side with

جمله های نمونه

1. Party members fought side by side with trade unionists for a change in the law.
[ترجمه گوگل]اعضای حزب دوشادوش با اتحادیه های کارگری برای تغییر قانون مبارزه کردند
[ترجمه ترگمان]اعضای حزب در کنار اعضای اتحادیه های تجاری برای تغییر در قانون مبارزه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Local citizens worked side by side with emergency crews to pull their neighbors out of the rubble.
[ترجمه گوگل]شهروندان محلی دوشادوش خدمه اورژانس برای بیرون کشیدن همسایگان خود از زیر آوار کار کردند
[ترجمه ترگمان]شهروندان محلی در کنار ماموران اورژانس کار می کردند تا همسایگان خود را از زیر آوار بیرون بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We stand side by side with you in this dispute.
[ترجمه گوگل]ما در این دعوا در کنار شما هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در این مشاجره با تو کنار میایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He touched the cow's side with his stick.
[ترجمه گوگل]با چوب دستی به پهلوی گاو زد
[ترجمه ترگمان]با عصایش کنار گاو را لمس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jones made sure of his place in the side with three fine goals.
[ترجمه گوگل]جونز با سه گل خوب از جایگاهش در تیم مطمئن شد
[ترجمه ترگمان]جونز از جایگاه خود در کنار سه گل زیبا مطمئن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He swayed his head from side to side with worry.
[ترجمه گوگل]با نگرانی سرش را از این طرف به آن طرف تکان داد
[ترجمه ترگمان]با نگرانی سرش را از دو طرف به طرف دیگر تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Alice leapt to one side with a cry of alarm.
[ترجمه گوگل]آلیس با فریاد هشدار به یک طرف پرید
[ترجمه ترگمان]آلیس با فریادی از ترس به طرف یک طرف پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He cocked his head on one side with a slight frown.
[ترجمه گوگل]با اخم خفیفی سرش را به یک طرف خم کرد
[ترجمه ترگمان]سرش را به یک طرف کج کرد و اخم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I don't usually side with the management, but in this instance I agree with what they're saying.
[ترجمه گوگل]من معمولاً طرفدار مدیریت نیستم، اما در این مورد با آنچه آنها می گویند موافقم
[ترجمه ترگمان]من معمولا در کنار مدیریت نیستم، اما در این مورد با آنچه آن ها می گویند موافقت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She reappeared at my side with a novel.
[ترجمه گوگل]او دوباره با یک رمان در کنار من ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]او با رمانی در کنار من ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His body rocked from side to side with the train.
[ترجمه گوگل]بدنش با قطار از این سو به آن سو تکان می خورد
[ترجمه ترگمان]بدنش از پهلو به کنار قطار تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Side by side with such unions existed, and still exist, unions not sanctioned by law.
[ترجمه گوگل]در کنار چنین اتحادیه هایی وجود داشته و هنوز هم وجود دارد، اتحادیه هایی که توسط قانون تحریم نشده اند
[ترجمه ترگمان]پهلو به پهلوی چنین اتحادیه هایی وجود دارند، و هنوز وجود دارند، اتحادیه ها مورد تصویب قانون نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But side by side with them had now appeared other and forward-looking ones.
[ترجمه گوگل]اما اکنون در کنار آنها افراد دیگری و آینده نگر ظاهر شده بودند
[ترجمه ترگمان]اما در کنار آن ها حالا دیگر به نظر غیر عادی و غیر عادی به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They would drink side by side with City workers, but would never quite bridge the communication gap.
[ترجمه گوگل]آنها دوشادوش کارگران شهر می نوشند، اما هرگز شکاف ارتباطی را کاملاً پر نمی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها با کارگران شهر کنار هم آب می خوردند، اما هرگز شکاف ارتباطی را قطع نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• support one opinion in a quarrel

پیشنهاد کاربران

side with someone means to take sb's side or support them against sb in a quarrel
با کسی متحد شدن
طرف کسی را گرفتن.
حمایت کردن
Support
مثال :when I argue with my sister, I seems my parents SIDE WITH her

بپرس