reprise

/rəˈpraɪz//rɪˈpriːz/

معنی: نوبت، برگشت، وهله، تلافی کردن
معانی دیگر: (انگلیس - معمولا جمع) قسط سالیانه که (بابت اجاره بها یا اندوخته و غیره) از درآمد ملک کسر می شود، (موسیقی) رجوع شود به: recapitulation، تکرار بخشی از آواز یا آهنگ، باز انجام، بسکرد، خسارت، خرج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: repetition of a musical phrase or theme in an identical or slightly altered way.

- There is a reprise of the love song at the end of the show with all the cast joining in.
[ترجمه گوگل] در پایان نمایش یک آهنگ عاشقانه تکرار می شود و همه بازیگران به آن می پیوندند
[ترجمه ترگمان] در پایان نمایش فیلم عشق دوباره وجود دارد که همه بازیگران به آن ملحق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an action that is repeated or resumed.
مشابه: repeat

جمله های نمونه

1. To reprise Wallace Stevens, managers wear square hats and learn through training.
[ترجمه گوگل]برای تکرار والاس استیونز، مدیران کلاه های مربعی بر سر می گذارند و از طریق آموزش یاد می گیرند
[ترجمه ترگمان]خانم والاس استیونز، مدیران کلاه های چهارگوش می پوشند و از طریق آموزش یاد می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fred Ward and Michael Gross reprise their roles, but Kevin Bacon sits this one out.
[ترجمه گوگل]فرد وارد و مایکل گراس دوباره نقش های خود را بازی می کنند، اما کوین بیکن در این نقش می نشیند
[ترجمه ترگمان]فرد وارد و مایکل گراس در این فیلم حضور دارند، اما کوین Bacon این بار این نقش را ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do they still harbour desires to reprise their old roles?
[ترجمه گوگل]آیا آنها هنوز هم تمایل دارند که نقش های قدیمی خود را تکرار کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها هنوز هم مایل هستند که نقش های قدیمی خود را داشته باشند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He went on to reprise his role as a cop in both Die Hard sequels.
[ترجمه گوگل]او در ادامه نقش خود را به عنوان یک پلیس در هر دو دنباله Die Hard بازی کرد
[ترجمه ترگمان]موفق شد نقش خود را به عنوان یک پلیس در فصل ششم جان سخت ایفا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The second, another miracle, was the reprise Arellano.
[ترجمه گوگل]دومین معجزه دیگر، تکرار آرلانو بود
[ترجمه ترگمان]دومی، یک معجزه دیگر، the Arellano بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But Britain cannot easily reprise its Blair - era identity as the freewheeling California of Europe.
[ترجمه گوگل]اما بریتانیا نمی تواند به راحتی هویت دوران بلر خود را به عنوان کالیفرنیای آزاد اروپا تکرار کند
[ترجمه ترگمان]اما بریتانیا نمی تواند به راحتی هویت دوران بلر را به عنوان the کالیفرنیا در اروپا احیا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dyson half expected him to come jerking back for a reprise of the First Collect.
[ترجمه گوگل]نیمی از دیسون انتظار داشت که او با تند تند برای تکرار First Collec برگردد
[ترجمه ترگمان]دایسون نیمی از او انتظار داشت که او به خاطر جمع کردن یکی از Collect اول دست و پا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But he talks as if he knows perfectly well that the country is in no mood for his reprise of Reaganism.
[ترجمه گوگل]اما او طوری صحبت می کند که گویی به خوبی می داند که کشور هیچ روحیه ای برای تکرار ریگانیسم او ندارد
[ترجمه ترگمان]اما او طوری حرف می زند که گویی می داند که این کشور در حال حاضر در حال بازگشت به Reaganism نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Perhaps Keanu Reeves had the same questions, because he declined to reprise his role.
[ترجمه گوگل]شاید کیانو ریوز نیز همین سؤالات را داشت، زیرا از اجرای مجدد نقش خود امتناع کرد
[ترجمه ترگمان]شاید Keanu ریوس همان سوالات را داشت، چون او از بازگشت نقش خود امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yes, Bridget Jones is returning to the multiplexes in a new film from Working Title, with Renee Zellweger set to reprise her role as the chardonnay-quaffing, big-underpants-wearing British singleton.
[ترجمه گوگل]بله، بریجت جونز در فیلمی جدید از Working Title به مالتی پلکس بازمی گردد و رنه زلوگر قرار است نقش خود را به عنوان یک سینگل بریتانیایی چاردونی کوبنده و شلواری درشت به تن کند
[ترجمه ترگمان]\"، جونز\" (Bridget Jones)در فیلمی به نام Working Zellweger در حال بازگشت به \"multiplexes\" (The Renee Zellweger)است که در نقش \"chardonnay - quaffing\" (- - underpants)که یک singleton بریتانیایی است، حضور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Noted in two staves, the piano plays a reprise of its own opening theme.
[ترجمه گوگل]پیانو که در دو میله مشخص شده است، تکراری از تم آغازین خود را می نوازد
[ترجمه ترگمان]در دو مرحله پیانو، پیانو آهنگ باز خود را نمایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A ferocious blast ( ff ) starts off the reprise.
[ترجمه گوگل]یک انفجار وحشیانه ( ff ) از تکرار شروع می شود
[ترجمه ترگمان](بر عکس)یک انفجار وحشیانه در این فیلم شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوبت (اسم)
shift, period, round, turn, alternation, periodicity, intermittence, innings, heat, tour, reprise

برگشت (اسم)
tergiversation, reprise, return, repercussion, backstroke, relapse, regression, regress, reflux, reversal, turnover, revert, coming back, recrudescence, regurgitation, retrogression, refluence, upturn

وهله (اسم)
onset, occasion, place, heat, stage, reprise, instant

تلافی کردن (فعل)
revenge, counter, compensate, avenge, retaliate, reprise, pay, reciprocate, repay, recoup

انگلیسی به انگلیسی

• repetition of a musical theme, reiteration of a previous section (music); return to the first musical theme (music); repetition of any action
repeat, do a particular action again

پیشنهاد کاربران

جبران کردن
نسخه ی دوم، تکرار شده
تکرار کردن، تکریر، مجددا/از نو انجام دادن، ازسرگیری، از سرگرفتن

بپرس