ruggedness


ناهمواری، پستی وبلندی، زبری، خشونت، سختی، عدم لطافت

جمله های نمونه

1. The island's ruggedness symbolises our history and the character of the people.
[ترجمه گوگل]ناهمواری جزیره نماد تاریخ ما و شخصیت مردم است
[ترجمه ترگمان]The این جزیره سمبل تاریخ و شخصیت مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The body is 90% titanium for ruggedness.
[ترجمه گوگل]بدنه 90% تیتانیوم برای استحکام است
[ترجمه ترگمان]وزن بدن ۹۰ درصد titanium است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anthony had more of Michael's ruggedness whereas Geoffrey had softer features, almost effeminate.
[ترجمه گوگل]آنتونی بیشتر از ناهمواری مایکل برخوردار بود در حالی که جفری دارای ویژگی‌های نرم‌تر و تقریباً زنانه بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که Geoffrey دارای ویژگی های نرم تر و تقریبا زنانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are characterized by ruggedness, light weight, high sensitivity, low acoustic impedance, easy conformability to complex surface, low cost and large bandwidth.
[ترجمه گوگل]آنها با ناهمواری، وزن سبک، حساسیت بالا، امپدانس آکوستیک کم، سازگاری آسان با سطوح پیچیده، هزینه کم و پهنای باند زیاد مشخص می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها با ruggedness، وزن نور، حساسیت بالا، مقاومت ظاهری پایین، مقاومت پایین به سطح پیچیده، هزینه پایین و پهنای باند وسیع مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. RUGGEDNESS. Hydrostatic transmission. Dual hydraulic wheel motors.
[ترجمه گوگل]ناهمواری انتقال هیدرواستاتیک موتورهای چرخ هیدرولیک دوگانه
[ترجمه ترگمان]ruggedness انتقال Hydrostatic موتورهای wheel دوتایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. RUGGEDNESS. Automotive ring gear differential. Axle shafts on roller bearings.
[ترجمه گوگل]ناهمواری دیفرانسیل چرخ دنده خودرو شفت های محور روی بلبرینگ غلتکی
[ترجمه ترگمان]ruggedness به مسائل مربوط به مسائل مربوط به رشته رشته رشته رشته رشته رشته رشته رشته رشته رشته shafts \"توی مسیر roller\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He should exude ruggedness and power, living up to his nickname, the " Diehard. "
[ترجمه گوگل]او باید ناهمواری و قدرت را تراوش کند و مطابق با نام مستعار خود، "دیهارد" زندگی کند
[ترجمه ترگمان]وی با نام مستعار \"diehard\" خود را از دست می دهد و آن را با نام مستعار \"diehard\" از خود نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ruggedness of the unit has proven itself in abusive applications, consequently minimizing downtime.
[ترجمه گوگل]ناهمواری واحد در کاربردهای سوء استفاده کننده خود را ثابت کرده است، در نتیجه زمان خرابی را به حداقل می رساند
[ترجمه ترگمان]The واحد خود را در کاربردهای abusive ثابت کرده است و در نتیجه استراحت را به حداقل می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. RUGGEDNESS. Durable and quiet drive with automotive ring gear.
[ترجمه گوگل]ناهمواری درایو بادوام و بی صدا با چرخ دنده خودرو
[ترجمه ترگمان]ruggedness رانندگی خاموش و خاموش با جعبه دنده انتقال خودرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ruggedness of his exams caused half the class to fail.
[ترجمه هومن] سختی امتحاناتش باعث شد نصف کلاس مردود شوند
|
[ترجمه گوگل]سختی امتحانات او باعث شد نیمی از کلاس مردود شوند
[ترجمه ترگمان]The of باعث شد نیمی از کلاس شکست بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. RUGGEDNESS . Hydrostatic transmission, dual hydraulic wheel motors.
[ترجمه گوگل]ناهمواری گیربکس هیدرواستاتیک، موتور دو چرخ هیدرولیک
[ترجمه ترگمان]ruggedness گیربکس اتوماتیک، موتور فرمان هیدرولیکی دوگانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. RUGGEDNESS. Automotive ring gear differential.
[ترجمه گوگل]ناهمواری دیفرانسیل چرخ دنده خودرو
[ترجمه ترگمان]ruggedness به مسائل مربوط به مسائل مربوط به رشته رشته رشته رشته رشته رشته رشته رشته رشته رشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. RUGGEDNESS . Dual planetary wheel drives.
[ترجمه گوگل]ناهمواری چرخ درایوهای سیاره ای دوگانه
[ترجمه ترگمان]ruggedness گردونه دو سیاره ای به حرکت در می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Welded sturdy box construction, using heavy - gauge steel plates for ruggedness. D - section frame for resistance to deformation.
[ترجمه گوگل]ساخت جعبه محکم جوش داده شده، با استفاده از صفحات فولادی سنگین برای استحکام D - قاب مقطع برای مقاومت در برابر تغییر شکل
[ترجمه ترگمان]ساخت جعبه محکم با استفاده از صفحات فولادی با دقت اندازه گیری شده در ruggedness چارچوب بخش D برای مقاومت در برابر تغییر شکل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• roughness, coarseness; harshness, severity; rockiness, stoniness; state of being wrinkled or furrowed

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : ruggedness
✅️ صفت ( adjective ) : rugged
✅️ قید ( adverb ) : ruggedly
استحکام. دوام
مقاومت

بپرس