rub shoulders with

انگلیسی به انگلیسی

• brush against, be close to -

پیشنهاد کاربران

نشست و برخواست کردن، در ارتباط بودن، حشر و نشر داشتن ( معمولاً با افراد مهم و از طبقات سیاسی و اجتماعی بالا )
شانه به شانه یا در جوار دیگری یا دیگران قرار داشتن، در جوار شخصیت مهمی قرار داشتن و با آنها گذراندن. . مثال: اوامروز به عنوان دلال فوتبال خود سالها با بازیکنان مهمی مانند رونالدو همبازی بود!
سری توی سرها درآوردن
آویزون کسی بودن، با کسی حشر و نشر داشتن، ( معمولا با افراد معروف و ثروتمند )
Informal:
با کسی چرخیدن
با کسی گشتن
با کسی معاشرت کردن
با کسی در ارتباط بودن
این اصطلاح غیر رسمیه، پس باید ترجمه غیر رسمی بشه:
قاطی شدن با کسی
Visit . ملاقات کردن . دیدن
همدوش کسی بودن/ شانه به شانه ی کسی قرار گرفتن
در کنارهم قرار گرفتن
دیدار کردن
در تماس بودن
در ارتباط بودن
associate or come into contact with another person
معاشرت کردن با
ماساژ دادن
rub elbow with Someone to meet them with spend time with famous person
وقت گذراندن با
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس