rock the boat


(عامیانه) وضع موجود را به هم زدن، دردسر ایجاد کردن، وضع را به هم زدن، اغتشاش ایجاد کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (slang) to disrupt a balance or routine.

جمله های نمونه

1. Don't rock the boat.
[ترجمه Hossein kishani] دردسر درست نکن
|
[ترجمه کیوان نیک] سرت رو بنداز پایین، شر درست نکن
|
[ترجمه گوگل]قایق را تکان ندهید
[ترجمه ترگمان]قایق رو تکون نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't rock the boat until the negotiations are finished, okay!
[ترجمه Hossein kishani] تا زمانیکه مذاکرات به اتمام برسد دردسر درست نکنید. باشه!
|
[ترجمه گوگل]تا زمانی که مذاکرات به پایان نرسید، قایق را تکان ندهید، باشه!
[ترجمه ترگمان]قایق را تکان ندهید تا مذاکرات تمام شود، بسیار خوب!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I said I didn't want to rock the boat in any way.
[ترجمه سارا] من به هیچ وجه نمیخوام سنگ اندازی کنم
|
[ترجمه Hossein kishani] من گفتم به هیچ وجه نمی خواستم دردسر درست کنم
|
[ترجمه گوگل]گفتم به هیچ وجه نمی خواهم قایق را تکان دهم
[ترجمه ترگمان]من گفتم که دلم نمی خواهد قایق را به هر نحوی از قایق جدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Things are progressing well don't rock the boat.
[ترجمه گوگل]اوضاع به خوبی پیش می رود، قایق را تکان ندهید
[ترجمه ترگمان]همه چیز در حال پیشرفته است و قایق را به سنگ نمی زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They seldom rock the boat or annoy the mayor or board of aldermen with unusual budget requests.
[ترجمه گوگل]آنها به ندرت قایق را تکان می دهند یا با درخواست های غیرمعمول بودجه، شهردار یا هیئت مدیره را آزار می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها به ندرت قایق را صخره می زنند و یا شهردار یا هیات شهر را با درخواست های غیرمعمول بودجه ای آزار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We have a pretty good life here. Why rock the boat?
[ترجمه آتنا شیدایی] ما زندگی خوبی داریم چرا می خوایی خرابش کنی؟
|
[ترجمه گوگل]ما اینجا زندگی نسبتا خوبی داریم چرا قایق را تکان دهید؟
[ترجمه ترگمان] ما اینجا زندگی خوبی داریم چرا باید قایق رو بگیریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Custom, practice and a tacit agreement not to rock the boat did the rest.
[ترجمه گوگل]عرف، تمرین و توافق ضمنی مبنی بر تکان ندادن قایق بقیه کار را انجام داد
[ترجمه ترگمان]عرف، عمل و یک توافق ضمنی مبنی بر عدم استفاده از تخته قایق، بقیه را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Judge Thurgood Marshall never hesitated to rock the boat, from the beginning of his long legal career.
[ترجمه گوگل]قاضی تورگود مارشال از آغاز حرفه حقوقی طولانی خود هرگز در تکان دادن قایق تردید نکرد
[ترجمه ترگمان]قاضی Thurgood مارشال هرگز تردید نکرد که قایق را از آغاز کار حقوقی بلند کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Of course you rock the boat!
[ترجمه گوگل]البته شما قایق را تکان می دهید!
[ترجمه ترگمان]! معلومه که قایق رو ترکوندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Who the hell would want to rock the boat on a deal like that!
[ترجمه گوگل]چه کسی می خواهد قایق را در چنین معامله ای تکان دهد!
[ترجمه ترگمان]چه کسی دلش می خواهد با چنین معامله ای قایق را سوراخ کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They do not want to rock the boat when things are unstable.
[ترجمه گوگل]آنها نمی خواهند وقتی اوضاع ناپایدار است قایق را تکان دهند
[ترجمه ترگمان]وقتی اوضاع نا پایدار بشه، اونا نمی خوان قایق رو به سنگ بزنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An easygoing manager, he won't rock the boat unless it's absolutely necessary.
[ترجمه گوگل]یک مدیر راحت، او قایق را تکان نمی دهد مگر اینکه کاملاً ضروری باشد
[ترجمه ترگمان]یک مدیر سخت، او قایق را به دست نخواهد گرفت مگر اینکه واقعا لازم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't rock the boat or it will capsize!
[ترجمه گوگل]قایق را تکان ندهید وگرنه واژگون خواهد شد!
[ترجمه ترگمان]قایق را سنگ نکن وگرنه واژگون می شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Analysts say the Asean nations won't want to rock the boat with China too much.
[ترجمه گوگل]تحلیلگران می گویند که کشورهای آسه آن نمی خواهند بیش از حد با چین قایق را تکان دهند
[ترجمه ترگمان]تحلیلگران می گویند که کشورهای asean نمی خواهند زیاد با چین برخورد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shake the boat sharply from side to side, break the equilibrium; make trouble, upset a stable situation

پیشنهاد کاربران

ریشه : rock : علاوه بر سنگ و صخره معنی لرزاندن - جنباندن - حرکت نوسانی دادن و . . . می دهد .
Boat : قایق
قایق را واژگون نکن . استعاره از اینکه تعادل را بهم نزن .
If you rock the boat, you do or say something that will upset people or cause problems/ To do or say something that upsets people or causes problems
کار یا سخنی که باعث ناراحتی دیگران و یا ایجاد مشکلی برای آنان شود.
...
[مشاهده متن کامل]

Don't rock the boat until the negotiations are finished
It's better not to rock the boat when you first start a job

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/rock-the-boat
مته به خشخاش گذاشتن
اوقات را به کام همه تلخ کردن
عذاب ایجاد کردن
داستان درست کردن
شکل منفی این اصطلاح میشه :سرت رو بنداز پایین!. . مثلا به عنوان یه تازه کار سرتو بنداز پایین و دردسر درست نکن!
تنش ایجاد کردن
دردسر درست کردن
آرامش یا شرایط موجود را بهم زدن
دردسر درست کردن
To destabilize the situation
It's also in part because no one wants to rock the boat
یه چیزی بگی یا انجام بدی که باعث ایجاد مشکل بشه معمولا وقتی که تلاش می کنی یک موقعیت رو تغییر بدی که بقیه مردم نمی خواهند تغییرش بدهند
سنگ پیش پای کسی انداختن
بهم زدن ارامش
ناامید کردن. مأیوس کردن.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس