revivalism

/rɪˈvaɪvəlɪzəm//rɪˈvaɪvəlɪzəm/

گذشته گرایی، میل به احیای رسوم و روش های گذشته، اصالت احیا مذهب، اصول بیداری مذهبی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the collective movements of religious revival.

جمله های نمونه

1. Here is the stuff of revivalism, holiness movements, tight church membership requirements and, taken to extremes, exclusive cults.
[ترجمه گوگل]در اینجا چیزهای احیاگری، جنبش های قداست، الزامات سخت عضویت در کلیسا و، به افراط، فرقه های انحصاری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا مسائل مربوط به تقدس، جنبش های تقدس، نیازمندی های عضویت محدود کلیسا و به افراط گرایانه و cults منحصر به فرد گفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Despite these positive results, however, revivalism as a movement received much criticism at the time; in recent years, these criticisms have been renewed and broadened.
[ترجمه گوگل]با وجود این نتایج مثبت، احیای مجدد به عنوان یک جنبش در آن زمان مورد انتقادهای زیادی قرار گرفت در سال های اخیر، این انتقادات تجدید و گسترش یافته است
[ترجمه ترگمان]با این حال، علی رغم این نتایج مثبت، revivalism به عنوان یک جنبش انتقادات زیادی را در آن زمان به خود جلب کرد؛ در سال های اخیر، این انتقادات دوباره و گسترده تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. ABIM represented the largest Islamic revivalism groups of Malaysia rapidly raised up, elevating Islamic identity awareness among the Malay people.
[ترجمه گوگل]ABIM بزرگترین گروه‌های احیاگر اسلامی مالزی را نمایندگی می‌کرد که به سرعت رشد کردند و آگاهی هویت اسلامی را در میان مردم مالایی بالا بردند
[ترجمه ترگمان]ABIM نماینده بزرگ ترین گروه اسلامی revivalism مالزی است که به سرعت بالا رفت و آگاهی از هویت اسلامی را در میان مردم مالزی بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Revivalism, however, can be seen as a much broader Christian tradition.
[ترجمه گوگل]با این حال، احیاء گرایی را می توان به عنوان یک سنت مسیحی بسیار گسترده تر در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]با این حال، Revivalism می تواند به عنوان یک سنت مسیحی بسیار وسیع تر دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some have sought to make revivalism a purely American and even a predominantly frontier phenomenon.
[ترجمه گوگل]برخی به دنبال این بوده اند که احیای گرایی را به یک پدیده کاملاً آمریکایی و حتی عمدتاً مرزی تبدیل کنند
[ترجمه ترگمان]برخی به دنبال ایجاد یک پدیده کاملا آمریکایی و حتی یک پدیده مرزی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Historical revivalism was born in the Renaissance, and Palladio's Villas reinterpret the rediscovered principles of Roman architecture.
[ترجمه گوگل]احیای تاریخی در رنسانس متولد شد و ویلاهای پالادیو اصول کشف شده مجدد معماری رومی را دوباره تفسیر کردند
[ترجمه ترگمان]revivalism تاریخی در دوره رنسانس به دنیا آمد، و ویلاس بنای معماری روم را دوباره بازگو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The third part explores the influence that Islamic revivalism movement, which dominated by Malaysian young student bring to Malaysian politics.
[ترجمه گوگل]بخش سوم تأثیری را که جنبش احیاگری اسلامی، تحت سلطه دانشجویان جوان مالزیایی بر سیاست مالزی وارد می‌کند، بررسی می‌کند
[ترجمه ترگمان]بخش سوم به بررسی تاثیر جنبش revivalism اسلامی می پردازد که دانشجویان جوان مالزی آن را به سیاست مالزی می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Despite the general anti - intellectual flavor of revivalism, Christians understood the need for training their youth.
[ترجمه گوگل]علیرغم طعم کلی ضد روشنفکری احیاگری، مسیحیان نیاز به آموزش جوانان خود را درک کردند
[ترجمه ترگمان]علی رغم طعم عمومی ضد فکری of، مسیحیان نیاز به آموزش جوانان را درک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In modern history, conditions, a complete boycott of learning from the West diehards or cultural revivalism is no market.
[ترجمه گوگل]در تاریخ معاصر، شرایط، تحریم کامل درس گرفتن از سخت کوش های غرب یا احیای فرهنگی بازاری ندارد
[ترجمه ترگمان]در تاریخ مدرن، شرایط، تحریم کامل یادگیری از غرب diehards یا revivalism فرهنگی بازاری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One of important factors contributing to the powerful and long-drawn-out movement in literary revivalism by the revivalists in Ming Dynasty is that they took a firm stand in literary ontology.
[ترجمه گوگل]یکی از عوامل مهمی که به جنبش قدرتمند و طولانی مدت در احیای ادبی توسط احیاگران در سلسله مینگ کمک می کند این است که آنها در هستی شناسی ادبی موضع قاطعانه ای اتخاذ کردند
[ترجمه ترگمان]یکی از عوامل مهم دخیل در حرکت قدرتمند و بلند مدت در ادبیات ادبی از سوی the در دودمان مینگ، این است که آن ها در هستی شناسی ادبی شرکت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The appeal for a personal, public response to the gospel that came to characterize revivalism sprang up almost simultaneously in both England and America in the eighteenth century.
[ترجمه گوگل]درخواست برای یک پاسخ شخصی و عمومی به انجیلی که مشخصه احیاگری بود تقریباً به طور همزمان در انگلستان و آمریکا در قرن هجدهم ظهور کرد
[ترجمه ترگمان]درخواست برای پاسخ شخصی و عمومی به بشارت مسیح که برای توصیف revivalism آمد، تقریبا همزمان در انگلستان و هم در انگلستان در قرن هجدهم به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the other hand, as Mark Noll and others have shown, revivalism was a disaster for American Christian theology and thought.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، همانطور که مارک نول و دیگران نشان داده‌اند، احیاگری برای الهیات و اندیشه مسیحی آمریکایی یک فاجعه بود
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، همانطور که مارک Noll و دیگران نشان داده اند، revivalism برای الهیات مسیحی آمریکایی یک فاجعه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The enlightenment of contemporary China is facing some legal queries on post-modern trend of thought, mass culture and revivalism.
[ترجمه گوگل]روشنگری چین معاصر با برخی پرسش های حقوقی در مورد روند پست مدرن اندیشه، فرهنگ توده ای و احیاگری مواجه است
[ترجمه ترگمان]روشن گری چین معاصر با چند سوال قانونی در مورد گرایش امروزی اندیشه، فرهنگ جمعی و revivalism روبرو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In contemporary Shanghai, architectural styles all coincide – the crassest postmodern revivalism and the purest ascetic modernism.
[ترجمه گوگل]در شانگهای معاصر، سبک‌های معماری همگی با هم منطبق هستند - بی‌رحمانه‌ترین احیای پست مدرن و ناب‌ترین مدرنیسم زاهدانه
[ترجمه ترگمان]در عصر معاصر، سبک های معماری به سبک پست مدرن و ناب ترین شکل مدرنیسم شکل گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• practice of staging meetings in order to increase religious belief and interest (christianity)
revivalism is a movement that tries to make a particular religion more popular and more influential.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : revive / revivify
✅️ اسم ( noun ) : revival / revivalism / revivalist
✅️ صفت ( adjective ) : revivalist
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس