی سیگنال کد میله ای می تواند با حذف اثر تابع انتشار نقطه، نویز را به طور موثر مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Regularization is an effective way to eliminate such an instability.
[ترجمه گوگل]منظم کردن یک راه موثر برای از بین بردن چنین بی ثباتی است
[ترجمه ترگمان]Regularization راهی موثر برای از بین بردن چنین بی ثباتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Editing modernization is based on the regularization of editing work.
[ترجمه گوگل]نوسازی ویرایش بر اساس منظم کردن کار ویرایش است
[ترجمه ترگمان]ویرایش modernization بر پایه تنظیم کار ویرایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Total variation regularization method is a good choice to this problem.
[ترجمه گوگل]روش تنظیم کلی تنوع انتخاب خوبی برای این مشکل است
[ترجمه ترگمان]روش regularization کلی گزینه مناسبی برای این مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By using the Tikhonov Regularization numerical inversion of black body radiation are discussed.
[ترجمه گوگل]با استفاده از نظم دهی تیخونوف، وارونگی عددی تابش جسم سیاه مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش وارونگی عددی صورت گرفته توسط تیخونوف، وارونگی عددی تشعشع بدنه سیاه مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The mathematical solution for ill-posed problems is regularization. The computational foundation for deformable models is just regularization.
[ترجمه گوگل]راه‌حل ریاضی برای مسائل نادرست، منظم‌سازی است پایه محاسباتی مدل‌های تغییر شکل‌پذیر فقط منظم‌سازی است
[ترجمه ترگمان]راه حل ریاضی برای مشکلات مربوط به بیمار تنظیم است اساس محاسباتی برای مدل های deformable فقط تنظیم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By applying Argumented Lagrangian regularization techniques, the total variation restoration model was transformed into a system of nonsmooth equations.
[ترجمه گوگل]با بکارگیری تکنیک‌های قاعده‌بندی لاگرانژی استدلالی، مدل بازیابی تغییرات کل به سیستمی از معادلات غیرهموار تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنیک های پایدارسازی لاگرانژی، مدل بازیابی کلی تغییر به یک سیستم معادلات nonsmooth تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The method of regularization and the technique of upper and lower solutions are employed to show the local existence and the continuation of the positive classical solution of the above problem.
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن وجود محلی و ادامه راه حل کلاسیک مثبت مسئله فوق، از روش منظم سازی و تکنیک راه حل های بالا و پایین استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]روش تنظیم کننده و تکنیک راه حل های پایین و پایین برای نشان دادن وجود محلی و ادامه راه حل کلاسیک مثبت مشکل بالا به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Also an explicit solution of regularization to a special problem is constructed.
[ترجمه گوگل]همچنین یک راه حل صریح از منظم سازی برای یک مشکل خاص ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]همچنین یک راه حل صریح برای رفع یک مساله خاص ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Everybody's first book on Regularization Theory.
[ترجمه گوگل]اولین کتاب همه در تئوری منظم سازی
[ترجمه ترگمان]اولین کتاب همه در باب نظریه Regularization
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Based on the analysis of basic principle of electrical capacitance tomography and the image reconstruction algorithm, a conjugate gradient algorithm with optimized regularization is proposed.
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل اصل اولیه توموگرافی ظرفیت الکتریکی و الگوریتم بازسازی تصویر، یک الگوریتم گرادیان مزدوج با تنظیم بهینه پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]براساس تجزیه و تحلیل اصول اولیه پرتونگاری ظرفیت الکتریکی و الگوریتم بازسازی تصویر، یک الگوریتم گرادیان مزدوج با تنظیم کننده بهینه پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] منظم سازی، تنظیم
[معدن] تعدیل (زمین آمار)

انگلیسی به انگلیسی

• process of making regular; standardization, act of imposing a standard (also regularisation)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : regulate / regularize
✅️ اسم ( noun ) : regulation / regulator / regularity / regularization
✅️ صفت ( adjective ) : regulatory / regulation / regular
✅️ قید ( adverb ) : regularly
تعادلگر - برای مثال Bayesian Regularization یعنی تعادلگر بیزی ( آمار )
قانونی کردن
رسمی کردن
اصلاح
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
( شهرسازی ) اصلاحات شهری
نظم دهی
( در هوش مصنوعی )
قانونمند سازی
تنظیم کننده
تعدیل کننده
تعادل گر
متعادل ساز
تنظیم کردن
ترازورزی

بپرس