serrated

/ˈseˌretəd//sɪˈreɪtɪd/

معنی: دندانه دار
معانی دیگر: دندانه دار

جمله های نمونه

1. a serrated knife
چاقوی اره لب

2. Use a knife with a serrated edge .
[ترجمه گوگل]از یک چاقوی با لبه دندانه دار استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک چاقو با لبه دندانه دار استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You really need a knife with a serrated edge for cutting bread.
[ترجمه گوگل]برای بریدن نان واقعاً به یک چاقوی با لبه دندانه دار نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]تو واقعا به یه چاقو با لبه دندانه دار برای بریدن نون احتیاج داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bread knives should have a serrated edge.
[ترجمه گوگل]چاقوهای نان باید دارای لبه دندانه دار باشند
[ترجمه ترگمان]چاقوی نان باید لبه دندانه دار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He serrated the air with his sword and used his shield as a wall and a battering-ram.
[ترجمه گوگل]او با شمشیر خود هوا را دندانه کرد و از سپر خود به عنوان دیوار و قوچ کتک زدن استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او با شمشیرش به هوا چنگ زد و از سپرش به عنوان یک دیوار و یک دژکوب استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The knife in Dennis's paw was sharp and serrated, with a sturdy wooden handle.
[ترجمه گوگل]چاقوی پنجه دنیس تیز و دندانه دار بود و دسته چوبی محکمی داشت
[ترجمه ترگمان]چاقویی که در پنجه Dennis بود، تیز و دندانه دار بود، با یک دسته چوبی محکم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These were serrated, short in the middle and with a point on each side.
[ترجمه گوگل]اینها دندانه دار، در وسط کوتاه و با یک نقطه در هر طرف بودند
[ترجمه ترگمان]این were دندانه دار بود که در وسط و با یک نقطه در دو طرف قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Handsome, serrated and undulating bronze-green translucent foliage.
[ترجمه گوگل]شاخ و برگ شفاف برنزی-سبز زیبا، دندانه دار و موج دار
[ترجمه ترگمان]زیبا، دندانه دار و undulating برنزی - سبز درخشان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Each plant mounds up 12 inches, producing lavish serrated foliage and small white flowers.
[ترجمه گوگل]هر گیاه 12 اینچ بلند می شود و شاخ و برگ های دندانه دار مجلل و گل های سفید کوچک تولید می کند
[ترجمه ترگمان]هر گیاه به ۱۲ اینچ می رسد و شاخ و برگ های دندانه دار وسیع و گله ای سفید کوچک تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The flouncy fish gets particularly huffy about serrated edges, which tear rather than slice through its delicate flesh.
[ترجمه گوگل]ماهی نرم به خصوص در مورد لبه های دندانه دار که به جای برش دادن گوشت لطیف آن، پاره می شود
[ترجمه ترگمان]این ماهی به طور خاصی از لبه دندانه دار چاقو تیز می شود، که به جای آن تکه از گوشت لطیف آن را پاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This spine has a serrated edge and can inflict painful wounds.
[ترجمه گوگل]این ستون فقرات دارای لبه دندانه دار است و می تواند زخم های دردناکی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این ستون فقرات یک لبه دندانه دار دارد و می تواند آسیب های دردناکی وارد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cut into three layers using a serrated knife.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک چاقوی دندانه دار به سه لایه برش دهید
[ترجمه ترگمان]برش به سه لایه با استفاده از چاقو دندانه دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lastly the serrated blade of the sickle required no sharpening: it would last for a whole harvest without attention.
[ترجمه گوگل]در نهایت، تیغه دندانه دار داس نیازی به تیز کردن نداشت: بدون توجه به یک محصول کامل دوام می آورد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، تیغه دندانه دار داس نیازی به تیز کردن نداشت: برای یک محصول کامل بدون توجه باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دندانه دار (صفت)
laciniate, jagged, dentate, serrated, toothy, denticulate, denticulated, pectinate, pectinated

تخصصی

[نساجی] مضرس - اره - دندانه دار

انگلیسی به انگلیسی

• having a jagged edge, having a notched edge like the teeth of a saw
a serrated blade has a row of v-shaped points along the edge, like a saw.

پیشنهاد کاربران

دندانه دندانه. دندانه دار. اره ای
مثال:
You would better use serrated knife to cut the bread.
شما بهتر است از یک چاقوی دندانه دار برای برش دادن نان استفاده کنید.
اره ای / دندانه دار

بپرس