roughneck

/ˈrəfˌnek//ˈrʌfnek/

معنی: گردن کلفت، شخص خشن
معانی دیگر: (عامیانه) لات، الواط، چاقوکش، داش، کارگر چاه کن (چاه نفت)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who behaves in a tough or rude manner; rowdy.
مشابه: hoodlum, rowdy

جمله های نمونه

1. I liked playing dodgeball, tossing snowballs, being a roughneck.
[ترجمه گوگل]من دوست داشتم دجبال بازی کنم، گلوله های برفی پرتاب کنم، گردن کلفت باشم
[ترجمه ترگمان]، من دوست داشتم وسطی بازی کنم به هم زدن به هم گلوله های برفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This roughneck wlung burning ashed and cleaned drill floor this morning.
[ترجمه گوگل]امروز صبح این ولنگ ناهموار در حال سوختن خاکستر شد و کف مته را تمیز کرد
[ترجمه ترگمان]این roughneck wlung در صبح امروز در حال سوختن است و مته دریل را تمیز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What does a roughneck do as usual, do you know?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید یک گردن کلفت طبق معمول چه می کند؟
[ترجمه ترگمان]a مثل همیشه چیکار می کنه، می دونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mr. A. W is a too1pusher whom every roughneck loves.
[ترجمه گوگل]آقای A W یک هل دهنده است که هر قلدری او را دوست دارد
[ترجمه ترگمان] \"آقای\" الف هر کس که دوست دارد، a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This roughneck washed and cleaned drill floor this morning.
[ترجمه گوگل]این ناهموار امروز صبح کف مته را شسته و تمیز کرده است
[ترجمه ترگمان]امروز صبح این roughneck شسته شده و تمیز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This roughneck washed and cleaned drill floor this 2 morning.
[ترجمه گوگل]این یقه ناهموار امروز 2 صبح کف مته را شسته و تمیز کرد
[ترجمه ترگمان]این roughneck صبح روز ۲ صبح زمین تمرین را شست و تمیز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Natural curiosity, ten years as a roughneck in the west Texas oilfields, and eleven hard science PhDs have trained him to design, build and repair a variety of deadly contraptions.
[ترجمه گوگل]کنجکاوی طبیعی، ده سال سرسختی در میدان‌های نفتی غرب تگزاس، و یازده دکترای علوم سخت، او را برای طراحی، ساخت و تعمیر انواع ابزارهای مرگبار آموزش داده‌اند
[ترجمه ترگمان]کنجکاوی طبیعی، ده سال به عنوان a در میادین نفتی غرب تگزاس، و یازده مدرک دکتری سخت او را آموزش داده، ساخت، ساخت و تعمیر انواع مختلفی از طرح های مرگبار را تجربه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was looking at an elegant young roughneck, a year or two over thirty.
[ترجمه گوگل]من به یک یقه زبر جوان زیبا نگاه می کردم، یک یا دو سال بالای سی
[ترجمه ترگمان]من داشتم به یک جوان آراسته و آراسته نگاه می کردم، یک یا دو سال بیشتر از سی سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A regular li'l ol' roughneck!
[ترجمه گوگل]یک لعاب معمولی!
[ترجمه ترگمان]! یه \"لی roughneck\" معمولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A stream of complaints to Bloomsbury House led to the sacking of the more objectionable roughnecks.
[ترجمه گوگل]جریانی از شکایات به خانه بلومزبری منجر به اخراج افراد نادرست تر شد
[ترجمه ترگمان]سیلی از شکایات به خانه بلومزبری منجر به اخراج of objectionable شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What was this parchment-skinned professor with the quiet voice and the gentle manners doing among a lot of roughneck Communists and former feudal serfs?
[ترجمه گوگل]این پروفسور پوست پوست با صدای آرام و آداب ملایم در میان کمونیست های خشن و رعیت فئودال سابق چه می کرد؟
[ترجمه ترگمان]پروفسور مک گوناگال با صدای آرامی گفت: این استاد کاغذ پوستی چی بود؟ با آن صدای آرام و رفتار ملایم که در میان بسیاری از کمونیست ها و بردگان سابق بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Have you seen the hydraulic tongs in which every roughneck is interested?
[ترجمه گوگل]آیا انبر هیدرولیکی را دیده اید که هر یقه زبری به آن علاقه دارد؟
[ترجمه ترگمان]این سیخ ها را که هر roughneck جلب توجه می کند دیده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We once took him for an experienced tool pusher. In reality he was a roughneck. . .
[ترجمه گوگل]ما یک بار او را برای هل دادن ابزار با تجربه بردیم در واقع او یک آدم خشن بود
[ترجمه ترگمان]ما یکبار او را به عنوان یک pusher ابزار باتجربه انجام دادیم در واقع او یک roughneck بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گردن کلفت (اسم)
thug, bully, ruffian, hoodlum, dumpy, roughneck

شخص خشن (اسم)
roughneck

تخصصی

[زمین شناسی] کارگر حفاری - یک کارگر ساده در افراد حفاری. همچنین کسی که دکل های حفاری را ساخته و تعمیر می کند. - مقایسه شود با: کارگر لنگرگاه.

انگلیسی به انگلیسی

• hoodlum, rowdy or tough person; worker on an oil rig; artilleryman (military slang)

پیشنهاد کاربران

قلدر. بزن بهادر
کارگر سکو، سکوبان ( در دستگاه های حفاری چاههای نفت و گاز، کارگر سکو یا سکوبان بر روی سکوی حفاری انجام وظیفه می نماید ) .

بپرس