scabrous

/ˈskeɪbrəs//ˈskeɪbrəs/

معنی: زننده، هرزه، خشن، زبر، نا هموار، پوسته پوسته، دان دان
معانی دیگر: سنباده مانند، سوهان مانند، کبره زده، دلمه گرفته، دله دله، دشوار، پر از مشکلات، پر از گرفتاری و ناهمواری

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: scabrously (adv.), scabrousness (n.)
(1) تعریف: characterized by a rough or scaly surface, as the leaf of a plant.
متضاد: smooth

- Short stiff hairs on the leaf's surface make it scabrous to the touch.
[ترجمه گوگل] کرک های سفت کوتاه روی سطح برگ باعث می شود که در لمس پوسته پوسته شود
[ترجمه ترگمان] موی کوتاه صاف روی سطح برگ، آن را دور از دسترس قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: requiring tact; difficult; knotty.

- a scabrous topic
[ترجمه گوگل] یک موضوع کثیف
[ترجمه ترگمان] یک موضوع scabrous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: obscene or salacious; indecent.

- scabrous publications
[ترجمه گوگل] انتشارات اسکابروز
[ترجمه ترگمان] انتشارات scabrous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Her scabrous novels shocked the public.
[ترجمه گوگل]رمان های پرزرق و برق او عموم را شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]رمان های Her مردم را شوکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The book includes some memorably seedy characters and scabrous descriptions.
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل برخی از شخصیت‌های به یاد ماندنی و توصیف‌های کثیف است
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل تعدادی از شخصیت های seedy و scabrous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He invaded the bedroom and hopped, scabrous, all over me while I lay there, unable to move.
[ترجمه گوگل]او به اتاق خواب هجوم برد و در حالی که من دراز کشیده بودم و قادر به حرکت نبودم، پرید
[ترجمه ترگمان]او به اتاق خواب هجوم برد و دور من پرید، دور از من، در حالی که من آنجا دراز کشیدم، قادر به حرکت نبودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Oracle's scabrous, hairless scalp is - fortunately - mostly concealed by the black hood of his robe.
[ترجمه گوگل]پوست سر پرزدار و بدون مو اوراکل - خوشبختانه - بیشتر توسط کلاه سیاه ردای او پنهان شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کلاه سیاه ردایش - که بیشتر آن توسط کلاه سیاه ردایش پنهان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her face buried itself in his scabrous shirt.
[ترجمه گوگل]صورتش خودش را در پیراهن اسکروش فرو کرد
[ترجمه ترگمان]صورت او در لباس scabrous فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The book includes some memorably seedy characters and scabrous description.
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل برخی از شخصیت‌های به یاد ماندنی غم‌انگیز و توصیف‌های پرزرق و برق است
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل تعدادی از شخصیت های seedy و scabrous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Achenes 8 - ribbed, white pilose; pappus scabrous, 10 - 12 mm long, connate at base.
[ترجمه گوگل]Achenes 8 - آجدار، پیلوز سفید؛ پاپوس اسکابروز، به طول 10 تا 12 میلی متر، در قاعده پیوند خورده است
[ترجمه ترگمان]Achenes ۸ - ribbed، pilose سفید؛ pappus scabrous، ۱۰ - ۱۲ mm طول، connate در پایه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Plants sparsely scabrous; ultimate leaf segments irregularly serrate or dentate.
[ترجمه گوگل]گیاهان به صورت پراکنده; بخش های نهایی برگ به طور نامنظم دندانه دار یا دندانه دار هستند
[ترجمه ترگمان]گیاهان، scabrous، بخش های نهایی برگ نامنظم یا dentate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Drupe red when mature, globose, ca. 5 mm, scabrous, 2-seeded.
[ترجمه گوگل]دروپ قرمز در زمان بلوغ، کروی، حدود 5 میلی متر، اسکابروز، 2 دانه
[ترجمه ترگمان]drupe قرمز زمانی است که بالغ، globose، ca ۵ میلی متر، scabrous، ۲ - seeded
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Leaves densely glandular and abaxially scabrous ; corolla white with a yellow center.
[ترجمه گوگل]برگها غده ای متراکم و پوسته دار هستند کرولا سفید با مرکز زرد
[ترجمه ترگمان]برگ ها را به هم وصل می کند و abaxially را دور می زند؛ یک جام سفید با یک مرکز زرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The film is a joy - hilariously funny and unremittingly scabrous.
[ترجمه گوگل]این فیلم یک شادی است - به طرز خنده‌داری خنده‌دار و بی‌وقفه پرزرق و برق
[ترجمه ترگمان]این فیلم یک شادی با نشاط و با نشاط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paintwork on some of its window frames was blistered and peeling like scabrous skin.
[ترجمه گوگل]رنگ روی برخی از قاب‌های پنجره‌اش تاول زده بود و مانند پوسته‌ای پوسته پوسته شده بود
[ترجمه ترگمان]رنگ روی برخی از قاب های پنجره آن تاول می زد و مثل پوست scabrous پوسته پوسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The result, although dark and satirical, is a joy to watch - hilariously funny and unremittingly scabrous.
[ترجمه گوگل]نتیجه، اگرچه تاریک و طنزآمیز است، اما تماشای آن لذت بخش است - به طرز خنده‌داری خنده‌دار و بی وقفه کثیف
[ترجمه ترگمان]نتیجه، اگرچه تاریک و هجوآمیز است، یک شادی برای تماشا کردن، با نشاط، و unremittingly scabrous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It differs in the smaller size of all parts and rufous scabrous tomentum .
[ترجمه گوگل]از نظر اندازه کوچکتر همه قسمت ها و تومنتوم اسکابروزی متمایز است
[ترجمه ترگمان]آن با ابعاد کوچک تر همه قطعات و rufous scabrous tomentum متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زننده (صفت)
hideous, vile, gaunt, spicy, sharp, harsh, tart, acrid, nasty, repulsive, repellent, acrimonious, striking, garish, striker, mordant, nippy, odoriferous, poignant, forbidding, squalid, biting, loathsome, lurid, repugnant, fulsome, disgusting, pungent, stinking, scabrous, glassy, indign, loathly, pit-a-pat

هرزه (صفت)
perverse, bawdy, ribald, reprobate, immoral, loose, licentious, lewd, dissolute, harlot, lascivious, lubricious, libertine, profligate, sordid, rakish, scabrous, sloven, prurient, salacious, rakehelly, sluttish

خشن (صفت)
raucous, rough, harsh, coarse, randy, rude, sore, tough, high, brutish, brute, wooden, blatant, stark, impolite, bearish, churlish, caddish, unkempt, blowsy, blowzy, boorish, indelicate, ragged, brusque, stocky, gruff, hoarse, plebeian, offish, crusty, scabrous, woolly, ungracious, iron-bound, rough-and-ready, rowdy, scraggy, truculent, unmannered

زبر (صفت)
rough, coarse, prickly, stark, stubby, bristly, scaly, ragged, russet, shaggy, coarse-grained, scabrous, stubbly

نا هموار (صفت)
rough, rude, rugged, uneven, unfair, scaly, ragged, bumpy, jagged, scabrous

پوسته پوسته (صفت)
leprose, flaky, scabrous, shelly

دان دان (صفت)
scabrous

انگلیسی به انگلیسی

• having a rough surface, covered with small projections; risque, indecent; complicated, difficult

پیشنهاد کاربران

scabrous ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: زبْر
تعریف: ویژگی سطح یا کرک پوشی با زوائد یا کرک هایی خشن شبیه به کاغذ سنباده
زبر. ناهموار. مشکل
clearing up after the parade proved to be a
scabrous task

بپرس