sleazy

/sˈliːzi//ˈsliːzi/

معنی: سست، شل
معانی دیگر: شل و ول، زهوار در رفته، بنجل، بد ساخت، هرزه، کثیف و نیمه مخروبه، قراضه، لکنته

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: sleazier, sleaziest
مشتقات: sleazily (adv.), sleaziness (n.)
(1) تعریف: base or disreputable.
متضاد: reputable
مشابه: base, cheap, seamy

- I don't enjoy his sleazy jokes.
[ترجمه گوگل] من از شوخی های سخیف او لذت نمی برم
[ترجمه ترگمان] از شوخی های احمقانه او لذت نمی برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She works in a sleazy night club.
[ترجمه گوگل] او در یک کلوپ شبانه شلخته کار می کند
[ترجمه ترگمان] تو یه کلوب شبانه داغون کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: flimsy or poorly made, as a shoddy garment.
مشابه: cheap

- She looked cold in her sleazy nightgown.
[ترجمه گوگل] با لباس خواب شلخته اش سرد به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان] او با پیراهن خوابش سرد به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a sleazy hotel
یک هتل کثیف و رنگ و رو رفته

2. a sleazy rayon fabric
پارچه ی نایلونی بنجل

3. a series of sleazy pictures
یک سلسله عکس های هرزه

4. This part of town is full of sleazy bars and restaurants.
[ترجمه گوگل]این قسمت از شهر مملو از بارها و رستوران های شلوغ است
[ترجمه ترگمان]این بخش از شهر پر از رستوران ها و رستوران ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They took me to a sleazy back - street hotel.
[ترجمه گوگل]آنها مرا به یک هتل شلوغ پشت خیابان بردند
[ترجمه ترگمان]منو بردن به یه هتل داغون خیابونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sleazy and tedious, the film would need to improve a few rungs to be classified as merely dreadful.
[ترجمه گوگل]فیلم شلخته و خسته کننده، برای طبقه بندی صرفاً وحشتناک، باید چند پله را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]Sleazy و خسته کننده، این فیلم باید چند پله را بهبود بخشد تا محرمانه بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Duggie Brown is excruciatingly convincing as the sleazy, no-talent compere whose best reward is to grope all and sundry.
[ترجمه گوگل]داگی براون به‌عنوان یک رقیب شلخته و بی‌استعداد که بهترین پاداشش دست زدن به همه چیز و همه چیز است، به طرز طاقت‌فرسایی متقاعدکننده است
[ترجمه ترگمان]Duggie براون به طور excruciatingly به عنوان مبتذل کننده متقاعد کننده است، هیچ استعدادی که بهترین پاداش آن را کورمال کورمال کورمال کورمال کورمال کورمال به میان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cast down that over-mighty, conceited, lying, sleazy failure of a government from its seat.
[ترجمه گوگل]شکست بیش از حد مقتدر، مغرور، دروغگو و سخیف یک دولت را از کرسی خود کنار بگذارید
[ترجمه ترگمان]به زمین می افتد، مغرور، ازخودراضی، دراز کشیده، از دست دادن یک حکومت از روی صندلی اش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Suburban communities swiftly expel sleazy politicians and weed out corrupt practices.
[ترجمه گوگل]جوامع حومه شهر به سرعت سیاستمداران حیله گر را اخراج می کنند و شیوه های فاسد را از بین می برند
[ترجمه ترگمان]جوامع حومه ای به سرعت سیاستمداران را اخراج می کنند و شیوه های فساد را کنار می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This house was the very embodiment of sleazy discomfort.
[ترجمه گوگل]این خانه تجسم یک ناراحتی سست بود
[ترجمه ترگمان]این خونه یه نمونه از ناراحتی و ناراحتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They ranged from the sleazy to the downright soppy.
[ترجمه گوگل]آن‌ها از شلخته تا دمدمی مزخرف متغیر بودند
[ترجمه ترگمان]اونا از طرف اون sleazy که به the ها تبدیل شده بودند، پا به جا گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The First Couple looks sleazy and careless but not necessarily sinister.
[ترجمه گوگل]زوج اول شلخته و بی‌دقت به نظر می‌رسند، اما لزوماً شیطانی نیستند
[ترجمه ترگمان]دو زوج اول بسیار زشت و بی دقت به نظر می رسند اما لزوما شیطانی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Spenser was a sleazy grifter who said he had a lot of money.
[ترجمه گوگل]اسپنسر مردی لوس بود که می گفت پول زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]اسپنسر خیلی sleazy که می گفت پول زیادی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Her sleazy gossip was very off - putting.
[ترجمه گوگل]شایعات سخیف او بسیار آزاردهنده بود
[ترجمه ترگمان] اون شایعات مسخره - ش خیلی کوتاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سست (صفت)
doddered, effeminate, flaggy, weak, feeble, torpid, asthenic, loose, frail, flimsy, slack, atonic, slow, insecure, sleazy, floppy, lax, idle, lazy, indolent, slothful, groggy, remiss, washy, wishy-washy, inactive, slumberous, slumbery, feckless, flabby, flaccid, languid, slumbrous, lethargic, shaky, rickety, rattletrap, wonky, supine, tottery

شل (صفت)
ramshackle, loose, slack, baggy, sleazy, limp, floppy, lax, lame, loppy, knock-kneed, solute

انگلیسی به انگلیسی

• shabby; base, despicable, contemptible; cheap, tawdry; flimsy
sleazy places or activities are those which respectable people would not want to be connected with because they are dirty or dishonest.

پیشنهاد کاربران

All those Slick, Sleazy, Phony pricks
⬛ SLICK ⬛ صفت
clever in usually a dishonest or deceptive way
⬛ SLEAZY ⬛ صفت
1. dishonest or immoral
2. dirty and in bad condition from being neglected
...
[مشاهده متن کامل]

3. not decent or socially respectable
⬛ PHONY ⬛ صفت
1. not true, real, or genuine : intended to make someone think something that is not true
2. of a person : not honest or sincere : saying things that are meant to deceive people
⬛ PRICK ⬛ اسم
1. a very bad or unpleasant man
2. Penis

پست فطرت
به درد نخور
کثیف. نامرغوب
A sleazy home
بنجل
کثیف ، زننده

بپرس