معنی: کفش کتانی، تنیس، کسی که دزدکی راه میرودمعانی دیگر: (انسان یا جانور) پنهانکار، اهل کارهای دزدانه (رجوع شود به: sneak)
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• : تعریف: a cloth sports shoe with a sole made of rubber or similar material.
جمله های نمونه
1. A true great man will neither trample on a worm,nor sneak to an emperpor.
[ترجمه iuuu] ; ll; kklk, likol, l; iopl, ;
|
[ترجمه ;ol] /ol9u
|
[ترجمه /li] '[0li
|
[ترجمه گوگل]یک مرد بزرگ واقعی نه کرم را زیر پا می گذارد و نه یواشکی نزد امپراتور می رود [ترجمه ترگمان]یک مرد بزرگ حقیقی، نه زیر پا لگدمال خواهد شد و نه دزدانه به an [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We sneaked out while Jessie's mom wasn't looking.
[ترجمه گوگل]ما مخفیانه بیرون آمدیم در حالی که مادر جسی نگاه نمی کرد [ترجمه ترگمان]ما دزدکی رفتیم بیرون در حالی که مامان جسی نگاه نمی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He sneaked away in the middle of the meeting.
[ترجمه گوگل]وسط جلسه یواشکی فرار کرد [ترجمه ترگمان]او دزدکی از وسط جلسه بیرون رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I have a sneaking suspicion that she's not telling the truth.
[ترجمه گوگل]من یک شک دارم که او حقیقت را نمی گوید [ترجمه ترگمان]من شک دارم که او حقیقت را نمی گوید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I managed to sneak up on him when you knocked on the door.
[ترجمه گوگل]وقتی تو در را زدی، موفق شدم به او نزدیک شوم [ترجمه ترگمان]وقتی به در ضربه زدی موفق شدم یواشکی بهش حمله کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I always had a sneaking admiration for him.
[ترجمه Linda] من همیشه او را مخفیانه تحسین می کردم.
|
[ترجمه گوگل]من همیشه او را تحسین می کردم [ترجمه ترگمان]همیشه نسبت به او تحسین می کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She sneaked on her best friend to the teacher.
[ترجمه No one] او جاسوسی بهترین دوست خود را پیش معلم کرد
|
[ترجمه گوگل]او مخفیانه به بهترین دوستش نزد معلم رفت [ترجمه ترگمان]او به بهترین دوست خود نزد معلم رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I managed to sneak in through the back door while she wasn't looking.
[ترجمه گوگل]در حالی که او نگاه نمی کرد، موفق شدم از در پشتی وارد شوم [ترجمه ترگمان]در حالی که او نگاه نمی کرد، سعی کردم از در پشتی وارد شوم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. How did you sneak out of the meeting?
[ترجمه گوگل]چگونه مخفیانه از جلسه خارج شدید؟ [ترجمه ترگمان]چطوری از جلسه اومدی بیرون؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She sneaked a gun out of her purse.
[ترجمه گوگل]او دزدکی اسلحه را از کیفش بیرون آورد [ترجمه ترگمان]اون یه تفنگ رو از کیفش بیرون آورده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Maybe you could disguise yourself as a waiter and sneak in there.
[ترجمه گوگل]شاید بتوانید خود را به عنوان یک پیشخدمت درآورید و دزدکی وارد آنجا شوید [ترجمه ترگمان]شاید بتونی خودت رو به عنوان یه پیشخدمت عوض کنی و دزدکی بری اونجا [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. What are you doing sneaking around out there?
[ترجمه گوگل]تو اون بیرون دزدکی چیکار میکنی؟ [ترجمه ترگمان]اون بیرون دزدکی چیکار می کنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Inwardly, I had a sneaking admiration for them.
[ترجمه گوگل]در باطن، تحسین یواشکی آنها را داشتم [ترجمه ترگمان]Inwardly، من برای آن ها تحسین می کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Did you sneak into my room while I was asleep?