seduce

/səˈduːs//sɪˈdjuːs/

معنی: فریفتن، اغوا کردن، گمراه کردن، از راه بدر کردن، مفتون کردن
معانی دیگر: از راه به درکردن، گول زدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: seduces, seducing, seduced
مشتقات: seducible (seduceable) (adj.), seducer (n.)
(1) تعریف: to lead into a course of action not considered proper or moral; corrupt.
مترادف: mislead, tempt
مشابه: beguile, bewitch, corrupt, decoy, entice, entrap, pervert, snare

- She was seduced by power.
[ترجمه A.A] قدرت او را از راه به در کرده بود
|
[ترجمه Mohamm lmani] او با قدرت فریفته و غرق شد
|
[ترجمه گوگل] او فریفته قدرت شد
[ترجمه ترگمان] اون توسط قدرت فریب داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to convince or beguile into having sexual relations.
مشابه: bed, bewitch, captivate, charm, debauch, ravish, romance, solicit

(3) تعریف: to induce to commit any action; entice; attract.
مترادف: entice, lure
مشابه: attract, bait, beguile, decoy, induce, inveigle, snare, solicit, sweet-talk, tempt

- They seduced car buyers with low interest rates.
[ترجمه گوگل] آنها خریداران خودرو را با بهره کم اغوا کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها خریداران خودرو را با نرخ سود پایین اغوا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to seduce a married woman
زن شوهردار را از راه به در کردن

2. he used to seduce young people into joining the party
او جوانان را اغوا می کرد که عضو حزب بشوند.

3. He's trying to seduce his secretary.
[ترجمه لیلی] او سعی دارد منشی خود را اغوا کند
|
[ترجمه گوگل]او سعی دارد منشی خود را اغوا کند
[ترجمه ترگمان]داره سعی می کنه که secretary رو اغوا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She has set out to seduce Stephen.
[ترجمه گوگل]او قصد دارد استفن را اغوا کند
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد که استفن را اغوا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Clever advertising would seduce more people into smoking.
[ترجمه گوگل]تبلیغات هوشمندانه افراد بیشتری را به سیگار کشیدن می کشاند
[ترجمه ترگمان]تبلیغات هوشمندانه افراد بیشتری را اغوا می کند که سیگار بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I've tried every trick in the book to seduce him and still no luck!
[ترجمه گوگل]من تمام ترفندهای کتاب را امتحان کرده ام تا او را اغوا کنم و باز هم موفق نشدم!
[ترجمه ترگمان]من همه trick را امتحان کرده ام که او را اغوا کنم و هنوز هیچ شانسی نداشته باشم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Are you trying to seduce me?
[ترجمه گوگل]داری سعی میکنی منو اغوا کنی؟
[ترجمه ترگمان]داری سعی می کنی منو فریب بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He wondered if she would indeed try to seduce him.
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که آیا واقعاً سعی خواهد کرد او را اغوا کند
[ترجمه ترگمان]از خودش می پرسید که آیا واقعا سعی می کند او را اغوا کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He accused Paul of trying to seduce his daughter.
[ترجمه گوگل]او پل را به تلاش برای اغوای دخترش متهم کرد
[ترجمه ترگمان]او پل را به تلاش برای گمراه کردن دخترش متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its vulgar images seduce many people.
[ترجمه گوگل]تصاویر مبتذل آن بسیاری از مردم را اغوا می کند
[ترجمه ترگمان]تصاویر عوامانه مردم بسیاری را اغوا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Two years later Herr K. again tried to seduce her as they took a stroll around a lake.
[ترجمه گوگل]دو سال بعد، آقای K دوباره سعی کرد او را در حالی که در اطراف یک دریاچه قدم می زدند، اغوا کند
[ترجمه ترگمان]دو سال بعد آقای کی دوباره سعی کردند او را اغوا کنند و به دور یک دریاچه قدم بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Youth is not the age to seduce, it's the age to be seduced. Colette
[ترجمه گوگل]جوانی سن اغوا کردن نیست، سن اغوا شدن است کولت
[ترجمه ترگمان]جوانی سن برای گمراه کردن نیست، این سن است که فریفته می شود کولت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why did you, a fifty-six-year-old professor, seduce a student barely past the age of consent?
[ترجمه گوگل]چرا شما استاد پنجاه و شش ساله دانش آموزی را که به سختی از سن رضایت گذشته بود اغوا کردید؟
[ترجمه ترگمان]چرا شما یک استاد ۵۰ ساله هستید که یک دانش آموز را از سن ازدواج اغوا می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She had tried to seduce even Gareth.
[ترجمه گوگل]او سعی کرده بود حتی گرت را اغوا کند
[ترجمه ترگمان]او سعی کرده بود که حتی گرث را اغوا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فریفتن (فعل)
fudge, cheat, hustle, wile, lure, decoy, charm, inveigle, entice, deceive, bewitch, delude, enchant, seduce, skunk, captivate, diddle, tempt, euchre, fob, jilt, mesmerize

اغوا کردن (فعل)
wile, lure, entice, seduce, crimp, tempt

گمراه کردن (فعل)
jape, seduce, mislead, misguide, misdirect, misinform

از راه بدر کردن (فعل)
seduce

مفتون کردن (فعل)
seduce

انگلیسی به انگلیسی

• tempt, entice, lure; lead astray, corrupt; persuade to engage in sexual activity
if something seduces you, it is so attractive that it tempts you to do something that you would not normally approve of.
if someone seduces another person, they persuade that person to have sex with them; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : seduce
✅️ اسم ( noun ) : seduction / seductiveness / seducer
✅️ صفت ( adjective ) : seductive
✅️ قید ( adverb ) : seductively
وسوسه کردن
اِغواییدن.
اِغوایاندن کسی.
وَسوَسهیدن = وسهوسه شدن.
وَسوَسهاندن کسی.
فریفتن.
فریباندن کسی.
اغفال کردن
غر زدن
پنهان راضی کردن و بردن زن فاحشه و امرد. ( فرهنگ نظام ) . فریفتن.
غر زدن دختری یا زنی را ؛ او را فریفتن به امری نامشروع. گول زدن و از راه بردن دختر یا زنی.
● اغوا کردن
● متقاعد کردن کسی برای سکس با وی
جذب کردن، ایجاد کشش
اغوا کردن،
جذب جنس مخالف

بپرس