riprap

/ˈrɪpˌræp//ˈrɪpræp/

معنی: سنگ ریزه، سنگچینی بی ترتیب، صدای وزش باد تند، سنگ ریزی کردن
معانی دیگر: (معماری - ساختمان در جاهای پوشیده از آب یا باتلاقی و غیره - سنگ پاره هایی که روی هم می ریزند تا بتوان روی آن ساختمان ساخت) سنگ پاره، پاره سنگ، دیواره یا پایه ی ساخته شده از پاره سنگ، سنگ چین، سنگ پایه، سنگچین کردن، سنگ پاره ریختن، عمران : سنگ ریزى

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: broken stones loosely assembled to form a foundation, as under water or on soft ground, or the foundation constructed of these stones.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ripraps, riprapping, riprapped
(1) تعریف: to build a riprap in or on.

(2) تعریف: to strengthen with a riprap.

جمله های نمونه

1. They riprapped the dykes of the reservoir with stone.
[ترجمه گوگل]دایک های آب انبار را با سنگ پاره کردند
[ترجمه ترگمان]سدها و سدها را با سنگ تقسیم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A formula reflecting the stabilization of riprap in a closure work and of groyne head apron is thus deduced.
[ترجمه گوگل]بنابراین فرمولی منعکس کننده تثبیت ریپاپ در یک کار بسته شدن و پیش بند سر groyne استنباط می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، فرمولی که منعکس کننده تثبیت سنگریزه در یک کار بسته و پیش بند سر groyne است در نتیجه استنتاج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Formulas of the displacement of riprap are derived from the elliptic velocity formula.
[ترجمه گوگل]فرمول های جابجایی ریپاپ از فرمول سرعت بیضوی مشتق شده اند
[ترجمه ترگمان]فرمول ها و جابه جایی سنگریزه ها از فرمول سرعت بیضوی مشتق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Water picked up riprap off the bottom in front, and rammed it through to the tail bed.
[ترجمه گوگل]آب از قسمت زیرین قسمت جلویی آن جدا شد و آن را تا بستر دم فرو برد
[ترجمه ترگمان]آب سنگریزه را در قسمت جلو جمع کرد و آن را به قسمت دم هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The area of riprap protection, protective revetments and silt arrester projects shall be defined in accordance with the approved design documents.
[ترجمه گوگل]محدوده پروژه‌های حفاظتی ریپراپ، روکش‌های حفاظتی و لای‌گیر طبق اسناد طراحی مصوب تعیین می‌شود
[ترجمه ترگمان]محدوده حفاظت از سنگریزه، revetments محافظ و پروژه های برق گیر که باید مطابق با اسناد طراحی تایید شده تعریف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Anti-seepage treatment in riprap layer has always been a hard problem to engineers and technicians.
[ترجمه گوگل]درمان ضد نشت در لایه ریپراپ همواره مشکلی سخت برای مهندسان و تکنسین ها بوده است
[ترجمه ترگمان]عملیات ضد نشت در لایه سنگریزه، همیشه مشکل سختی برای مهندسین و تکنسین ها بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Construction measures and quality control methods of underwater riprap protection of bank are provided, and a practical example is given.
[ترجمه گوگل]اقدامات ساخت و ساز و روش های کنترل کیفی حفاظت از پارگی زیر آب بانک ارائه شده است و یک مثال عملی آورده شده است
[ترجمه ترگمان]معیارهای ساخت وساز و روش های کنترل کیفیت کنترل سنگریزه در زیر آب ارایه می شوند، و یک مثال عملی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Riprap protection of bank was applied in the middle and lower Yangtze River and many other rivers at home and abroad.
[ترجمه گوگل]حفاظت از ساحل در رودخانه یانگ تسه وسط و پایین و بسیاری از رودخانه های دیگر در داخل و خارج از کشور اعمال شد
[ترجمه ترگمان]محافظت از این بانک در رودخانه یانگ تسه و بسیاری از رودخانه های دیگر در خانه و خارج از کشور به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The riprap included derrick stones, and each stone weighed seven tons.
[ترجمه گوگل]ریپراپ شامل سنگ های دریک بود و هر سنگ هفت تن وزن داشت
[ترجمه ترگمان]سنگریزه شامل سنگ بودند و هر سنگ هفت تن وزن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There exists difficulties for drilling and grouting during anti-seepage treatment in ultra-thick riprap layer.
[ترجمه گوگل]مشکلاتی برای حفاری و تزریق در طی عملیات ضد نشت در لایه فوق ضخیم ریپراپ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در طول عملیات ضد نشت در لایه سنگریزه های بسیار ضخیم، مشکلاتی برای حفاری و تزریق تزریق وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The calculation results of scour depth and stabilization of riprap are consistent with the actual situation.
[ترجمه گوگل]نتایج محاسبه عمق آبشستگی و تثبیت ریپاپ با وضعیت واقعی مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج محاسبه عمق scour و تثبیت سنگریزه با شرایط واقعی سازگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper, based on the fixed bed experiment, the flow regime near the riprap is described qualitatively, and the mechanism that the bank base of dumped riprap is brushed is discussed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، بر اساس آزمایش بستر ثابت، رژیم جریان در نزدیکی ریپاپ به صورت کیفی شرح داده می‌شود و مکانیسمی که پایه بانکی ریپاپ ریخته‌شده برس می‌شود، مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، براساس آزمایش تخت ثابت، رژیم جریان در نزدیکی سنگریزه به صورت کیفی توضیح داده می شود و مکانیزم این که یک سنگریزه تخلیه شده در بانک مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The back mountain is only a barren one, whose pathway is full of stone riprap and overgrown with weeds, rugged and rough, difficult to walk by foot.
[ترجمه گوگل]کوه پشتی تنها یک کوه بایر است که مسیرش پر از سنگ شکن و پوشیده از علف های هرز است، ناهموار و ناهموار، پیاده روی دشوار است
[ترجمه ترگمان]کوه عقب تنها یک صخره خشک و لم یزرع است، که مسیر آن پر از سنگریزه های سنگی است و پوشیده از علف های هرز، ناهموار و ناهموار، و پیاده شدن با پای پیاده مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Technical thorny problems met during construction of cast-in-situ piles at riprap backfilling area and corresponding countermeasures are expounded to serve as a reference for similar engineering.
[ترجمه گوگل]مشکلات فنی فنی که در طول ساخت شمع‌های ریخته‌شده در محل در ناحیه پر کردن ریپراپ و اقدامات متقابل مربوطه به‌عنوان مرجعی برای مهندسی مشابه ارائه می‌شوند، بیان شده‌اند
[ترجمه ترگمان]مشکلات فنی فنی در طول ساخت ستون های برجا در محل ساخت وساز سنگریزه در کنار هم قرار گرفتند و اقدامات متقابل مربوطه برای خدمت به عنوان مرجعی برای مهندسی مشابه معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سنگ ریزه (اسم)
gravel, flint, pebble, grit, scree, spall, riprap, road metal

سنگ چینی به ترتیب (اسم)
riprap

صدای وزش باد تند (اسم)
riprap

سنگ ریزی کردن (فعل)
metal, riprap

تخصصی

[عمران و معماری] پوشش سنگریز - سنگچین حفاظتی - سنگ لاشه - سنگچینی بی ترتیب - سنگریزی - خشکه چیدن - خشکه چین
[زمین شناسی] پوشش سنگریز، سنگچین حفاظتی، سنگ لاشه، سنگ ریزی
[آب و خاک] ریپ-رپ، پوشش سنگریزه ای
[زمین شناسی] سنگ چینه، پوشش سنگریز، سنگریز، سنگ چین
[آب و خاک] پوشش سنگی،سنگریزی، ریپ رپ، سنگچین

انگلیسی به انگلیسی

• pile of broken stones used for foundations (in water or on soft grounds) or embankment; foundation made of broken stones put together loosely; stone wall used as a barrier to break the force of waves; material or stones used for riprap
build a riprap in; fortify with a riprap

پیشنهاد کاربران

بپرس