snakebite

/ˈsneɪkˌbaɪt//ˈsneɪkˌbaɪt/

معنی: مارگزیدگی، ویسکی، نیش مار، تریلیوم
معانی دیگر: زخم مار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the bite of a snake, esp. a poisonous one, or the effects it produces.

جمله های نمونه

1. There were high snakebite weeds at several points, both clockwise and counter.
[ترجمه گوگل]علف های هرز مارگزیدگی در چندین نقطه وجود داشت، هم در جهت عقربه های ساعت و هم مخالف
[ترجمه ترگمان]هر دو در جهت عقربه های ساعت و هم در خلاف جهت عقربه های ساعت، علف های هرزه پر از علف هرز دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. So the typical snakebite victim is stabbed rather than bitten.
[ترجمه گوگل]بنابراین قربانی معمولی مارگزیدگی به جای گزیده شدن چاقو می خورد
[ترجمه ترگمان]بنابراین قربانی معمولی قربانی به جای گاز گرفته شدن، مورد اصابت چاقو قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That oldtime snakebite medicine is good for what ails you.
[ترجمه گوگل]آن داروی قدیمی مارگزیدگی برای درد شما مفید است
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، در مواقعی که شما را می بینم medicine snakebite است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Snakebite Orks always carry a selection of venomous serpents with them when they migrate to new planets, just in case the indigenous lifeforms prove to be unsuitably inoffensive .
[ترجمه گوگل]Orks مارگزیدگی همیشه هنگام مهاجرت به سیارات جدید مجموعه ای از مارهای سمی را با خود حمل می کند، فقط در صورتی که اشکال حیات بومی غیرمناسب باشند
[ترجمه ترگمان]snakebite orks همیشه یک انتخاب از ماره ای زهر آگین باخود همراه با مهاجرت به سیاره های جدید حمل می کنند، تنها در صورتی که the بومی prove کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shortages of antivenom medicines, the treatment for snakebite, are common there.
[ترجمه گوگل]کمبود داروهای ضد سم، درمان مارگزیدگی، در آنجا رایج است
[ترجمه ترگمان]کمبود داروهای antivenom، درمان for، در آنجا شایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods 23 cases of snakebite by Bungarus multicintus in enmergency department, and all of them were induced ARF, they were treated by mechanical ventilation and antivenom.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 23 مورد مارگزیدگی توسط Bungarus multicintus در بخش اورژانس و همه آنها با ARF القاء شده و با تهویه مکانیکی و ضد سم درمان شدند
[ترجمه ترگمان]روش های ۲۳ مورد of توسط Bungarus multicintus در بخش enmergency انجام شد و همه آن ها ARF شدند که توسط تهویه مکانیکی و antivenom تیمار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This herb can act as an antidote against snakebite.
[ترجمه گوگل]این گیاه می تواند به عنوان یک پادزهر در برابر گزش مار عمل کند
[ترجمه ترگمان] این گیاه میتونه به عنوان یه پادزهر روی snakebite عمل کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Of the 50,000 deaths by snakebite a year, Asian Cobras are responsible for the largest chunk.
[ترجمه گوگل]از 50000 مرگ ناشی از مارگزیدگی در سال، کبراهای آسیایی مسئول بزرگ ترین تکه هستند
[ترجمه ترگمان]از ۵۰،۰۰۰ نفر کشته شدن snakebite نفر در سال، تیم آسیایی Cobras مسئول بزرگ ترین بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This herb can as an antidote against snakebite.
[ترجمه گوگل]این گیاه می تواند به عنوان پادزهر در برابر مارگزیدگی باشد
[ترجمه ترگمان] این گیاه میتونه یه پادزهر رو به snakebite بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He overed a snakebite.
[ترجمه گوگل]او بیش از حد از مار نیش زد
[ترجمه ترگمان] اون با \"snakebite\" حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wrapped in copious instruction leaflets and next to a neat pile of syringes, formidable quantities of snakebite serum had thoughtfully been provided.
[ترجمه گوگل]مقدار قابل توجهی از سرم مارگزیدگی که در جزوه های آموزشی فراوان پیچیده شده بود و در کنار انبوهی از سرنگ ها قرار داده شده بود
[ترجمه ترگمان]انبوهی از snakebite را که با سرنگ پر شده بود با سرنگ پر کرده بود و با سرنگ پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their neurotoxin produces effects similar to those seen in snakebite victims, although the number of deaths from lizard-bites is extremely small.
[ترجمه گوگل]نوروتوکسین آنها اثراتی شبیه به آنچه در قربانیان مارگزیدگی مشاهده می شود ایجاد می کند، اگرچه تعداد مرگ و میر ناشی از نیش مارمولک بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]neurotoxin آن ها اثرات مشابهی را مشابه آن هایی که در قربانیان snakebite دیده می شوند، ایجاد می کند، اگرچه تعداد مرگ ناشی از گاز مارمولک بسیار کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Somewhere among the mass of sores and cuts on his leg was a snakebite.
[ترجمه گوگل]جایی در میان انبوه زخم ها و بریدگی های پایش مارگزیدگی بود
[ترجمه ترگمان] یه جایی بین این توده زخم و زخم روی پاش snakebite بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Robbie Savage - World rejoices as snake bites Savage and he dies of snakebite.
[ترجمه گوگل]Robbie Savage - با نیش زدن مار وحشی و او از مارگزیدگی جهان خوشحال می شود
[ترجمه ترگمان]رابی Savage - دنیا از وقتی که مارها را گاز می گیرد و او از snakebite می میرد، خوشحال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To observe the effect of the combined therapy of high dose glucocorticoid associated with antivenomous serum in the treatment of Trimeresurus stejnegeri snakebite induced DIC.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمان ترکیبی گلوکوکورتیکوئید با دوز بالا همراه با سرم ضد سم در درمان DIC ناشی از نیش مار Trimeresurus stejnegeri
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده تاثیر درمان ترکیبی دوزهای بالا در ارتباط با سرم antivenomous در درمان of stejnegeri snakebite induced است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مارگزیدگی (اسم)
snakebite

ویسکی (اسم)
snakebite, whisky, whiskey

نیش مار (اسم)
snakebite

تریلیوم (اسم)
snakebite

تخصصی

[زمین شناسی] مار گزیدگی

انگلیسی به انگلیسی

• bite of a snake (especially a venomous snake)
sting from a snake

پیشنهاد کاربران

بپرس