retrofit

/ˈretroʊfɪt//ˈretrəʊfɪt/

(هواپیما یا موشک یا ماشین آلات مستعمل وغیره - انجام دادن تغییر و تبدیل در ساختمان یا طرز کار و غیره و افزودن تجهیزات نوین تر) بازجور کردن، بازجوری کردن، بازجوری کردن بازجوری، بازجورسازی

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: retrofits, retrofitting, retrofit, retrofitted
• : تعریف: to modify design, construction, or equipment (of an aircraft, automobile, or the like) that is already in service in order to include later improvements.
اسم ( noun )
• : تعریف: an instance or act of retrofitting.

جمله های نمونه

1. A retrofit may involve putting in new door jambs.
[ترجمه گوگل]مقاوم سازی ممکن است شامل قرار دادن پایه های درب جدید باشد
[ترجمه ترگمان]یک بهینه سازی ممکن است شامل قرار دادن در جدید در jambs باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some manufacturers are already offering to retrofit old models with catalytic converters.
[ترجمه گوگل]برخی از تولید کنندگان در حال حاضر پیشنهاد می کنند که مدل های قدیمی را با مبدل های کاتالیزوری بازسازی کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از تولید کنندگان در حال حاضر ارائه مدل های قدیمی را با مبدل های کاتالیزور ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was not a retrofit, though it was more of an adaptation of a copying lathe than an original design.
[ترجمه گوگل]این یک بازسازی نبود، اگرچه بیشتر اقتباسی از یک ماشین تراش کپی بود تا یک طرح اصلی
[ترجمه ترگمان]با این حال، این یک طرح اصلاحی نبود، با این حال، این یک انطباق با a بود تا یک طرح اصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Obviously a retrofit should move as far as possible toward a coal designed boiler.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که یک مقاوم سازی باید تا آنجا که ممکن است به سمت یک دیگ با طراحی زغال سنگ حرکت کند
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که یک مقاوم سازی باید تا جایی که ممکن است به سمت یک دیگ بخار طراحی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While replacement would make retrofitting unnecessary, the first phase of the retrofit project began last September.
[ترجمه گوگل]در حالی که جایگزینی بهسازی را غیر ضروری می کند، فاز اول پروژه مقاوم سازی سپتامبر گذشته آغاز شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که جایگزینی تعمیرات لازم نبود، مرحله اول پروژه مقاوم سازی در سپتامبر گذشته آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. H freeway retrofit and replacement, sources familiar with it said Monday.
[ترجمه گوگل]منابع آشنا روز دوشنبه گفتند که بهسازی و جایگزینی آزادراه H
[ترجمه ترگمان]منابع آشنا با آن روز دوشنبه اعلام کردند که بازسازی و جایگزینی بزرگراه H
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ceiling system --- New and retrofit ceiling system for the refilling treatment.
[ترجمه گوگل]سیستم سقف --- سیستم سقف جدید و مقاوم سازی شده برای تصفیه مجدد
[ترجمه ترگمان]سیستم سقف سقف - - سیستم سقف جدید و مقاوم سازی برای پر کردن مجدد درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bilbo, and to put in for a retrofit within two weeks.
[ترجمه گوگل]بیلبو، و ظرف دو هفته برای بازسازی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]بیل بو، و تا دو هفته دیگر از آن استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Machine tool retrofit is an economic, effective and quick way.
[ترجمه گوگل]مقاوم سازی ماشین ابزار یک راه اقتصادی، موثر و سریع است
[ترجمه ترگمان]بهینه سازی ابزار ماشینی یک روش اقتصادی، موثر و سریع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They also been used efficiently in seismic retrofit of existing steel or reinforced concrete buildings.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین به طور موثر در مقاوم سازی لرزه ای ساختمان های فولادی یا بتن مسلح موجود استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین به طور موثر در مقاوم سازی زمین لرزه ساختمان های بتون مسلح یا تقویت شده مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Offered as a field retrofit option on NIBCO Bronze Valves. Consult factory for price and availability.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک گزینه مقاوم سازی میدانی در شیرهای برنزی NIBCO ارائه می شود برای قیمت و در دسترس بودن با کارخانه مشورت کنید
[ترجمه ترگمان]Offered به عنوان یک گزینه بهینه سازی زمینه ای بر روی Valves برنز NIBCO برای قیمت و در دسترس بودن با کارخانه مشورت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A retrofit diverter switch which has a mechanical and electrical interface that is compatible with the existing designs is provided.
[ترجمه گوگل]یک سوئیچ دیورتر مقاوم سازی با رابط مکانیکی و الکتریکی که با طرح های موجود سازگاری دارد ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک سوییچ diverter retrofit که دارای یک رابط مکانیکی و الکتریکی است که با طرح های موجود سازگار است ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The retrofit program will be carried out at the Montreal facilities.
[ترجمه گوگل]برنامه مقاوم سازی در تاسیسات مونترال انجام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]برنامه مقاوم سازی در تاسیسات مونترال اجرا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some experiences of the mill retrofit including equipment import, non standard sets complement and commissioning test run in Guangzhou Paper Mill recent years are summarized in this paper.
[ترجمه گوگل]برخی از تجربیات بهسازی آسیاب از جمله واردات تجهیزات، تکمیل مجموعه های غیر استاندارد و آزمایش راه اندازی در کارخانه کاغذ گوانگژو در سال های اخیر در این مقاله خلاصه شده است
[ترجمه ترگمان]برخی از تجارب مقاوم سازی آسیاب، شامل واردات تجهیزات، مجموعه های استاندارد مکمل و راه اندازی آزمایش در این مقاله در سال اخیر در این مقاله خلاصه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] بروز در آوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجود به منظور بهبود آن

انگلیسی به انگلیسی

• install new equipment or technology into older existing machines or equipment; modify something by adding newer and more advanced equipment (i.e. retrofit an old building with earthquake-safe materials)

پیشنهاد کاربران

بهسازی به معنای اصلاح یک سیستم یا ساختار موجود برای بهبود عملکرد یا تطبیق آن با نیازهای جدید است.
بهسازی اغلب برای بهبود بهره وری انرژی، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای یا افزایش عمر یک سیستم یا سازه انجام می شود.
باز تجهیز کردن
to furnish ( something, such as a computer, airplane, or building ) with new or modified parts or equipment not available or considered necessary at the time of manufacture
بازسازی، تجهیز و ارتقاء دادن مدل های قدیمی ( کامپیوتر، هواپیما، ساختمان و غیره )
retrofit ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: بازبَرازش
تعریف: نصب افزارۀ مهار آلودگی در تأسیسات موجود بدون ایجاد تغییرات عمده در آن تأسیسات
بازسازی
احیا
بهینه سازی، به سازی، دوباره سازی
بازسازی
بهسازی
مقاوم سازی
ترمیم کردن
بهسازی، بهسازی کردن
این واژه در اصل بوده:
. . . Renovation throught fiting new
بهسازی - ترمیم - تقویت
مقاوم سازی ( در متون سازه ای )
بازسازی
Historical buildings retrofit in the Mediterranean area

بازسازی ساختمان های تاریخی در منطقه مدیترانه ای
خوراندن و افزودن لوازم و وسایل به یک وسیله که پیش از این نداشته تا برای یک هدف ویژه بکار گرفته شود
تجهیز کردن
بازسازی، بازسازی کردن
تکمیل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس