rip cord


(ریسمان کیسه ی گاز بالون که چون آن را بکشند گاز خارج می شود و بالون پایین می رود - ریسمان چتر نجات که با کشیدن آن چتر باز می شود) جر نخ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a cord that, when pulled, opens a parachute for descent.

(2) تعریف: a cord that, when pulled, allows gas to escape from a passenger balloon or dirigible, causing a rapid descent.

جمله های نمونه

1. I reached round for my ripcord but could not find it.
[ترجمه گوگل]به سمت ریپکوردم رسیدم اما پیداش نکردم
[ترجمه ترگمان]دستم را به طرف ripcord دراز کردم اما نتوانستم آن را پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ripcord: Billions of dollars, I got it!
[ترجمه گوگل]ریپکورد: میلیاردها دلار، فهمیدم!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Its ripcord can be attached to heavy furniture or a special hook so that the parachute opens automatically after its wearer jumps out a window.
[ترجمه گوگل]طناب آن را می توان به مبلمان سنگین یا یک قلاب مخصوص وصل کرد تا پس از پریدن چتر به بیرون از پنجره، چتر به طور خودکار باز شود
[ترجمه ترگمان]ripcord می تواند به مبل سنگین یا قلاب مخصوص وصل شود تا چترنجات به طور خودکار بعد از اینکه پوشنده لباس از پنجره بیرون می جهد، باز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ripcord: My inferior! Won't hprair-conticis applicforionen once more!
[ترجمه گوگل]ریپکورد: پست من! یک بار دیگر hprair-conticis اعمال نمی شود!
[ترجمه ترگمان]ripcord: پست من! یه بار دیگه از این applicforionen استفاده نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What would you use a ripcord to pull open?
[ترجمه گوگل]برای باز کردن چه چیزی از ریپ‌کورد استفاده می‌کنید؟
[ترجمه ترگمان]برای باز کردن در چه استفاده ای می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Studies on optimum mixture proportion of Ripcord (10EC). omethoate(40EC)and BT in controlling Leaf-eating pests in fruit trees have been carried out by applying simple method centre of gravity design.
[ترجمه گوگل]مطالعات بر روی نسبت مخلوط بهینه Ripcord (10EC) امتوات (40EC) و BT در کنترل آفات برگخوار درختان میوه با استفاده از روش ساده طراحی مرکز ثقل انجام شده است
[ترجمه ترگمان]مطالعات درباره نسبت مخلوط بهینه of (۱۰ EC) omethoate (۴۰ EC)و شرکت BT در کنترل آفات گیاهی در درختان میوه با استفاده از یک روش ساده برای طراحی جاذبه انجام شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ripcord: I went through the train. What happened to you?
[ترجمه گوگل]ریپکورد: من از طریق قطار رفتم چه اتفاقی برات افتاده؟
[ترجمه ترگمان]از قطار رد شدم چه بلایی سرت اومده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With another supreme effort I reached round and pulled the ripcord.
[ترجمه گوگل]با تلاش عالی دیگر به اطراف رسیدم و ریپکورد را کشیدم
[ترجمه ترگمان]با تلاش فراوان دیگری دست دراز کردم و the را بیرون کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Angered at the boorish behavior of a passenger, he picked up the intercom, loudly submitted his resignation, pulled the ripcord, grabbed two beers and slid down the escape chute.
[ترجمه گوگل]او که از رفتار کثیف یک مسافر عصبانی شده بود، تلفن را برداشت، با صدای بلند استعفای خود را ارائه کرد، طناب را کشید، دو آبجو برداشت و از چاه فرار سر خورد
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند و رسمی یک مسافر، تلفن داخلی را برداشت و با صدای بلند تسلیم شد و دو آبجو گرفت و از سرسره فرار پایین سرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a ripcord is the cord that you pull in order to open a parachute.

پیشنهاد کاربران

بپرس