socialise

جمله های نمونه

1. The hours were terrible, so socialising was difficult.
[ترجمه گوگل]ساعت ها وحشتناک بود، بنابراین معاشرت دشوار بود
[ترجمه ترگمان]ساعت ها وحشتناک بود، بنابراین socialising سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They work for the same company, socialise together and worship in the same mosque.
[ترجمه گوگل]آنها برای یک شرکت کار می کنند، با هم معاشرت می کنند و در یک مسجد عبادت می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای یک شرکت کار می کنند، اجتماع می کنند و در همان مسجد عبادت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most socialising had been concentrated within the private domestic sphere with their female kin and children.
[ترجمه گوگل]بیشتر معاشرت ها در حوزه خصوصی خانگی با خویشاوندان زن و فرزندانشان متمرکز شده بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر روابط اجتماعی در محدوده داخلی خصوصی با خویشاوندان و فرزندان آن ها متمرکز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dress is particularly ideal for trans-seasonal wear, and also for dressing up with accessories for socialising after work.
[ترجمه گوگل]این لباس مخصوصاً برای لباس های فرا فصلی و همچنین برای پوشیدن لوازم جانبی برای معاشرت بعد از کار ایده آل است
[ترجمه ترگمان]این لباس به ویژه برای پوشیدن لباس فصلی ایده آل است و همچنین برای روابط اجتماعی پس از کار لباس پوشیدن نیز مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As was suggested above, girls have been socialised into viewing work as secondary to marriage and child-rearing.
[ترجمه گوگل]همانطور که در بالا گفته شد، دختران اجتماعی شده اند تا کار را در کنار ازدواج و تربیت فرزند قرار دهند
[ترجمه ترگمان]همانطور که در بالا اشاره شد، دختران در حال بازدید از کار به عنوان ثانویه برای ازدواج و پرورش کودک بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But everyone enjoyed the opportunity to relax, socialise and soak up the sun.
[ترجمه گوگل]اما همه از این فرصت برای استراحت، معاشرت و آفتاب گرفتن لذت بردند
[ترجمه ترگمان]اما همه از این فرصت استفاده کردند تا استراحت کنند، معاشرت کنند و خورشید را خیس کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our friendly wine bar is also there for your pre-show drink, your interval glass of wine or your after show socialising.
[ترجمه گوگل]بار شراب دوستانه ما برای نوشیدنی قبل از نمایش، لیوان شراب یا معاشرت بعد از نمایش نیز آنجاست
[ترجمه ترگمان]همچنین برای نوشیدن پیش از نمایش، نوشیدن یک لیوان شراب و یا روابط اجتماعی بعد از آن نیز روابط اجتماعی با شما را به همراه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sometimes I get confused between work and socialising, especially when we spend our off-duty time discussing what we did on duty.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات بین کار و معاشرت گیج می شوم، به خصوص زمانی که زمان خارج از وظیفه خود را صرف بحث در مورد کارهایی که در وظیفه انجام داده ایم می گذرانیم
[ترجمه ترگمان]گاهی بین کار و روابط اجتماعی گیج می شوم، به خصوص زمانی که ما تمام وقت خود را صرف بحث درباره کاری می کنیم که در حال انجام وظیفه هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This development forced information processing managers to socialise with their counterparts at other organisations.
[ترجمه گوگل]این پیشرفت، مدیران پردازش اطلاعات را مجبور کرد تا با همتایان خود در سازمان‌های دیگر معاشرت کنند
[ترجمه ترگمان]این توسعه، مدیران پردازش اطلاعات را وادار به معاشرت با همتایان خود در سازمان های دیگر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Regulated, socialised economies trample on human dignity, despoil the natural environment and depress economic performance.
[ترجمه گوگل]اقتصادهای منظم و اجتماعی شده کرامت انسانی را زیر پا می گذارند، محیط طبیعی را غارت می کنند و عملکرد اقتصادی را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]اقتصاد socialised، اقتصاد socialised را زیر پا می گذارد، محیط طبیعی را نابود می کند و عملکرد اقتصادی را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then, of course, the whole process of formal education is a crucial socialising agency.
[ترجمه گوگل]سپس، البته، کل فرآیند آموزش رسمی یک آژانس اجتماعی بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]سپس، کل فرآیند آموزش رسمی یک موسسه روابط اجتماعی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I suspect he has told you to socialise because that is his crass way of nurturing you.
[ترجمه گوگل]من گمان می کنم که او به شما گفته است که معاشرت کنید، زیرا این روش ساده او برای پرورش شماست
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم به تو گفته که به این دلیل که این کار احمقانه اش برای تربیت تو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sometimes it is frustrating trying to socialise with no money.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات تلاش برای معاشرت بدون پول خسته کننده است
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها نا امید کننده است که بدون پول معاشرت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This enables pupils to socialise and work with others and to separate any problem pupils.
[ترجمه گوگل]این امر دانش آموزان را قادر می سازد تا با دیگران معاشرت کنند و با آنها کار کنند و دانش آموزان مشکل دار را از هم جدا کنند
[ترجمه ترگمان]این کار دانش آموزان را قادر می سازد تا با دیگران معاشرت کنند و با دیگران کار کنند و هر گونه دانش آموزان را از هم جدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• learn to relate to and interact with others; be sociable, interact with others; establish according to the principles of socialism; make socialist (institutes, governments, institutions etc.); prepare for social life (also socialize)

پیشنهاد کاربران

تعامل و معاشرت داشتن with
معاشرت کردن با دیگران
آموزش دادن آداب معاشرت و رفتارهای اجتماعی به دیگران
Communicate or spend time with somebody
You will have time to communicate with your friend's

بپرس