restock

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of stock.
مشابه: replenish

جمله های نمونه

1. I have to restock the freezer.
[ترجمه گوگل]باید فریزر را دوباره پر کنم
[ترجمه ترگمان]باید the رو جبران کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Work began at once to restock the fishery and restore the lodge and collapsed cottages on the estate.
[ترجمه گوگل]کار برای احیای ماهیگیری و بازسازی لژ و کلبه های فروریخته در املاک بلافاصله آغاز شد
[ترجمه ترگمان]کار به این ترتیب شروع شد تا صنعت صید ماهی را جبران کند و کلبه کلبه ها و کلبه های ویران را در ملک تعمیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Joe also did his best to restock the larder, though food prices were even higher than in Miyako.
[ترجمه گوگل]جو همچنین تمام تلاش خود را کرد تا انبار را دوباره ذخیره کند، اگرچه قیمت غذا حتی از میاکو بالاتر بود
[ترجمه ترگمان]جو هم بهترین کار خود را کرد تا گنجه را پر کند، اگرچه قیمت غذا هم بالاتر از in بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The task now is to restock the species and, of course, only the whales can do that.
[ترجمه گوگل]اکنون وظیفه ذخیره سازی مجدد گونه ها است و البته فقط نهنگ ها می توانند این کار را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]اکنون وظیفه جبران کردن گونه ها است و البته فقط وال ها می توانند این کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And if you restock the shelves, they will steal it again.
[ترجمه گوگل]و اگر قفسه ها را دوباره ذخیره کنید، دوباره آن را می دزدند
[ترجمه ترگمان]و اگه تو قفسه رو پر کنی دوباره می will
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When the item sells the suppliers can restock it.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کالا به فروش می رسد، تامین کنندگان می توانند آن را دوباره ذخیره کنند
[ترجمه ترگمان]زمانی که آیتم به فروشنده فروخته می شود، می تواند آن را جبران کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You can repair the torn sails and restock the ship and supply fresh navigation charts.
[ترجمه گوگل]می‌توانید بادبان‌های پاره‌شده را تعمیر کنید و کشتی را دوباره ذخیره کنید و نمودارهای ناوبری تازه را تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]می توانید بادبان های پاره پاره شده را تعمیر و آن را پر کنید و نقشه های دریائی جدید را فراهم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As confidence strengthens businesses will restock, which should further fill the sails of the economy in the current quarter.
[ترجمه گوگل]همانطور که اعتماد تقویت می شود، کسب و کارها مجدداً ذخیره می شوند، که باید بادبان های اقتصاد را در سه ماهه جاری پر کند
[ترجمه ترگمان]همان طور که اعتماد به نفس، تجارت را تقویت می کند، که باید بیشتر بادبان های یک اقتصاد را در یک چهارم کنونی پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These boxed kits are supplied to the dealers who restock it as the individual strings are sold.
[ترجمه گوگل]این کیت‌های جعبه‌دار برای فروشندگانی عرضه می‌شوند که آن‌ها را با فروش رشته‌های جداگانه ذخیره می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این کیت های (boxed)به فروشندگان عرضه می شوند که آن را به صورتی که رشته های فردی فروخته می شوند، انباشته می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It would be an idea to test the pond water for ammonia and nitrite when you restock with fish.
[ترجمه گوگل]این یک ایده خواهد بود که هنگام ذخیره مجدد ماهی، آب استخر را برای آمونیاک و نیتریت آزمایش کنید
[ترجمه ترگمان]این یک ایده برای تست آب استخر برای آمونیاک و نیتریت است وقتی که با ماهی پر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He and his mother journey to Houston periodically for checkups and to restock his medicine.
[ترجمه گوگل]او و مادرش به طور دوره‌ای برای معاینه و تهیه مجدد دارو به هیوستون سفر می‌کنند
[ترجمه ترگمان]او و مادرش به طور دوره ای برای معاینه مجدد به هوستون می رفتند و دارو او را تامین می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For the rejected material, the supplier should take back the nonconformance within 10 days. Associate with the buyer about the restock issue. Otherwise, we will handle it as the scrap.
[ترجمه گوگل]برای مواد رد شده، تامین کننده باید عدم انطباق را ظرف 10 روز پس بگیرد با خریدار در مورد موضوع ذخیره مجدد ارتباط برقرار کنید در غیر این صورت، ما آن را به عنوان قراضه رسیدگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]برای مواد رد شده، تامین کننده باید ظرف مدت ۱۰ روز the را پس بگیرد با خریدار در رابطه با مساله restock در غیر این صورت، آن را به عنوان تکه کاغذ در نظر می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Meet with appropriate departments to discuss current material inventories and establish restock levels or just - in - time strategies.
[ترجمه گوگل]برای بحث در مورد موجودی مواد فعلی و ایجاد سطوح ذخیره مجدد یا استراتژی های به موقع با بخش های مناسب ملاقات کنید
[ترجمه ترگمان]با بخش های مناسب ملاقات کنید تا درباره فهرست های مواد جاری بحث و تبادل نظر کرده و سطوح restock و یا استراتژی های صرفا زمانی ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• resupply, provide supplies again; store away again
when you restock, you buy a lot of food or other goods to replace things that you have used or sold.
to restock a park, lake, or woodlands means to put an additional number of animals or fish in it, or to plant more trees in it because there are very few left.

پیشنهاد کاربران

Restock به معنی انجام دادن دوباره یک کاری است
جایگزینی موجودی ، تامین مجدد
جایگزین کردن
شارژ مجدد انبار
دوباره پر کردن، دوباره تدارکات فراهم کردن، دوباره به تجهیزات لازم و ضروری مجهز شدن
تجدید قوا
تامین کالا ( جهت فروش ) برای مغازه - دوباره جنس آوردن برای مغازه ( بجای اجناسی که فروش رفته اند )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
to replace goods that have been sold or used with a new supply of them

بپرس