roadway

/ˈroʊdweɪ//ˈrəʊdweɪ/

معنی: زمین جاده، وسط خیابان، سواره رو
معانی دیگر: بخش ماشین رو جاده (نه حاشیه یا پیاده رو)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the main part of a road, esp. that used by vehicles.
مشابه: drive, street

(2) تعریف: a road including the land bordering it and the land on which it is built.

جمله های نمونه

1. an inclined roadway
راه شیب دار

2. He began to cross the roadway towards me.
[ترجمه گوگل]او شروع به عبور از جاده به سمت من کرد
[ترجمه ترگمان]شروع به گذشتن از جاده به طرف من کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An overturned bus was blocking the roadway.
[ترجمه گوگل]اتوبوسی که واژگون شده بود راه را مسدود کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک اتوبوس واژگون شده راه را مسدود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Marks in the roadway seem to indicate that he skidded taking a sharp turn.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد علائم روی جاده نشان می دهد که او در یک پیچ تند سر خورده است
[ترجمه ترگمان]مارکوس در جاده به نظر می رسد که نشان می دهد که او به سرعت حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A flock of geese perked down the roadway.
[ترجمه گوگل]دسته ای از غازها در مسیر جاده حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]یک گله غاز روی جاده خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The discharged cartridge cases were in the roadway and the gutter, close to the back wheel of the taxi.
[ترجمه گوگل]جعبه های فشنگ تخلیه شده در جاده و ناودان، نزدیک به چرخ عقب تاکسی بود
[ترجمه ترگمان]فشنگ خالی شده در شاهراه و فاضلاب، نزدیک چرخ عقب تاکسی، قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pursuing new technologies to increase roadway capacity without adding travel lanes has become fashionable.
[ترجمه گوگل]پیگیری فناوری‌های جدید برای افزایش ظرفیت جاده‌ها بدون افزودن خطوط سفر، مد شده است
[ترجمه ترگمان]دنبال کردن فن آوری های جدید برای افزایش ظرفیت شاهراه بدون افزودن خطوط مسافرتی مد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Measure O backers say the university-financed roadway improvements are necessary to improve traffic flow, including emergency trips to Stanford medical facilities.
[ترجمه گوگل]حامیان Measure O می گویند که اصلاحات جاده ای که توسط دانشگاه تامین می شود برای بهبود جریان ترافیک، از جمله سفرهای اضطراری به مراکز پزشکی استنفورد ضروری است
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری حامیان می گویند که بهبود شاهراه تامین مالی دانشگاه برای بهبود جریان ترافیک، از جمله سفره ای اضطراری به تسهیلات پزشکی استنفورد، ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The cracks in the roadway came quickly and evenly spaced; the pitch of the tires rose a notch.
[ترجمه گوگل]ترک ها در جاده به سرعت و به طور مساوی ایجاد شدند گام لاستیک ها یک درجه افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]ترک های روی شاهراه به سرعت و به طور مساوی فاصله داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When the roadway was finished four of the boys sat on a train to ride along the roadway.
[ترجمه گوگل]وقتی جاده تمام شد، چهار نفر از پسرها روی قطار نشستند تا در کنار جاده سوار شوند
[ترجمه ترگمان]وقتی جاده تمام شد، چهار نفر سوار قطار نشسته بودند و سوار قطار می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She subsided into the roadway and screamed again.
[ترجمه گوگل]او در جاده فرود آمد و دوباره فریاد زد
[ترجمه ترگمان]او دوباره وارد جاده شد و دوباره جیغ کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A 50-foot section of the roadway began to disintegrate after only a few cars had passed over it.
[ترجمه گوگل]یک بخش 50 فوتی از جاده پس از گذشتن چند خودرو از روی آن شروع به متلاشی شدن کرد
[ترجمه ترگمان]قسمت ۵۰ متری جاده از هم جدا شد و فقط چند ماشین از آن عبور کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His drive hit a tree and caromed off into a roadway.
[ترجمه گوگل]ماشین او به یک درخت برخورد کرد و به یک جاده منحرف شد
[ترجمه ترگمان]او به یک درخت برخورد کرد و به سمت شاهراه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Alice heard Laura scream, then the slamming of the front door, followed by a second scream from the roadway.
[ترجمه گوگل]آلیس صدای جیغ لورا را شنید، سپس صدای کوبیدن در جلو، و به دنبال آن فریاد دوم از جاده شنید
[ترجمه ترگمان]آلیس صدای جیغ را شنید، بعد صدای کوبیده شدن در جلو و بعد صدای جیغ دیگری از جاده به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The crowd was crammed shoulder to shoulder and back to front on the shrinking piece of roadway.
[ترجمه گوگل]جمعیت شانه به شانه و پشت به جلو در تکه کوچک شدن جاده جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]جمعیت از شانه تا شانه بالا و پایین می رفتند و روی جاده اصلی جاده پیش می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زمین جاده (اسم)
going, roadway

وسط خیابان (اسم)
roadway

سواره رو (اسم)
roadway

تخصصی

[عمران و معماری] جاده - راه - سواره رو - شوسه - مسیر - معبر - راه
[معدن] راهرو (معادن زیرزمینی)

انگلیسی به انگلیسی

• road, street, avenue, paved or packed surface designed for travel; road and the land directly next to it
people sometimes refer to a road or track as a roadway when they are considering it as a means of getting somewhere.

پیشنهاد کاربران

جادِهراه
( Jāderāh )
�جاده� ( road ) و �راه� ( way )
roadway ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: راه شنی
تعریف: راهی که با شن روسازی شده باشد
جاده

بپرس