scram

/skræm//skræm/

معنی: فرار کردن، گریختن، جیم شدن، فوری رفتن، بسرعت دور شدن
معانی دیگر: با شتاب رفتن، (امر) گم شو!، برو!، (نیروگاه اتمی را) خاموش کردن، (خودمانی)، فورا برو

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scrams, scramming, scrammed
• : تعریف: (informal) to get out; go away immediately.
مشابه: pack
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: scrams, scramming, scrammed
• : تعریف: to stop the operation of (a nuclear power plant) because of an emergency such as a radiation leak.
اسم ( noun )
• : تعریف: the shutting down of a nuclear power plant in an emergency.

جمله های نمونه

1. Scram, you're not wanted.
[ترجمه مجتبی] گم شو. تو مورد نیاز نیستی
|
[ترجمه گوگل]اسکرام، تو تحت تعقیب نیستی
[ترجمه ترگمان]برو پی کارت، تو چیزی لازم نداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Get out of here! Go on, scram!
[ترجمه گوگل]از اینجا برو بیرون! ادامه بده
[ترجمه ترگمان]! از اینجا برو بیرون زود باش، فورا برو کنار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Scram! I don't want you here.
[ترجمه متین] بزنید به چاک ! نمیخوام ایتجا باشید.
|
[ترجمه گوگل]کلافه کردن! من تو را اینجا نمی خواهم
[ترجمه ترگمان]برین پی کارتون من تو را اینجا نمی خواهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I told him to scram.
[ترجمه هانیه] بهش گفتم بزن به چاک
|
[ترجمه گوگل]من به او گفتم اسکرام کند
[ترجمه ترگمان] بهش گفتم که بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The subway scram that although sail from Shen village direction, comes, but person still was contused.
[ترجمه گوگل]هجوم مترو که گرچه از سمت روستای شن حرکت می کند، می آید، اما باز هم فرد مخدوش شده بود
[ترجمه ترگمان]مترو که با آن که از یک طرف دهکده به طرف دیگر حرکت می کند، می آید، اما هنوز کسی از آن جا بیرون نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can from my world scram Mody.
[ترجمه گوگل]شما می توانید از دنیای من، مودی را کتک بزنید
[ترجمه ترگمان] میتونی از دنیای من دور بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You're not wanted here, so scram!
[ترجمه گوگل]شما در اینجا نمی‌خواهید، پس بیایید!
[ترجمه ترگمان]تو که اینجا wanted، پس فورا برو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When you've finished eating, scram, so that I can entertain relatives and friends.
[ترجمه گوگل]وقتی غذا را تمام کردید، بنویسید، تا بتوانم از اقوام و دوستان پذیرایی کنم
[ترجمه ترگمان]وقتی غذا را تمام کردید، scram، تا بتوانم خویشاوندان و دوستانم را سرگرم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tell those boys to scram.
[ترجمه گوگل]به آن پسرها بگویید که دست و پا بزنند
[ترجمه ترگمان]به اون پسرا بگو فورا برن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Time's up. Let's go. Scram!
[ترجمه گوگل]زمان به پایان رسیده است بیا بریم کلافه کردن!
[ترجمه ترگمان]وقت تمومه برویم برین پی کارتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Shortly after midnight, Josie handed Lucy her taxi fare and told her to scram.
[ترجمه گوگل]اندکی بعد از نیمه شب، جوزی کرایه تاکسی خود را به لوسی داد و به او گفت که رد کند
[ترجمه ترگمان]کمی بعد از نیمه شب، جوزی به لوسی کرایه تاکسی داد و به او گفت که فورا به چاک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So the coolant system was knocked out, can't they scram the reactor?
[ترجمه گوگل]بنابراین سیستم خنک کننده از کار افتاده است، آیا آنها نمی توانند راکتور را خراب کنند؟
[ترجمه ترگمان]پس سیستم خنک کننده از بین رفت، آیا آن ها می توانند رآکتور را خراب کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All right, I'll explain to you later on. Now scram!
[ترجمه گوگل]باشه بعدا برات توضیح میدم حالا اسکرام کن!
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، بعدا برایت توضیح خواهم داد حالا بزن به چاک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You this is scampish, " Mrs Smith cries, "You give me scram, otherwise I call a police.
[ترجمه گوگل]خانم اسمیت فریاد می زند، شما این افتضاح است، "شما به من هول می دهید، در غیر این صورت به پلیس زنگ می زنم
[ترجمه ترگمان]خانم اسمیث فریاد می زند: شما این scampish را به من می دهید، در غیر این صورت به پلیس زنگ می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرار کردن (فعل)
abscond, escape, elope, flee, throw off, stampede, scape, scram, lam, scarper, skedaddle

گریختن (فعل)
slip, abscond, escape, elope, flee, run away, desert, shun, scram, skedaddle

جیم شدن (فعل)
nip, pop off, guy, french leave, scram

فوری رفتن (فعل)
scram

به سرعت دور شدن (فعل)
scram

انگلیسی به انگلیسی

• leave, go away, get out (slang)
get out!, go away!, leave immediately! (slang)
if you scram, you leave a place quickly; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Supply Chain Resilience Assessment and
Management connectivity
مدیریت و ارزیابی تاب آوری زنجیره تامین
جیم شو برو
برو پی کارت، گم شو، بزن به چاک
Go away
Get lost
Beat it
Take a hike
Run along
Pop along
Get the hell out of here
Leave me f*** alone
Drop dead : خفه شو، گم شو

فرار کردن. در رفتن. زدن به چاک

بزن بچاک
گمشو
فورا برو

بپرس