rigor mortis

/ˈrɪɡərˈmɔːrˌtɪs//ˌrɪɡəˈmɔːtɪsˈmɔːˌtɪs/

تصلب عضلات چند ساعت پس از مرگ، جمود نعشی، مرگ سفتی، جمود نعشی که 6 تا 01 ساعت پس از مرگ پیدا میشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the stiffening of the body muscles shortly after death.

جمله های نمونه

1. Rigor mortis had already set in.
[ترجمه گوگل]ریگور مورتیس قبلاً وارد شده بود
[ترجمه ترگمان]قضیه \"Rigor\" - ه که قبلا براش پاپوش درست کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rigor mortis usually sets in between two and four hours after death.
[ترجمه گوگل]ریگور مورتیس معمولاً بین دو تا چهار ساعت پس از مرگ رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]Rigor معمولا در فاصله دو و چهار ساعت پس از مرگ قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What was all this about rigor mortis?
[ترجمه گوگل]همه اینها در مورد ریگور مورتیس چه بود؟
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ چی شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It did not have a trace of rigor mortis, and was as warm as my own body.
[ترجمه گوگل]هیچ اثری از سختگیری نداشت و مثل بدن خودم گرم بود
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ هم هیچ ردی ازش پیدا نکردم و به اندازه بدنم گرم و گرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results The length of sarcomere of rigor mortis without destroy is obviously shorter than that of restiffening.
[ترجمه گوگل]Results طول سارکومر سختی مورتیس بدون تخریب آشکارا کوتاه تر از مقاوم سازی است
[ترجمه ترگمان]نتایج طول of بودن دقت بدون از بین بردن از بین بردن، به وضوح کوتاه تر از that است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eventually, institutional rigor mortis will set in and the cycle will begin again.
[ترجمه گوگل]در نهایت، سختگیری سازمانی آغاز خواهد شد و چرخه دوباره آغاز خواهد شد
[ترجمه ترگمان]سرانجام، دقت سازمانی شروع خواهد شد و چرخه دوباره آغاز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All the ladies dig rigor mortis.
[ترجمه گوگل]همه خانم‌ها در حال حفاری هستند
[ترجمه ترگمان] همه خانم ها دارن خشک میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This speeds up the onset of rigor mortis by depleting muscle energy (ATP) and rapidly increasing the anaerobic glycolysis that produces lactic acid.
[ترجمه گوگل]این امر با کاهش انرژی عضلانی (ATP) و افزایش سریع گلیکولیز بی هوازی که اسید لاکتیک تولید می کند، شروع بیماری سختی را تسریع می کند
[ترجمه ترگمان]این سرعت باعث بالا رفتن شدت دقت توسط انرژی ماهیچه ها (ATP)می شود و به سرعت the بی هوازی را افزایش می دهد که اسید لاکتیک را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results The length of sarcomere of rigor mortis without destory is obviously shorter than that of restiffening.
[ترجمه گوگل]Results طول سارکومر سختی مورتیس بدون دستوری به وضوح کوتاهتر از مقاوم سازی است
[ترجمه ترگمان]نتایج طول of بودن دقت بدون destory به طور بدیهی کوتاه تر از that است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Early rigor mortis and rapid autolysis indicate the need for prompt necropsy examinations.
[ترجمه گوگل]سختی اولیه و اتولیز سریع نیاز به معاینات کالبدگشایی سریع را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]Early اولیه و autolysis سریع نیاز به امتحانات necropsy سریع را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rigor mortis gave the heartsick survivor convincing evidence for burial.
[ترجمه گوگل]ریگور مورتیس شواهد قانع‌کننده‌ای برای دفن به بازمانده‌ی دل‌سوخته داد
[ترجمه ترگمان]Rigor mortis به بازمانده heartsick مدارک جرم برای دفن را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In contrary to rigor mortis, tenderization was promoted by increasing of aging temperature.
[ترجمه گوگل]برخلاف rigor mortis، نرم شدن با افزایش دمای پیری ترویج شد
[ترجمه ترگمان]برخلاف دقت mortis، tenderization با افزایش دمای پیری ارتقا یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنایع غذایی] جمود نعشی : سفت شدن بافت حیوانی بعد از کشتار.

انگلیسی به انگلیسی

• stiffening of the body after death
rigor mortis is stiffness of the joints and muscles in the body of a dead person or animal.

پیشنهاد کاربران

جمود نعشی یا لاشه ای ( اسم ) : حالتی که در آن عضلات بدن مرده پس از مرگ سفت شده و دوباره شل می گردند. جمود نعشی حدود هشت ساعت پس از مرگ شروع می شود و چند ساعت بعد شروع به ناپدید شدن می کند. محیط و دما نقش مهمی در زمان بندی دارند.
Rigor mortis is a postmortem change resulting in the stiffening of the body muscles due to chemical changes in their myofibrils. Rigor mortis helps in estimating the time since death as well to ascertain if the body had been moved after death.
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ How did that amputated arm ( that the man's holding ) maintain its 90 degree position? it's a mystery
Rigor mortis

rigor mortis ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: جمود لاشه
تعریف: سفت شدن تدریجی ماهیچه ها پس از کشتار به علت کاهش آدنوزین تریفسفات و گلیکوژن در تارهای ماهیچه ای
مَرگا خُشکی یا مرگ خُشکی، ( به جای جُمود نعشی )
سفت شدن ماهیچه ها پس از مرگ
دوستان قرار هست که واژه ها رو به فارسی برگردان کنید نه عربی !!! بهتر نیست بجای "تصلب عضلات" بنویسید : سخت شدن ماهیچه ها
جمود نعشی هم دیگه ادم فکر میکنه واژه نامه انگلیسی به عربی داره میخونه !!! : "سفت و سخت شده لاشه حیوان پس از کشتار"

بپرس