relatable


باز گوپذیر، نقل کردنی

انگلیسی به انگلیسی

• can be shown to have a relation; can be told, can be narrated

پیشنهاد کاربران

قابل همذات پنداری
منطبق
And this song I'd know thousand percent people keep comin back to because this is so relatable
بازم یه مثال دیگه با موسیقی
جمله ی بالا داره میگه که کسایی که دارن به این آهنگ روی یوتیوب گوش میدن قطعا دوباره برای گوش دادن دوباره بهش برمیگردن ( چون relatable هست و خیلی واقعیت را دقیق تعریف میکنه )
...
[مشاهده متن کامل]

با reliable اشتباه نگیرید

It was the most relatable song i ever heard in my life
یعنی هیچ آهنگ مثل این واقعیت رو بیان نمیکنه و گویای واقعیت نیست. این آهنگ خیلی با واقعیت در ارتباطه و کلا خیلی مثل واقعیت دنیاس و ازین حرفا
ملموس
قابل درک
قابل تطبیق
مرتبط
مرتبط با واقعیت
قابل بیان

بپرس