relative to


1- مربوط به، وابسته به، درباره ی 2- به نسبت

جمله های نمونه

1. Get a relative to look after the children.
[ترجمه گوگل]یکی از اقوام را برای مراقبت از کودکان بیاورید
[ترجمه ترگمان]یکی از بستگان دور از بچه ها را پیدا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Relative to the size,the city is sparsely populated.
[ترجمه گوگل]نسبت به وسعت، شهر کم جمعیت است
[ترجمه ترگمان]نسبت به اندازه، شهر پر جمعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Price is relative to demand.
[ترجمه جعفر توکلی] قیمت بسته به تقاضاست.
|
[ترجمه گوگل]قیمت نسبت به تقاضا است
[ترجمه ترگمان]قیمت نسبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Relative to atypical antipsychotic use, conventional antipsychotic use was associated with a higher risk for death at all time points.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با استفاده از آنتی سایکوتیک های غیر معمول، استفاده از آنتی سایکوتیک های معمولی با خطر بیشتری برای مرگ در همه زمان ها همراه بود
[ترجمه ترگمان]نسبت به استفاده از ضدروان پریشی غیرمعمول، استفاده از داروهای ضدروان پریشی با ریسک بالاتری برای مرگ در تمام نقاط زمانی همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Supply is relative to demand.
[ترجمه گوگل]عرضه نسبت به تقاضا است
[ترجمه ترگمان]عرضه نسبت به تقاضا نسبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Japanese interest rates rose relative to America's.
[ترجمه گوگل]نرخ بهره ژاپن نسبت به آمریکا افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]نرخ های بهره ژاپنی نسبت به آمریکا افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These are the facts relative to the problem.
[ترجمه گوگل]اینها حقایق مربوط به مشکل هستند
[ترجمه ترگمان]این ها حقایق مربوط به این مشکل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pound has increased in value relative to the euro.
[ترجمه گوگل]ارزش پوند نسبت به یورو افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]پوند به ارزش نسبی به یورو افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Are these documents relative to the discussion?
[ترجمه گوگل]آیا این اسناد به بحث مربوط است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این اسناد مربوط به بحث هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The amount of petrol a car uses is relative to its speed.
[ترجمه گوگل]مقدار بنزینی که یک ماشین مصرف می کند نسبت به سرعت آن است
[ترجمه ترگمان]مقدار بنزین که استفاده می شود نسبت به سرعت آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Performance measured relative to these statements is aggregated using complex rules to derive the level awarded.
[ترجمه گوگل]عملکرد اندازه گیری شده نسبت به این اظهارات با استفاده از قوانین پیچیده برای استخراج سطح اعطا شده جمع می شود
[ترجمه ترگمان]عملکرد ارزیابی شده نسبت به این بیانیه ها با استفاده از قواعد پیچیده برای استخراج سطح اعطا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If knowledge is obtainable only subjectively and relative to a point of view, what happens to history?
[ترجمه گوگل]اگر دانش فقط به صورت ذهنی و نسبت به یک دیدگاه قابل حصول باشد، برای تاریخ چه اتفاقی می افتد؟
[ترجمه ترگمان]اگر دانش فقط بصورت ذهنی و نسبی قابل دستیابی باشد، چه اتفاقی برای تاریخ می افتد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Parents of caretakers, however, would be penalized substantially relative to parents whose children stay in the labor force full time.
[ترجمه گوگل]با این حال، والدین مراقب نسبت به والدینی که فرزندانشان تمام وقت در نیروی کار می مانند، جریمه قابل توجهی خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، والدین سرپرست به میزان قابل توجهی نسبت به والدینی که فرزندانشان به طور تمام وقت در نیروی کار می مانند، جریمه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And yet, despite its safety and mildness relative to other recreational drugs, caffeine still unquestionably alters brain function.
[ترجمه گوگل]و با این حال، علی رغم بی خطر بودن و ملایم بودن آن نسبت به سایر داروهای تفریحی، کافئین همچنان بدون شک عملکرد مغز را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]و با این حال، علی رغم ایمنی و ملایمت نسبت به دیگر داروهای سرگرمی، کافئین هنوز تابع مغز را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] نسبت به

انگلیسی به انگلیسی

• concerning

پیشنهاد کاربران

= with regard to : in connection with
با توجه به : در ارتباط با
Ask Ethan: Where are we *relative to* the Big Bang
بسته به
مرتبط با، در رابطه با
در ارتباط با، بر اساس، با توجه به، به نسبت
در مقایسه با، نسبت به. معادل in comparison with
همبسته ( دارای پیوند متقابل )
بستگی به

بپرس