scrubber

/ˈskrəbər//ˈskrʌbə/

معنی: لته مال، نظیف کننده
معانی دیگر: لته مال، نظیف کننده

جمله های نمونه

1. She scrubbed the stain on the floor.
[ترجمه گوگل]لکه روی زمین را پاک کرد
[ترجمه ترگمان] اون لکه رو روی زمین تمیز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was on her hands and knees scrubbing the floor.
[ترجمه فاطمه عبدی] او چهار دست و پا نشسته بود و زمین را می سابید.
|
[ترجمه گوگل]روی دست و زانوهایش بود و داشت زمین را می شست
[ترجمه ترگمان]او روی زمین زانو زده و زانو زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This floor is crying out to be scrubbed.
[ترجمه گوگل]این طبقه فریاد می زند که شسته شود
[ترجمه ترگمان] این طبقه داره گریه می کنه تا پاک بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was on her knees scrubbing the kitchen floor.
[ترجمه گوگل]زانو زده بود و کف آشپزخانه را می شست
[ترجمه ترگمان]او روی زانوهایش نشسته بود و کف آشپزخانه را می شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's down on his knees, scrubbing .
[ترجمه گوگل]او روی زانوهایش افتاده است و در حال شستشو است
[ترجمه ترگمان]او زانو می زند و نظافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Scrub the wood thoroughly with water and a stiff brush.
[ترجمه گوگل]چوب را با آب و یک برس سفت کاملاً بشویید
[ترجمه ترگمان]چوب را کاملا با آب و یک برس سفت تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I started to scrub off the dirt.
[ترجمه گوگل]شروع کردم به پاک کردن خاک
[ترجمه ترگمان]شروع کردم به پاک کردن خاک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Surgeons began to scrub their hands and arms with soap and water before operating.
[ترجمه گوگل]جراحان قبل از عمل شروع به شستشوی دست و بازوهای خود با آب و صابون کردند
[ترجمه ترگمان]جراحان شروع به تمیز کردن دست ها و دست های خود با صابون و آب قبل از عمل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The vegetation consisted of low scrub.
[ترجمه گوگل]پوشش گیاهی شامل بوته های کم بود
[ترجمه ترگمان]پوشش گیاهی از بوته های کوتاه تشکیل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She scrubbed the mark on the wall for ages, but it wouldn't come off.
[ترجمه فاطمه عبدی] او مدت ها لکه روی دیوار را محکم تمیز کرد اما لکه نمی رفت.
|
[ترجمه گوگل]او برای سال‌ها علامت روی دیوار را تمیز می‌کرد، اما از بین نمی‌رفت
[ترجمه ترگمان]سال ها نشانه روی دیوار را پاک کرد، اما باز نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It would pay farmers to plough up the scrub and plant wheat.
[ترجمه گوگل]برای شخم زدن بوته و کاشت گندم به کشاورزان پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]برای شخم زدن the و کاشت گندم به کشاورزان پول پرداخت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are then scrubbed with clean water and left to dry off for an hour or two in a warm room.
[ترجمه گوگل]سپس آن‌ها را با آب تمیز می‌مالند و به مدت یک یا دو ساعت در اتاق گرم می‌گذارند تا خشک شوند
[ترجمه ترگمان]سپس آن ها با آب تمیز شسته می شوند و برای یک یا دو ساعت در یک اتاق گرم خشک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Colin had been put into a bath and been scrubbed from head to foot.
[ترجمه گوگل]کالین را در حمام گذاشته بودند و از سر تا پا شسته شده بود
[ترجمه ترگمان]کالین به حمام رفته بود و سر تا پایش را تمیز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He scrubbed the blood from his shoes.
[ترجمه گوگل]خون کفش هایش را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]خون را از کفشش پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لته مال (اسم)
scrubber

نظیف کننده (اسم)
scrubber

تخصصی

[زمین شناسی] دستگاه تصفیه گاز کوره بلند - هر کدام از چند وسیله شیمیایی و فیزیکی که ترکیبات گوگرد را طی احتراق زغال سنگ، جدا می سازد
[پلیمر] برج شستشو

انگلیسی به انگلیسی

• one who scrubs; brush or tool used for scrubbing

پیشنهاد کاربران

سطح شوی
اسکاج ظرفشویی
تصفیه کننده
در تجهیزات نظافتی به معنای کفشوی یا زمین شوی

بپرس