reliever


اسایش دهنده، رهائی دهنده، گره گشا

جمله های نمونه

1. Julian Tavarez is a middle reliever, for crying out loud.
[ترجمه گوگل]جولیان تاوارز یک تسکین دهنده متوسط ​​برای گریه با صدای بلند است
[ترجمه ترگمان]جولیان Tavarez یکی از reliever میانی است که با صدای بلند گریه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reliever Shigetoshi Hasegawa led the team with 10 wins. 2B Adam Kennedy has to rebound from a. 243 second half.
[ترجمه گوگل]تسکین دهنده شیگتوشی هاسگاوا با 10 برد رهبری تیم را برعهده داشت 2B آدام کندی باید از یک به عقب برگردد 243 نیمه دوم
[ترجمه ترگمان]reliever Shigetoshi Hasegawa تیم را با ۱۰ برد رهبری کرد ۲ B (آدام کندی)باید از a به نقطه آغازین تبدیل شود ۲۴۳ ثانیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Phillies broke through an inning later against reliever Jim Bruske.
[ترجمه گوگل]فیلیز بعداً در مقابل جیم بروسکه، تسکین دهنده، شکست خورد
[ترجمه ترگمان]\"Phillies\" پس از مدتی با بازی با \"جیم Bruske\"، بازی خود را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Exercise is a much better stress reliever. Slim down your serving size.
[ترجمه گوگل]ورزش یک کاهش دهنده استرس بسیار بهتر است اندازه سرو خود را کم کنید
[ترجمه ترگمان]ورزش کردن بسیار بهتر است اندازه your را کم کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No reliever threw a pitch in the bullpen.
[ترجمه گوگل]هیچ تسکین دهنده زمینی را در گاو نر انداخت
[ترجمه ترگمان]هیچ reliever در آغل پرتاب نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stress Reliever : It lowers your blood pressure as well as your overall stress level.
[ترجمه م ق] تسکین دهنده استرس:او پایین آورنده فشار خون به همان اندازه که سطح استرس بالا است
|
[ترجمه گوگل]تسکین دهنده استرس: فشار خون و همچنین سطح کلی استرس شما را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]استرس استرس: فشار خون و هم تراز کلی استرس شما را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Take your usual dose of reliever inhaler before going out on cold, dry days.
[ترجمه گوگل]قبل از بیرون رفتن در روزهای سرد و خشک دوز معمول خود را از استنشاقی تسکین دهنده مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که هوا سرد و خشک شود، داروی usual را با اسپری تنفسی مصرف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was a stress reliever, a peaceful place, and something that came very easy for him.
[ترجمه گوگل]این یک تسکین دهنده استرس، مکانی آرام و چیزی بود که برای او بسیار آسان بود
[ترجمه ترگمان]این یک مسکن قدرتمند، یک مکان صلح آمیز، و چیزی بود که برای او بسیار آسان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Everyone with asthma should have a reliever inhaler.
[ترجمه گوگل]همه افراد مبتلا به آسم باید یک داروی استنشاقی مسکن داشته باشند
[ترجمه ترگمان]هر کسی با آسم باید با استفاده از بخور استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Your child should take a dose of reliever inhaler when they start having asthma symptoms.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کودک شما شروع به علائم آسم کرد، باید یک دوز مسکن استنشاقی مصرف کند
[ترجمه ترگمان]کودک شما باید در هنگام شروع به داشتن علائم آسم، مقدار زیادی مسکن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The doctor prescribed a pain reliever.
[ترجمه گوگل]دکتر مسکن تجویز کرد
[ترجمه ترگمان]پزشک، مسکن را برای مسکن تجویز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You should take a dose of reliever inhaler when you are having asthma symptoms.
[ترجمه گوگل]هنگامی که علائم آسم دارید، باید یک دوز استنشاقی تسکین دهنده مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی علائم بیماری دچار مشکل شد باید یه مقدار اسپری تنفسی مصرف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Crying can be a great stress reliever.
[ترجمه هراسام] گریه کردن میتواند یک راه عالی برای کم کردن استرس باشد.
|
[ترجمه گوگل]گریه کردن می تواند یک کاهش دهنده استرس عالی باشد
[ترجمه ترگمان]گریه کردن می تواند چوب بزرگ استرس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A non-aspirin pain reliever should be used by children and young adults because of the risk of Reye's syndrome.
[ترجمه گوگل]به دلیل خطر ابتلا به سندرم ری، باید توسط کودکان و بزرگسالان جوان از مسکن های غیر آسپرین استفاده شود
[ترجمه ترگمان]برای کودکان و بزرگسالان جوان به خاطر خطر سندروم reye، مسکن تجویز شده بدون آسپرین باید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Which is why the front office felt it was just as crucial to find another dependable reliever as it was another starter.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که دفتر جلو احساس می کرد یافتن یک مسکن قابل اعتماد دیگر به همان اندازه که شروع کننده دیگری است، حیاتی است
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که دفتر جلو احساس کرد که پیدا کردن مسکن قدرتمند دیگری ضروری است چرا که یک استارتر دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that alleviates; releaser, liberator

پیشنهاد کاربران

آرام بخش

مسکن
For example
Non - aspirin pain reliever
مسکن بدون اسپیرین
تسکین دهنده

بپرس