ruggedly


بطور ناهموار یا ناملایم، باخشونت، از روی عدم نزاکت

جمله های نمونه

1. He was six feet tall and ruggedly handsome.
[ترجمه گوگل]او شش فوت قد داشت و بسیار خوش تیپ بود
[ترجمه ترگمان]اون ۶ فوت قد بلند و خوش تیپ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ruggedly handsome face looked impatient and his size was quite intimidating.
[ترجمه گوگل]صورت خشن و خوش تیپ بی حوصله به نظر می رسید و اندازه او کاملاً ترسناک بود
[ترجمه ترگمان]صورت زیبایش بی صبرانه منتظر بود و هیکل او خیلی ترسناک به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Typical of these is the GRiDPad, a ruggedly built, pen-operated computer made by GRiD Computer Systems.
[ترجمه گوگل]نمونه معمولی اینها GRiDPad است، یک کامپیوتر مستحکم و با قلم ساخته شده توسط GRiD Computer Systems
[ترجمه ترگمان]نمونه از اینها is، یک کامپیوتر ruggedly ساخته شده با قلم - است که توسط سیستم های کامپیوتری grid ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Equipment is ruggedly constructed and easy to operate and maintain.
[ترجمه گوگل]تجهیزات به سختی ساخته شده اند و کارکرد و نگهداری آن آسان است
[ترجمه ترگمان]تجهیزات به راحتی ساخته و نگهداری می شوند و نگهداری و نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In circles ruggedly on the mountain road, a curve then curve, looks upwardly from the foot, felt that this road goes nonstop to Yunsiao.
[ترجمه گوگل]در دایره های ناهموار در جاده کوهستانی، منحنی و سپس منحنی، به نظر می رسد به بالا از پا، احساس می شود که این جاده بدون توقف به Yunsiao می رود
[ترجمه ترگمان]در دایره ای که بر روی جاده کوهستانی قرار دارد، منحنی بعد خم می شود و از پای پیاده به نظر می رسد و احساس می کند که این جاده بدون توقف به Yunsiao می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ruggedly good - looking in a manly - man sort of way.
[ترجمه گوگل]بسیار خوب - مردانه به نظر می رسد - به نوعی مرد
[ترجمه ترگمان] خیلی خوبه - با یه مرد مردانه رفتار کن -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ruggedly built for unflinching pro-style handling and performance, the A850 shares the same 2 6 megapixel sensor and virtually all features of the flagship DSLR-A900, introduced last year.
[ترجمه گوگل]A850 که برای هندلینگ و عملکرد بی‌نظیر سبک حرفه‌ای ساخته شده است، از همان 2 سنسور 6 مگاپیکسلی و تقریباً همه ویژگی‌های پرچمدار DSLR-A900 که سال گذشته معرفی شد، بهره می‌برد
[ترجمه ترگمان]ruggedly برای کنترل و عملکرد style - ساخته شده است، the دارای همان سنسور ۲ ۶ و تقریبا همه ویژگی های یک دوربین DSLR است که در سال گذشته معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These displacement transducers are ruggedly constructed of stainless steel and able to withstand harsh environments where high ambient temperature or vibration is present.
[ترجمه گوگل]این مبدل‌های جابه‌جایی به‌طور مستحکمی از فولاد ضد زنگ ساخته شده‌اند و می‌توانند در محیط‌های سخت که دمای محیط یا لرزش بالا وجود دارد، مقاومت کنند
[ترجمه ترگمان]این مبدل های جابجایی از فولاد ضد زنگ ساخته شده اند و قادر به مقاومت در برابر محیط های خشن هستند که در آن دمای محیط و یا ارتعاشات محیط بالا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ruggedly designed Corsair Padlock 2 USB Flash Drive features 256-bit hardware encryption.
[ترجمه گوگل]درایو فلش USB Corsair Padlock 2 با طراحی ناهموار دارای رمزگذاری سخت افزاری 256 بیتی است
[ترجمه ترگمان]The طراحی شده توسط کور سر ۲ USB فلش یو اس بی با استفاده از رمزنگاری سخت افزار ۲۵۶ بیتی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Like its full-frame sibling, the A850 is ruggedly built for dependable performance in gruelling conditions with a high-tensile aluminium chassis and all-magnesium alloy body shell.
[ترجمه گوگل]مانند برادر فول فریم خود، A850 برای عملکرد قابل اعتماد در شرایط طاقت فرسا با شاسی آلومینیومی با کشش بالا و بدنه تمام آلیاژ منیزیم ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]برای عملکرد قابل اعتماد در شرایط خسته کننده با یک شاسی آلومینیومی با کشش بالا و پوسته بدنه آلیاژ منیزیم، the برای عملکرد قابل اعتماد ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At the end of t he meandering driveway looms a towering, ruggedly stylish home and a towering, rugged lawyer.
[ترجمه گوگل]در انتهای مسیر پر پیچ و خم، خانه ای مرتفع و شیک و وکیلی سر به فلک کشیده و ناهموار به چشم می خورد
[ترجمه ترگمان]در پایان راه طولانی و پر پیچ وخم، به خانه شیک و شیک و پر زرق و برق و یک وکیل بلند قد کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Here he is sitting up in the marital bed, his jaw ruggedly clenched on his unlit pipe.
[ترجمه گوگل]اینجا او روی تخت زناشویی نشسته است و فکش به طرز ناهمواری روی لوله روشن نشده اش فشرده شده است
[ترجمه ترگمان]در اینجا در تخت زناشویی نشسته است، فک و آرواره اش روی لوله نوری دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is known that the Lifan 620 media activities are circling ruggedly four sides mountain hold.
[ترجمه گوگل]مشخص است که فعالیت های رسانه ای لیفان 620 به طور ناهموار در چهار طرف قله کوه در حال چرخش است
[ترجمه ترگمان]مشهور است که فعالیت های رسانه ای ۶۲۰ روزه در چهار سوی انبار کوهستان دور هم می چرخند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My the very name oozes sex appeal. Latin lover, Mediterranean Lothario . . . He's ruggedly handsome, intelligent, rich, suave, sophisticated, that is just the way it goes sometimes.
[ترجمه گوگل]نام من جذابیت جنسی دارد عاشق لاتین، لوتاریو مدیترانه ای او به شدت خوش تیپ، باهوش، ثروتمند، متین، پیچیده است، گاهی اوقات به همین شکل است
[ترجمه ترگمان] اسم من جاذبه جنسی داره عاشق لاتین، Mediterranean، He، باهوش، ثروتمند، مودب، مودب، خیلی پیچیده است، این تنها راهی است که بعضی وقت ها پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a rugged manner; roughly, coarsely; harshly, severely

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : ruggedness
✅️ صفت ( adjective ) : rugged
✅️ قید ( adverb ) : ruggedly
سخت گیرانه / خشونت آمیز
زمخت.

بپرس