ruins


معنی: ویرانه، یباب

جمله های نمونه

1. egyptian ruins antedate greek ruins by thousands of years
خرابه های مصر مربوط به چند هزار سال پیش از خرابه های یونان است.

2. rey's ruins are located near tehran
خرابه های ری نزدیک تهران است.

3. the ruins which were caused by heavy bombardments
خرابی هایی که در اثر بمباران های سنگین ایجاد شده بود

4. these ruins and mass graves are witness to the savagery of war
این خرابه ها و گورهای گروهی نشانه های وحشیگری های جنگ هستند.

5. the city's ruins still remain
خرابه های شهر هنوز باقی است.

6. the city's ruins which were the remembrances of that bloody war
ویرانه های شهر که یادگار آن جنگ خونین بود

7. be in ruins
خرابه بودن،مخروبه بودن

8. khaghani viewed the ruins and shook his head
خاقانی به خرابه ها نظر افکند و سر خود را تکان داد.

9. to excavate ancient ruins
خرابه های باستانی را از زیر خاک آشکار کردن

10. alamoot castle is now in ruins
قلعه ی الموت اکنون خرابه است.

11. the jungle has overrun the city's ruins
جنگل خرابه های شهر را فراگرفته است.

12. the slightest motion of the camera ruins the picture
کمترین تکان دوربین عکاسی،عکس را خراب می کند.

13. the war left the country in ruins
جنگ کشور را ویران کرد.

14. We saw the ruins of the church.
[ترجمه V] ما ویرانه را در کلیسا دیدیم
|
[ترجمه Mrjn] ما ویرانی کلیسا را دیدیم
|
[ترجمه گوگل]ویرانه های کلیسا را ​​دیدیم
[ترجمه ترگمان]ما ویرانه های کلیسا رو دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many ruins of Roman date are to be seen in the south of France.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خرابه های تاریخ رومی در جنوب فرانسه دیده می شود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آثار تاریخی روم در جنوب فرانسه دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The city was laid in ruins.
[ترجمه گوگل]شهر ویران شده بود
[ترجمه ترگمان]شهر ویران شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Careful examination of the ruins revealed an even earlier temple.
[ترجمه گوگل]بررسی دقیق خرابه‌ها معبدی حتی قدیمی‌تر را نشان داد
[ترجمه ترگمان]بررسی دقیق خرابه ها، یک معبد قدیمی را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. His career is/lies in ruins.
[ترجمه گوگل]حرفه او در ویرانه است
[ترجمه ترگمان]شغل او ویران شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ویرانه (اسم)
ruins

یباب (اسم)
ruins

انگلیسی به انگلیسی

• remains, fragments of a destroyed structure or city, rubble

پیشنهاد کاربران

متروکه
خرابه ، ویرانه ، مخروبه
بناهای قدیمی
اطلال. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ طَلَل. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) . رجوع به طلل شود. ج ِ طلل ، بمعنی اثر سرای و جای خراب شده. ( از منتهی الارب ) . نشانه های سرای کهنه و ویران. ( از لطائف و کنز و منتخب ) ( غیاث اللغات ) . نشانه های سرا و جاهای خراب شده. ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ) . آثار باقی مانده از خانه های ویران. جاهای بلند و برجسته از خانه های خراب :
...
[مشاهده متن کامل]

ما همه بر نظم و شعر و قافیه نوحه کنیم
نه بر اطلال و دیار و نه وحوش و نه ظبی.
منوچهری.
ایا رسم و اطلال معشوق وافی
شدی زیر سنگ زمانه سحیقا.
منوچهری.
تا بر آن آثار شعر خویشتن گویند باز
نی بر آثار دیار و رسم و اطلال و دمن.
منوچهری.
ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من
تا یک زمان زاری کنم بر ربع و اطلال و دمن.
معزی.
ربع از دلم پرخون کنم خاک دمن گلگون کنم
اطلال را جیحون کنم از آب چشم خویشتن.
معزی.
شاه دمن و رئیس اطلال
روی عرب از تو عنبرین خال.
نظامی.
شکر طوفان را کنون بگماشتی
واسطه ٔاطلال را برداشتی.
مولوی.
چون عرب با ربع و اطلال ای ایاز
می کشی از عشق گفت خود دراز.
مولوی.
عاقبت سخن به اتفاق قرار گرفت بر بنایی بحدود زنده رود و در آن زمان دیار اصفهان دیههایی بود پراکنده و شهرهای خراب و کنده و اطلال باطل و رسوم مدروس. ( ترجمه محاسن اصفهان ) . || بدنها. ( آنندراج ) . شخص های هر چیزی. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) . رجوع به طلل و طلول شود.

بقایای یک ساختمان تخریب شده
خرابه ها ، ویرانه ها ، مکان های ویران شده
مثال
I was grown up in these very ruins
من در همین ویرانه ها بزرگ شده ام
قسمتی از ساختمان که بعد از خرابی باقی می ماند
خرابه،
ویرانه
1 ) Much of the city now lay in ruins
حالا ( دیگه ) بیشتر اون شهر تو خرابه ها/ویرانه ها افتاده ( قرار گرفته )
2 ) These Roman ruins have lain undiscovered for two thousand years
این خرابه های رومی ( روم باستانی ) دویست ساله ( همین طور ) اکتشاف نشده افتادن/موندن
به یک چیز بسیار قدیی نیز می گویند
مثال:people found the ruins of an old town
معنی:مردم پیدا کردند چیز هایی قدیمی از شهری کهن
فعل:خراب کردن
اسم:قدیمی
خرابه - ویرانه
مخروبه
خرابه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس