retaliatory

/riˈtæljəˌtɔːri//rɪˈtælɪətr̩i/

معنی: قصاصی
معانی دیگر: قصاصی

جمله های نمونه

1. The temporary cease-fire agreement does not preclude possible retaliatory attacks later.
[ترجمه گوگل]توافق آتش بس موقت مانع از حملات تلافی جویانه احتمالی در آینده نمی شود
[ترجمه ترگمان]قرارداد آتش بس موقت مانع از حملات تلافی جویانه احتمالی بعدی نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's been talk of a retaliatory blockade to prevent supplies getting through.
[ترجمه گوگل]صحبت از محاصره تلافی جویانه برای جلوگیری از عبور منابع شده است
[ترجمه ترگمان]در مورد یک محاصره انتقام جویانه برای جلوگیری از ورود تدارکات صحبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He urged people not to resort to retaliatory violence.
[ترجمه گوگل]او از مردم خواست تا به خشونت متقابل متوسل نشوند
[ترجمه ترگمان]او مردم را بر آن داشت تا به خشونت های تلافی جویانه متوسل نشوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then, Nutt the player appeared to make a retaliatory late tackle, and after being penalised was sent off for dissent.
[ترجمه گوگل]سپس، نات بازیکن به نظر می رسید که یک تکل دیرهنگام تلافی جویانه انجام می دهد و پس از جریمه شدن به دلیل مخالفت اخراج شد
[ترجمه ترگمان]سپس، nutt بازیکن ظاهر شد تا مبارزه انتقام جویانه ای را انجام دهد، و بعد از اینکه جریمه شد، اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Will the government take retaliatory action?
[ترجمه گوگل]آیا دولت اقدام تلافی جویانه انجام خواهد داد؟
[ترجمه ترگمان]آیا دولت اقدام تلافی جویانه انجام خواهد داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In fact, no retaliatory action was taken.
[ترجمه گوگل]در واقع هیچ اقدام تلافی جویانه ای انجام نشد
[ترجمه ترگمان]در واقع، اقدام retaliatory هم انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The raid was purely retaliatory.
[ترجمه گوگل]این حمله کاملاً تلافی جویانه بود
[ترجمه ترگمان]تاخت و تاز تنها retaliatory بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rebels launched a retaliatory strike.
[ترجمه گوگل]شورشیان حمله تلافی جویانه ای را آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]شورشیان یک حمله تلافی جویانه به راه انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This retaliatory silence was apparently even harder to take than his outcries had been.
[ترجمه گوگل]این سکوت تلافی جویانه ظاهرا حتی سخت تر از فریادهای او بود
[ترجمه ترگمان]این سکوت retaliatory به نظر می رسید که حتی از outcries هم سخت تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Displays of retaliatory capability were a notable feature of the live-and-let-live system.
[ترجمه گوگل]نمایش توانایی تلافی جویانه یکی از ویژگی های قابل توجه سیستم زنده و اجازه زنده بود
[ترجمه ترگمان]نمایش توانایی تلافی جویانه یک ویژگی قابل توجه از سیستم زنده و زنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Within twelve hours a retaliatory raid began.
[ترجمه گوگل]در عرض دوازده ساعت یک حمله تلافی جویانه آغاز شد
[ترجمه ترگمان]طی دوازده ساعت یورش تلافی جویانه آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The US warned Beijing against taking retaliatory action.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده به پکن نسبت به اقدام تلافی جویانه هشدار داد
[ترجمه ترگمان]آمریکا به پکن نسبت به انجام اقدامات تلافی جویانه به پکن هشدار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then I sit and pray, thinking the retaliatory shelling is going to kill us, Lana said.
[ترجمه گوگل]لانا گفت: سپس می‌نشینم و دعا می‌کنم، فکر می‌کنم گلوله‌های تلافی‌جویانه ما را می‌کشد
[ترجمه ترگمان]لانا گفت، بعد من می نشینم و دعا می کنم، و فکر می کنم که بمباران تلافی جویانه قصد کشتن ما را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The U. S. is planning retaliatory tariffs on Italian water and French cheese to punish the EU for restricting imports of U. S. chicken and beef.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده در حال برنامه ریزی برای اعمال تعرفه تلافی جویانه بر آب ایتالیایی و پنیر فرانسوی است تا اتحادیه اروپا را به دلیل محدود کردن واردات مرغ و گوشت گاو آمریکا مجازات کند
[ترجمه ترگمان]U اس در حال برنامه ریزی تعرفه های تلافی جویانه بر روی آب ایتالیایی و پنیر فرانسوی برای تنبیه اتحادیه اروپا برای محدود کردن واردات U است اس مرغ و گاو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قصاصی (صفت)
retaliatory

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to retaliation, vindictive, vengeful
if you take retaliatory action, you try to harm someone who has harmed you; a formal word.

پیشنهاد کاربران

انتقام جویانه. تلافی جویانه
جنبه ی تلافی داشتن
انتقام جویانه
تلافی جویانه

بپرس