scholium

/ˈskoʊliːəm//ˈskəʊljəm/

معنی: شرح و تفسیر، حاشیه نویسی برمتن کتاب
معانی دیگر: (به ویژه در متون کهن یونانی و لاتین) حواشی، تفسیر

جمله های نمونه

1. It laid the basic types for the scholium of future generations, many methods and terminology of explaining the meaning of words have been applied.
[ترجمه گوگل]انواع اساسی را برای مکتب نسل های آینده قرار داده است، روش ها و اصطلاحات بسیاری برای تبیین معنای کلمات به کار رفته است
[ترجمه ترگمان]این امر، انواع اساسی را برای تفسیر نسل های آینده قرار داد، بسیاری از روش ها و اصطلاحات مربوط به توضیح معنای کلمات بکار گرفته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Looking back the process of modernization, the Chinese scholium has been winding on the road of idigenization and modernization. We should look on it properly.
[ترجمه گوگل]با نگاهی به روند مدرنیزاسیون، مکتب چینی در جاده بومی سازی و مدرن شدن پیچ در پیچ بوده است ما باید به درستی به آن نگاه کنیم
[ترجمه ترگمان]آن تفسیر چینی در حال نگاه کردن به فرآیند مدرن سازی در مسیر of و مدرن سازی بوده است ما باید به درستی به آن نگاه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Chinese scholium changed to modernization between the 19th and 20th century.
[ترجمه گوگل]مکتب چینی بین قرن 19 و 20 به مدرنیزاسیون تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]تفسیر چین به مدرن سازی بین سده ۱۹ و بیستم تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a strict study, Chinese scholium is a branch of knowledge concerning not only word interpretation and derivation, but also probing interrelationship among words.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مطالعه دقیق، اسکولیوم چینی شاخه‌ای از دانش است که نه تنها در مورد تفسیر و اشتقاق کلمات، بلکه در مورد ارتباط متقابل بین کلمات نیز بررسی می‌شود
[ترجمه ترگمان]تفسیر چین به عنوان یک مطالعه دقیق، شاخه ای از دانش است که نه تنها تفسیر کلمه و اشتقاق را در بر می گیرد، بلکه به کاوش روابط متقابل در میان کلمات می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both of them have an important value on the study of phonology, philology and scholium . Based on the collation, this paper is to do a in-depth research from philology and scholium .
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها ارزش مهمی در مطالعه آواشناسی، زبان شناسی و مکتب دارند بر اساس گردآوری، این مقاله برای انجام یک تحقیق عمیق از زبان شناسی و مکتب است
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها ارزش مهمی در مطالعه آواشناسی، زبان شناسی و تفسیر دارند در این مقاله، این مقاله تحقیقی عمیق از زبان شناسی و تفسیر انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has been engaged in teaching ancient Chinese, phonology, scholium and ancient document studies for many years, and has been rewarded Excellent Teaching Achievement First Prize.
[ترجمه گوگل]او سال ها به تدریس چینی باستان، واج شناسی، مکتب و مطالعات اسناد باستانی مشغول بوده است و جایزه اول دستاورد عالی تدریس را دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که در تدریس زبان باستانی، آواشناسی، تفسیر و مطالعات اسناد و مدارک باستانی مشغول به تدریس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The author is not inclined to write a critical scholium of ancient literature by tracing the origin of the word "Da Shi".
[ترجمه گوگل]نویسنده تمایلی به نوشتن یک مکتب انتقادی از ادبیات کهن با ردیابی منشأ کلمه «داشی» ندارد
[ترجمه ترگمان]نویسنده تمایلی به نوشتن یک تفسیر انتقادی از ادبیات باستانی با دنبال کردن منشا کلمه \"داوینچی\" ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شرح و تفسیر (اسم)
scholium

حاشیه نویسی بر متن کتاب (اسم)
scholium

انگلیسی به انگلیسی

• note which amplifies a proof; explanatory note or commentary

پیشنهاد کاربران

بپرس