reviver

/riːˈvaɪvər//rɪˈvaɪvə/

معنی: احیا کننده، تجدید حیات کننده، بهوش اورنده
معانی دیگر: احیا کننده، تجدید حیات کننده، بهوش اورنده

جمله های نمونه

1. A good polish reviver can be made by mixing equal parts of raw linseed oil, substitute turps and vinegar.
[ترجمه گوگل]با مخلوط کردن قسمت های مساوی روغن بذر کتان خام، ترپ های جایگزین و سرکه می توان یک لهستانی خوب را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]با مخلوط کردن بخش های مساوی از روغن دانه پنبه خام، جایگزین کردن turps و سرکه، یک روغن جلا یافته خوب می تواند ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As an early morning reviver, or a welcome mid-morning break what could be better than a cup of your favourite coffee?
[ترجمه گوگل]به عنوان یک احیاکننده صبح زود، یا یک استراحت نیمه صبح چه چیزی می تواند بهتر از یک فنجان قهوه مورد علاقه شما باشد؟
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک روز صبح زود هنگام، یا کمی استراحت در وسط صبح، چه چیزی می تواند بهتر از یک فنجان قهوه مورد علاقه شما باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. C. Wood Reviver: A special liquid detergent for cleaning unfinished wood and to maintain finished wood in use.
[ترجمه گوگل]ج احیا کننده چوب: یک شوینده مایع مخصوص برای تمیز کردن چوب ناتمام و حفظ چوب تمام شده در استفاده
[ترجمه ترگمان]ج وود reviver: یک پاک کننده مایع ویژه برای تمیز کردن چوب ناتمام و حفظ چوب کامل در استفاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Freshen Your Breath Parsley is a terrific breath reviver.
[ترجمه گوگل]جعفری نفس خود را تازه کنید، یک احیا کننده نفس فوق العاده است
[ترجمه ترگمان] نفس کشیدن برات یه نفس فوق العاده ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Freshen Your Breath Parsley is a terrific breath reviver.
[ترجمه گوگل]جعفری نفس خود را تازه کنید، یک احیا کننده نفس فوق العاده است
[ترجمه ترگمان] نفس کشیدن برات یه نفس فوق العاده ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Registry Reviver is an advanced registry cleaner that cleans, repairs and optimizes your PC to minimize seizures and crashes.
[ترجمه گوگل]Registry Reviver یک پاک کننده رجیستری پیشرفته است که رایانه شما را تمیز، تعمیر و بهینه می کند تا تشنج و خرابی را به حداقل برساند
[ترجمه ترگمان]reviver یک پاک کننده ثبت پیشرفته است که تمیز می کند، تعمیرات را تمیز می کند و کامپیوتر شما را برای به حداقل رساندن ضبط و سقوط، بهینه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The size of transmitter loop is mainly for strength of signal to satisfy reviver sensitivity and signal to noise ratio.
[ترجمه گوگل]اندازه حلقه فرستنده عمدتاً برای قدرت سیگنال است تا حساسیت احیاگر و نسبت سیگنال به نویز را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]اندازه حلقه فرستنده به طور عمده برای قدرت سیگنال برای ارضای حساسیت reviver و نسبت سیگنال به نویز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was the Master of Wisdom of the beginning of the 20th century and its Reviver.
[ترجمه گوگل]او استاد خرد آغاز قرن بیستم و احیاگر آن بود
[ترجمه ترگمان]او استاد عقل آغاز قرن بیستم و reviver بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

احیا کننده (اسم)
reducer, reviver

تجدید حیات کننده (اسم)
reviver

بهوش اورنده (اسم)
reviver, resuscitator

انگلیسی به انگلیسی

• one who revives; resuscitator, one who restores life; renewer, one who restores; one who reactivates

پیشنهاد کاربران

زنده کننده. حیات دهنده
مثال:
Indeed He is the reviver of the dead.
براستی او {خدای} حیات دهنده مردگان است.
�إِنَّ ذَٰلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَی�

بپرس