rex

/ˈreks//reks/

معنی: پادشاه
معانی دیگر: (با r کوچک هم می نویسند) پادشاه، شاه، اسم خاص مذکر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (Latin) king.
مشابه: king

جمله های نمونه

1. Rex soon became an expert at opening the gate.
[ترجمه گوگل]رکس خیلی زود در باز کردن دروازه متخصص شد
[ترجمه ترگمان]رکس به زودی به یک متخصص در باز کردن دروازه تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Yesterday my husband removed the gate and Rex got so annoyed we have not seen him since.
[ترجمه گوگل]دیروز شوهرم دروازه را برداشت و رکس آنقدر عصبانی شد که از آن زمان دیگر او را ندیده ایم
[ترجمه ترگمان]دیروز شوهرم در رو باز کرد و رکس خیلی ناراحت شد که از اون موقع ندیده بودیمش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rex spun around and kicked the gun from her hand.
[ترجمه گوگل]رکس چرخید و اسلحه را از دستش زد
[ترجمه ترگمان]رکس چرخی زد و تفنگ را از دستش بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our dog Rex did all sorts of tricks. I cried when he died.
[ترجمه رستم جعفری] سگ مون رکس خیلی بازیگوش بود وقتی که مردبرایش گریه کردم
|
[ترجمه گوگل]سگ ما رکس انواع ترفندها را انجام داد وقتی فوت کرد گریه کردم
[ترجمه ترگمان] سگ ما \"رکس\" همه جور حقه بازی می کرد وقتی مرد گریه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rex had no time for her dramatics, and left the room.
[ترجمه گوگل]رکس زمانی برای نمایشنامه هایش نداشت و اتاق را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]رکس \"وقتی برای نمایش her نداره\" و از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He intercuts scenes of Rex getting more and more desperate with scenes of the abductor with his family.
[ترجمه گوگل]او صحنه های ناامیدتر شدن رکس را با صحنه هایی از آدم ربا با خانواده اش قطع می کند
[ترجمه ترگمان]او صحنه هایی از رکس را مجسم می کند که بیشتر و بیشتر با صحنه هایی از سارق و خانواده اش ناامید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rex raised the alarm, and the entire crew rushed forward in the rain and darkness to try to limit the damage.
[ترجمه گوگل]رکس زنگ خطر را به صدا درآورد و تمام خدمه در باران و تاریکی به جلو هجوم آوردند تا آسیب را محدود کنند
[ترجمه ترگمان]رکس the را بالا برد و تمام خدمه درون باران و تاریکی به جلو هجوم بردند تا آسیب را محدود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rex, his watch companion, was still in the cockpit attending to the helm.
[ترجمه گوگل]رکس، همراه ساعتی او، هنوز در کابین خلبان بود و به سکان آن رسیدگی می کرد
[ترجمه ترگمان]رکس، رفیق ساعتش هنوز در کابین خلبان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the Rex Hotel restaurant in Saigon, two drinks and two Cokes cost $ 2
[ترجمه گوگل]در رستوران هتل رکس در سایگون، دو نوشیدنی و دو نوشابه 2 دلار قیمت دارند
[ترجمه ترگمان]در رستوران \"رکس Hotel\" در سایگون، دو نوشیدنی و دو نوشابه، ۲ دلار هزینه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rex rampant, I thought later in their guest room.
[ترجمه گوگل]بعداً در اتاق مهمان آنها فکر کردم که رکس بیداد می کند
[ترجمه ترگمان]من بعدا در اتاق مهمان خود فکر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Phoenix is for rockers, the Rex for writers.
[ترجمه گوگل]ققنوس برای راک ها است، رکس برای نویسندگان
[ترجمه ترگمان]ققنوس برای راک نوازان، the برای نویسندگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rex finished up the work on the replacement sock valves.
[ترجمه گوگل]رکس کار روی دریچه های جوراب جایگزین را به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]رکس شروع به کار بر روی the جوراب تعویض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It broke over Rex who gave a cry of satisfaction.
[ترجمه گوگل]رکس را شکست که فریاد رضایت داد
[ترجمه ترگمان]این موضوع بر سر رکس که فریاد شادی سر داد، شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Rex tapped at the keyboard and requested access to the menu.
[ترجمه گوگل]رکس روی کیبورد ضربه زد و درخواست دسترسی به منو کرد
[ترجمه ترگمان]رکس به صفحه کلید ضربه زد و درخواست دسترسی به منو را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پادشاه (اسم)
sovereign, king, monarch, shah, potentate, rex, sovran

انگلیسی به انگلیسی

• king (latin)

پیشنهاد کاربران

برا خرگوش ها: دارای خزی مخملی
بیانگر یک نوع نژاد است ک معمولا خاکستری بوده و فرانسوی میباشند
خزی کرکین، نرم و مخمل مانند.
پادشاه

بپرس