rotating

/roʊˈteɪtɪŋ//rəʊˈteɪtɪŋ/

معنی: چرخشی، دورگرد
معانی دیگر: دوار

جمله های نمونه

1. The European Union's rotating presidency passed from Sweden to Belgium.
[ترجمه گوگل]ریاست دوره ای اتحادیه اروپا از سوئد به بلژیک رسید
[ترجمه ترگمان]دوره ریاست دوره ای اتحادیه اروپا از سوئد به بلژیک رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rotating the tyres every few months helps them last longer.
[ترجمه گوگل]چرخاندن لاستیک ها هر چند ماه یکبار به عمر طولانی تری کمک می کند
[ترجمه ترگمان]چرخش لاستیک ها هر چند ماه یک بار به آن ها کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rotating the tires every few months helps them last longer.
[ترجمه گوگل]چرخاندن لاستیک ها هر چند ماه یکبار به عمر طولانی تری کمک می کند
[ترجمه ترگمان]چرخ لاستیکی هر چند ماه یک بار دیگر به آن ها کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The pair of rotating arms can be easily lifted off, when the unit becomes a standard fountain.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دستگاه به یک فواره استاندارد تبدیل می شود، می توان به راحتی جفت بازوی چرخان را بلند کرد
[ترجمه ترگمان]جفت بازوهای چرخان را می توان به راحتی از بین برد، وقتی که واحد تبدیل به یک فواره استاندارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The profession should draw up guidelines on rotating audit partners.
[ترجمه گوگل]این حرفه باید دستورالعمل هایی را در مورد شرکای حسابرسی چرخشی تنظیم کند
[ترجمه ترگمان]این حرفه باید دستورالعمل های مربوط به شرکای حسابرسی چرخشی را تدوین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its rotating arms pumped fiery orange clouds of ignited kerosene fuel over a wide circle.
[ترجمه گوگل]بازوهای چرخان آن ابرهای نارنجی آتشین سوخت نفت سفید مشتعل را روی یک دایره وسیع پمپ می کردند
[ترجمه ترگمان]بازوهای چرخان آن باعث شعله ور شدن ابره ای نارنجی شعله ور شده بر روی یک دایره بزرگ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rotating writers offering their personal views include Jay Harlow on fish and seafood.
[ترجمه گوگل]نویسندگان چرخشی که دیدگاه‌های شخصی خود را ارائه می‌کنند عبارتند از جی هارلو در مورد ماهی و غذاهای دریایی
[ترجمه ترگمان]نویسندگان دوار که دیدگاه های شخصی خود را ارائه می دهند شامل جی هارلو روی ماهی و غذاهای دریایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now reverse the position by rotating the hands but keeping them touching.
[ترجمه گوگل]اکنون با چرخاندن دست ها اما در تماس نگه داشتن آنها، موقعیت را برعکس کنید
[ترجمه ترگمان]حال موقعیت را با چرخاندن دست ها معکوس کنید، اما آن ها را لمس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rotating law enforcement officers is a textbook concept straight out of police administration 10
[ترجمه گوگل]چرخش افسران مجری قانون یک مفهوم کتاب درسی است که مستقیماً از اداره پلیس 10 خارج شده است
[ترجمه ترگمان]افسران مجری قانون گردان یک مفهوم کتاب درسی است که مستقیما از اداره پلیس خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was a continual clanking, rotating sound, a whirring rhythmic, steel-against-steel sound that made your teeth wince.
[ترجمه گوگل]این یک صدای کوبنده مداوم، چرخان، یک صدای ریتمیک هولناک و ضد فولاد بود که دندان های شما را به هم می ریخت
[ترجمه ترگمان]صدایی مداوم و چرخان و یک صدا موزون و یکنواخت و فولادی که دندان های شما را از هم جدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Time passed and we played musical chairs, rotating as the numbers called out got closer to the ones we were assigned.
[ترجمه گوگل]زمان گذشت و ما صندلی های موزیکال را می نواختیم، در حالی که شماره ها به صندلی هایی که به ما اختصاص داده شده نزدیکتر می شدند، می چرخیدیم
[ترجمه ترگمان]زمان سپری شد و ما صندلی های موزیکال بازی می کردیم، به طوری که اعداد از نزدیک تر به آن هایی که به ما سپرده شده بودند نزدیک تر شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A huge fluorescent butterfly-shaped tube of rotating yellow and orange lights beams from an adjacent wall.
[ترجمه گوگل]یک لوله پروانه ای شکل فلورسنت بزرگ از نورهای چرخان زرد و نارنجی از دیوار مجاور پرتو می تابید
[ترجمه ترگمان]یک لامپ fluorescent بزرگ - شکل پروانه چرخان زرد و نارنجی از یک دیوار مجاور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But a rotating craft exerts Coriolis forces, which work in a different direction from a centripetal force.
[ترجمه گوگل]اما یک کشتی دوار نیروهای کوریولیس را اعمال می کند که در جهتی متفاوت از نیروی مرکزگرا عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]اما یک کشتی چرخان نیروی کریولیس را وارد می کند که در جهت متفاوتی از نیروی centripetal کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Rotating ceiling fans with palm-leaf propellers complete the slightly corny tropical effect.
[ترجمه گوگل]پنکه های سقفی دوار با ملخ های برگ نخل، جلوه استوایی اندکی کورنی را تکمیل می کند
[ترجمه ترگمان]پروانه های سقف گردان با پروانه های برگ نخل که این اثر گرمسیری را کامل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Rotating local authors include designer / writer Lynette Evans on how people respond to the built environment.
[ترجمه گوگل]نویسندگان محلی در حال چرخش شامل طراح/نویسنده لینت ایوانز در مورد چگونگی واکنش مردم به محیط ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]نویسندگان محلی گردان عبارتند از طراح \/ نویسنده، Lynette اوانز در مورد نحوه واکنش مردم به محیط ساخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرخشی (صفت)
rotary, rotatory, rotational, gyrating, rotating, revolutionary

دورگرد (صفت)
rotating

تخصصی

[برق و الکترونیک] دوار

انگلیسی به انگلیسی

• spinning or revolving around a central axis; taking place in rotation

پیشنهاد کاربران

چرخان
چرخنده
چرخش، چرخاندن
گردنده
( شیمی ) با سرعت

بپرس