relaxant

/rɪˈlæksənt//rɪˈlæksənt/

معنی: ملین، سست کننده
معانی دیگر: آسود آور، آرامش بخش، آرام کننده، آرامگر، طب سست کننده، داروی بیحالی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or used for relaxation.
اسم ( noun )
• : تعریف: something such as a drug or therapy that relaxes or relieves tension.

جمله های نمونه

1. A doctor may prescribe a suitable muscle relaxant and he will check to ensure that there are no underlying problems causing the cramps.
[ترجمه گوگل]پزشک ممکن است شل کننده عضلانی مناسبی را تجویز کند و بررسی می کند که هیچ مشکلی زمینه ای برای ایجاد گرفتگی وجود نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک پزشک ممکن است یک ماهیچه مناسب را تجویز کند و چک کند تا مطمئن شود که هیچ مشکل اساسی در ایجاد گرفتگی عضلات وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To elucidate the relaxant effects and related mechanisms of total flavone from Chaenorneles lagenaria Koidz (FLC)on relaxant gastrointestinal smooth muscles.
[ترجمه گوگل]هدف برای روشن کردن اثرات شل‌کننده و مکانیسم‌های مرتبط با فلاون کل از Chaenorneles lagenaria Koidz (FLC) روی شل‌کننده عضلات صاف دستگاه گوارش
[ترجمه ترگمان]هدف روشن ساختن تاثیرات relaxant و مکانیزم های مرتبط با total از Chaenorneles lagenaria Koidz (FLC)بر روی ماهیچه های نرم gastrointestinal معده و روده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. OBJECTIVE:To investigate the postoperative duration of residual muscle relaxant effect of vecuronium bromide and to explore the measures for its safe use.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مدت زمان پس از عمل اثر شل کننده عضلانی باقیمانده وکورونیم بروماید و کشف اقدامات برای استفاده ایمن از آن
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای بررسی طول مدت محدود کننده اثرات باقی مانده ماهیچه باقی مانده از متیل آمونیوم برومید و بررسی تدابیری برای استفاده ایمن از آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective. To investigate the effect of muscle relaxant for muscle blood flow at the trunk muscle in patients with chronic low back pain (LBP).
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه بررسی اثر شل کننده عضلانی بر جریان خون عضلانی در عضله تنه در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن (LBP)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثر فشار ماهیچه برای جریان خون ماهیچه در ماهیچه تنه در بیماران با درد مزمن پایین (LBP)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Meprobamate may be used as a muscle relaxant.
[ترجمه گوگل]مپروبامات ممکن است به عنوان شل کننده عضلات استفاده شود
[ترجمه ترگمان]Meprobamate ممکن است به عنوان ماهیچه relaxant استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Another experiment creates a muscle relaxant.
[ترجمه گوگل]آزمایش دیگری یک شل کننده عضلانی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]آزمایش دیگر عضلات ماهیچه را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rather relaxant that works directly on the smooth muscle of the peripheral arteries throughout the body.
[ترجمه گوگل]آرام بخش است که مستقیماً روی ماهیچه صاف شریان های محیطی در سراسر بدن اثر می کند
[ترجمه ترگمان]در عوض، آن به طور مستقیم بر روی ماهیچه های نرم the محیطی در سراسر بدن کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. ObjectiveTo elucidate the relaxant effects and related mechanisms of total flavone from Chaenomeles lagenaria Koidz on relaxant gastrointestinal smooth muscles.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo روشن اثرات شل کننده و مکانیسم های مربوط به فلاون کل از Chaenomeles lagenaria Koidz بر شل کننده عضلات صاف دستگاه گوارش
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo اثرات relaxant و مکانیزم های مرتبط از flavone lagenaria Koidz را بر روی ماهیچه های نرم gastrointestinal relaxant روشن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It concluded that titanium'has a relaxant effect.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری شد که تیتانیوم اثر آرام بخش دارد
[ترجمه ترگمان]این گزارش نتیجه گرفت که تیتانیوم اثر relaxant دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chapter 22 - Does the Choice of Muscle Relaxant Affect Outcome?
[ترجمه گوگل]فصل 22 - آیا انتخاب شل کننده عضلانی بر نتیجه تأثیر می گذارد؟
[ترجمه ترگمان]فصل ۲۲ - آیا انتخاب ماهیچه Muscle بر پیامد تاثیر می گذارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To compare the relaxant characteristics of cromakalim, forskoline and nitroglycerin on agonists - induced vasoconstriction.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه ویژگی‌های شل‌کننده کروماکالیم، فورسکولین و نیتروگلیسیرین بر روی انقباض عروق ناشی از آگونیست‌ها
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه ویژگی های relaxant of، forskoline و nitroglycerin بر روی vasoconstriction القا شده agonists
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To investigate the effect of muscle relaxant on vital sign and the dosage of anesthetic during modified radical mastectomy in patients with laryngeal mask airway.
[ترجمه گوگل]بررسی اثر شل کننده عضلانی بر علائم حیاتی و دوز داروی بیهوشی در حین ماستکتومی رادیکال اصلاح شده در بیماران دارای راه هوایی ماسک حنجره
[ترجمه ترگمان]برای بررسی اثر of ماهیچه روی علایم حیاتی و میزان مصرف داروی بی حس کننده در طی mastectomy radical اصلاح شده در بیماران با مجرای تنفسی laryngeal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He subsequently discontinued the muscle relaxant before his next cataract surgery and did not manifest IFIS in the second eye.
[ترجمه گوگل]او متعاقباً قبل از جراحی آب مروارید بعدی خود شل کننده عضلانی را قطع کرد و IFIS در چشم دوم ظاهر نشد
[ترجمه ترگمان]وی متعاقبا پیش از جراحی آب مروارید، عضلات ماهیچه را متوقف ساخت و IFIS را در چشم دوم مشاهده نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For example, a certain kind of muscle relaxant for anesthesia will make certain kind of people choke. Finally, scientists found it was because they had certain kind of genes.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، نوع خاصی از شل کننده عضلانی برای بیهوشی باعث خفگی نوع خاصی از افراد می شود در نهایت، دانشمندان دریافتند که به این دلیل است که آنها نوع خاصی از ژن ها را دارند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، نوعی of ماهیچه برای بی حسی نوعی از افراد را خفه می کند در نهایت، دانشمندان دریافتند که به این دلیل است که نوعی ژن خاص دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ملین (اسم)
aperient, laxative, relaxant

سست کننده (اسم)
relaxant, slacker

انگلیسی به انگلیسی

• drug that causes relaxation of muscles

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : relax
✅️ اسم ( noun ) : relaxation / relaxant
✅️ صفت ( adjective ) : relaxed / relaxing
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس