resiliency

/rəˈzɪljənsi//rɪˈzɪlɪənsi/

معنی: جهندگی، حالت ارتجاعی
معانی دیگر: resilience جهندگی

جمله های نمونه

1. The movie San Francisco has given this resiliency its most enduring, sentimental, and apolitical treatment.
[ترجمه گوگل]فیلم سانفرانسیسکو ماندگارترین، احساسی‌ترین و غیرسیاسی‌ترین برخورد را به این تاب‌آوری داده است
[ترجمه ترگمان]فیلم \"سانفرانسیسکو\" به این حالت ارتجاعی، پایدارترین، احساساتی و غیرسیاسی اش را داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. EHC Global polyurethane rollers offer greater resiliency and wear resistance than plastic or rubber rollers.
[ترجمه گوگل]غلتک های پلی اورتان EHC Global انعطاف پذیری و مقاومت در برابر سایش بیشتری نسبت به غلتک های پلاستیکی یا لاستیکی دارند
[ترجمه ترگمان]غلتک های پلی اورتان ساخته می شوند و مقاومت بیشتری نسبت به غلتک های پلاستیکی یا پلاستیکی به خود راه نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In a follow-on article, I will review availability, resiliency, and even mobility aspects.
[ترجمه گوگل]در مقاله بعدی، جنبه های در دسترس بودن، انعطاف پذیری و حتی تحرک را بررسی خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من در یک مقاله پی گیری در دسترس بودن، ارتجاعی، و حتی جنبه های تحرک را بررسی خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. High resiliency, easy to pucker and non - brittleness.
[ترجمه گوگل]ارتجاعی بالا، کوبیدن آسان و بدون شکنندگی
[ترجمه ترگمان]ارتجاعی بالا، به راحتی چین و چروک و non است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is found that the error resiliency of SVLC is related with its code distance distribution.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که انعطاف پذیری خطای SVLC با توزیع فاصله کد آن مرتبط است
[ترجمه ترگمان]تشخیص داده می شود که حالت ارتجاعی of با توزیع فاصله کد آن مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yes, sperm resiliency. That is why man has gone the way of the dinosaur. Oh, wait.
[ترجمه گوگل]بله، انعطاف پذیری اسپرم به همین دلیل است که انسان راه دایناسور را رفته است صبر کن
[ترجمه ترگمان]بله، سر زا به همین دلیل است که انسان راه دایناسور را طی کرده است اوه، صبر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The key building blocks to core bank resiliency are strong capital cushions, robust liquidity buffers, strong risk management and supervision, and better market discipline through transparency.
[ترجمه گوگل]بلوک‌های کلیدی برای انعطاف‌پذیری بانک مرکزی، بالشتک‌های سرمایه قوی، بافرهای نقدینگی قوی، مدیریت و نظارت قوی ریسک، و نظم بهتر بازار از طریق شفافیت است
[ترجمه ترگمان]بلوک های سازنده اصلی به بانک مرکزی ارتجاعی، cushions سرمایه قوی، buffers نقدینگی مقاوم، مدیریت ریسک قوی و نظارت، و نظم بازار بهتر از طریق شفافیت می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Regular testing of gasket resiliency and inspection at Receiving due to sensitivity to inconsistent quality.
[ترجمه گوگل]آزمایش منظم انعطاف پذیری واشر و بازرسی در Receiving به دلیل حساسیت به کیفیت ناسازگار
[ترجمه ترگمان]تست منظم واشر و بازرسی در هنگام دریافت به علت حساسیت به کیفیت متناقض
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Collagen and elastin provide the strength and resiliency of connective tissues such as skin and ligaments.
[ترجمه گوگل]کلاژن و الاستین استحکام و انعطاف پذیری بافت های همبند مانند پوست و رباط ها را فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]Collagen و الاستین می تواند به حالت ارتجاعی بافت های ارتباطی مثل پوست و رباط ها کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It has excellent resiliency, tensile strength, and abrasion resistance.
[ترجمه گوگل]دارای انعطاف پذیری عالی، استحکام کششی و مقاومت در برابر سایش است
[ترجمه ترگمان]آن نرمش بسیار خوبی دارد، مقاومت کششی و مقاومت خراش دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gasket resiliency tested regularly and inspected at receiving due to sensitivity to variations of quality.
[ترجمه گوگل]انعطاف‌پذیری واشر به‌دلیل حساسیت به تغییرات کیفیت، به‌طور مرتب آزمایش شده و در هنگام دریافت بازرسی می‌شود
[ترجمه ترگمان]Gasket به طور منظم تست شده و با توجه به حساسیت به تغییرات کیفیت مورد بازرسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Like a good cake, a healthy economy should have some springiness, some resiliency.
[ترجمه گوگل]مانند یک کیک خوب، یک اقتصاد سالم باید کمی فنری، کمی انعطاف پذیری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مانند یک کیک خوب، یک اقتصاد سالم باید some و some داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What companies need is a metropolitan Ethernet architecture with the resiliency of SONET but with significant network efficiencies for packet-based services.
[ترجمه گوگل]چیزی که شرکت ها به آن نیاز دارند یک معماری اترنت شهری با انعطاف پذیری SONET اما با کارایی شبکه قابل توجه برای خدمات مبتنی بر بسته است
[ترجمه ترگمان]آنچه شرکت ها به نیاز دارند یک معماری اترنت شهری با حالت ارتجاعی SONET، اما دارای راندمان شبکه قابل توجهی برای خدمات مبتنی بر بسته می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mental and emotional stress can produce tough - mindedness and resiliency.
[ترجمه گوگل]استرس ذهنی و عاطفی می تواند سرسختی - ذهنیت و انعطاف پذیری ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]استرس ذهنی و عاطفی می تواند روحیه محکم و ارتجاعی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جهندگی (اسم)
resilience, resiliency

حالت ارتجاعی (اسم)
resilience, resiliency

تخصصی

[نساجی] جهندگی - ارتجاعیت

انگلیسی به انگلیسی

• elasticity, ability to return to the original shape; cheerfulness, quality of quickly recovering from sadness or failure, buoyancy

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : resilience / resiliency
✅️ صفت ( adjective ) : resilient
✅️ قید ( adverb ) : resiliently
دوام، دوام آوری
درباره زیرساخت یا ساختار سازمانی هم می توان از عبارت تاب آوری استفاده کرد، ولی در صورتی که به هر دلیل استفاده از این کلمه مقدور نبود، می توانیم از دوام یا دوام آوری نیز استفاده کنیم.
مقاومت

در علوم روانشناسی به معنای تاب آوری است
انعطاف پذیری
در متون روان شناسی تاب آوری ترجمه می شود.
تاب آوری
در روان شناسی معادل تاب آوری

بپرس