ring in


1- (با مهر زدن یا punch کردن) ورود یا خروج خود را ثبت کردن 2- (با سلام و صلوات) آوردن (یا بردن)

جمله های نمونه

1. The police have smashed a vice ring in Chicago.
[ترجمه گوگل]پلیس یک حلقه معاونین را در شیکاگو شکست
[ترجمه ترگمان]پلیس یه رینگ معاون تو شیکاگو رو شکست داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She engraved the ring in a floral pattern.
[ترجمه گوگل]او حلقه را با طرح گل حکاکی کرد
[ترجمه ترگمان]او حلقه را با الگوی گل حکاکی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She offered me a ring in exchange but it wasn't worth a red cent.
[ترجمه گوگل]او در ازای آن یک حلقه به من پیشنهاد داد، اما آن یک سنت قرمز ارزش نداشت
[ترجمه ترگمان]او حلقه را به من داد، اما ارزش یک سنت سرخ را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've lost my ring in the garden.
[ترجمه گوگل]من حلقه ام را در باغ گم کرده ام
[ترجمه ترگمان]من حلقه ام رو تو باغ از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His reply astounded me, and will ring in my ears for eternity.
[ترجمه گوگل]پاسخ او مرا شگفت زده کرد و تا ابد در گوشم زنگ خواهد زد
[ترجمه ترگمان]جواب او مرا متعجب ساخت و تا ابد در گوش من حلقه خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It suggests there was an Oxford spy ring in the 1930s which passed secrets to the Soviet Union.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که یک حلقه جاسوسی آکسفورد در دهه 1930 وجود داشته است که اسرار را به اتحاد جماهیر شوروی منتقل کرده است
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که یک حلقه جاسوسی آکسفورد در دهه ۱۹۳۰ وجود داشت که اسرار اتحاد جماهیر شوروی را به تصویب رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some findings will have a familiar ring in the West.
[ترجمه گوگل]برخی از یافته ها حلقه ای آشنا در غرب خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]برخی از یافته ها یک حلقه آشنا در غرب خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He gave me a number to ring in London.
[ترجمه گوگل]او یک شماره به من داد تا در لندن زنگ بزنم
[ترجمه ترگمان] اون یه شماره به من داد تا تو لندن زنگ بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For a moment, Vitor gazed at the ring in his hand, then he slid it into his hip pocket.
[ترجمه گوگل]ویتور برای لحظه ای به حلقه ای که در دستش بود خیره شد، سپس آن را در جیب لگنش فرو برد
[ترجمه ترگمان]برای یک لحظه، Vitor به حلقه دست او خیره شد، سپس آن را در جیب شلوارش فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The words ring in my ears.
[ترجمه گوگل]کلمات در گوشم زنگ می زنند
[ترجمه ترگمان]کلمات در گوش من حلقه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is a gas ring in my room and the percolator is bubbling.
[ترجمه گوگل]یک حلقه گاز در اتاق من است و پرکلاتور حباب می کند
[ترجمه ترگمان]یه حلقه گاز توی اتاق من هست و \"percolator\" هم حباب داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My father's discouraging words still ring in my ears.
[ترجمه گوگل]حرف های دلسرد کننده پدرم هنوز در گوشم زنگ می زند
[ترجمه ترگمان]کلمات discouraging پدرم هنوز در گوشم حلقه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Philips Plaza ring in the consumerist season with a holiday open house.
[ترجمه گوگل]حلقه فیلیپس پلازا در فصل مصرف‌گرایی با خانه باز تعطیلات
[ترجمه ترگمان]فیلیپس پلازا در فصل consumerist با یک خانه باز تعطیلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Thus the term Ring in an index to mathematics is well defined.
[ترجمه گوگل]بنابراین اصطلاح حلقه در یک شاخص ریاضیات به خوبی تعریف شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین اصطلاح حلقه در یک شاخص برای ریاضی به خوبی تعریف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inform, give information

پیشنهاد کاربران

آغاز و گشایش چیزی را جشن گرفتن ( مثلا سال نو )
We're going to Shiraz to ring in the new year

بپرس