ripeness


رسیدگی، بلوه، جاافتادگی، مادگی

جمله های نمونه

1. he plugged the watermelon to test its ripeness
او یک قاچ از هندوانه برید تا رسیده بودن آن را امتحان کند.

2. Squeeze the fruit to test for ripeness.
[ترجمه گوگل]میوه را فشار دهید تا رسیدن آن را تست کنید
[ترجمه ترگمان]میوه رو فشار بده تا for برسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I could smell the honeyed ripeness of melons and peaches.
[ترجمه گوگل]بوی رسیده بودن عسلی خربزه و هلو را حس می کردم
[ترجمه ترگمان]می توانستم رایحه عسلی و هلو و هلو را حس کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Test the figs for ripeness.
[ترجمه گوگل]انجیرها را از نظر رسیدن تست کنید
[ترجمه ترگمان]انجیر، انجیر ripeness رو تست کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For example, a ripeness defense was rejected in Abbott Labs itself.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، دفاع از پختگی در خود آزمایشگاه Abbott رد شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، یک دفاع ripeness در خود آزمایشگاه ابوت رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Palate: It possesses fine ripeness, a fresh, lively, high-toned style, and lovely flavors.
[ترجمه گوگل]کام: رسیده بودن خوب، سبکی تازه، سرزنده، با رنگ بالا و طعم های دوست داشتنی دارد
[ترجمه ترگمان]palate: این میوه، ripeness خوبی دارد، یک سبک جدید، سرزنده، با سبک عالی، و طعم های دوست داشتنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Different part, diameter and ripeness had different effects on speed of retting because of different chemical composition and distribution of fiber.
[ترجمه گوگل]قسمت های مختلف، قطر و رسیدن به دلیل ترکیب شیمیایی و توزیع متفاوت الیاف، تأثیرات متفاوتی بر سرعت ریزش داشتند
[ترجمه ترگمان]بخش های مختلف، قطر و ripeness اثرات متفاوتی بر سرعت of به دلیل ترکیب شیمیایی مختلف و توزیع فیبر داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They can weigh overall level and ripeness of financial circles development.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند سطح کلی و بلوغ توسعه محافل مالی را ارزیابی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند سطح کلی و رسیدگی به توسعه دایره مالی را ارزیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is summer's ripeness and richness fulfilled.
[ترجمه گوگل]بلوغ و غنای تابستان تکمیل شده است
[ترجمه ترگمان]تابستان است که رسیده است و غنای آن برآورده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Harvested at early grape ripeness and cool maturation in steel tanks to retain fruit freshness.
[ترجمه گوگل]در اوایل رسیدن انگور و بلوغ سرد در مخازن فولادی برای حفظ تازگی میوه برداشت می شود
[ترجمه ترگمان]بلوغ زودرس و بلوغ انگور در مخازن فولادی، طراوت و طراوت خود را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The aesthetic nationality is a symbol of aesthetic ripeness of a nationality.
[ترجمه گوگل]ملیت زیبایی‌شناختی نمادی از پختگی زیبایی‌شناختی یک ملیت است
[ترجمه ترگمان]ملیت زیبایی شناسی یک نماد از ripeness زیبایی شناسی یک ملیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ripeness, the phenolic compound contents and the antioxidant activities of Cabernet Sauvignon grape berries from valley land of low altitude were higher than those of slope land of high altitude.
[ترجمه گوگل]رسیدگی، محتویات ترکیبات فنلی و فعالیت آنتی اکسیدانی توت های انگور کابرنه سوویگنون از زمین های دره با ارتفاع کم بیشتر از زمین های شیب دار با ارتفاع بالا بود
[ترجمه ترگمان]The، محتوای ترکیب فنولی، و فعالیت های آنتی اکسیدان of Sauvignon انگور از زمین های دره از ارتفاع پایین بالاتر بود و ارتفاع آن ها از ارتفاع زیاد ارتفاع کم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Depending upon ripeness at harvest and vinification technique, Pinot Gris can be tangy and light, or quite rich, round and full bodied.
[ترجمه گوگل]بسته به رسیده بودن در هنگام برداشت و تکنیک شراب سازی، پینو گریس می تواند تند و سبک، یا کاملاً غنی، گرد و پر بدن باشد
[ترجمه ترگمان]بسته به زمان برداشت محصول و روش vinification، pinot Gris می تواند تند و تند، یا کاملا غنی، گرد و سالم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the ripeness of myopia therapy, the hyperopia therapy becomes the focus.
[ترجمه گوگل]با بلوغ درمان نزدیک بینی، درمان دوربینی در کانون توجه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به the درمان myopia، روش درمانی hyperopia به کانون توجه تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The grapes were allowed to reach optimum ripeness before being hand harvested.
[ترجمه گوگل]قبل از برداشت دستی، اجازه داده شد تا انگور به حد مطلوب برسد
[ترجمه ترگمان]قبل از برداشت محصول، خوشه های انگور به حد مطلوب رسیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• maturity, state of being fully grown or developed

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : ripen
✅️ اسم ( noun ) : ripeness
✅️ صفت ( adjective ) : ripe
✅️ قید ( adverb ) : _
بلوغ

بپرس