soloist

/ˈsoʊloʊɪst//ˈsəʊləʊɪst/

معنی: تک نواز، تک خوان، خلبان تک پرواز
معانی دیگر: کسی که کاری را (به ویژه در موسیقی یا پرواز) تنها انجام می دهد، تک پرواز، تکرو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who performs a solo.

جمله های نمونه

1. The soloist received a huge bouquet of roses.
[ترجمه گوگل]تکنواز یک دسته گل بزرگ از گل رز دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]The یک دسته گل بزرگ دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The soloist in the violin concerto was Menuhin.
[ترجمه گوگل]سولیست کنسرتو ویولن منوهین بود
[ترجمه ترگمان]The در کنسرتو ویولن، Menuhin بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bass soloist was in excellent voice.
[ترجمه گوگل]نوازنده باس با صدای عالی بود
[ترجمه ترگمان]صدای بم صدا در صدای بسیار عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The soloist got a ten-minute standing ovation .
[ترجمه گوگل]این تکنواز ده دقیقه ایستاده تشویق شد
[ترجمه ترگمان]افراد خانواده \"soloist\" یه تشویق کامل برای تشویق کردن دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The soloist in the violin concerto was Yehudi Menuhin.
[ترجمه گوگل]سولیست کنسرتو ویولن یهودی منوهین بود
[ترجمه ترگمان]The در کنسرتو ویولن، Yehudi Menuhin بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The soloist brought the house down with encore for his impressive voice.
[ترجمه گوگل]نوازنده به خاطر صدای تاثیرگذارش خانه را با نوازندگی پایین آورد
[ترجمه ترگمان]soloist با صدای impressive خانه را به صدا درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tenor soloist is unable to appear tonight because of illness.
[ترجمه گوگل]نوازنده تنور به دلیل بیماری قادر به حضور در امشب نیست
[ترجمه ترگمان]The \"soloist\" امشب به خاطر بیماری نمی تونه ظاهر بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Soloist Annette Servadei played beautifully with an involvement entirely free from any kind of ostentation.
[ترجمه گوگل]سولیست آنت سروادئی با دخالتی کاملاً فارغ از هر نوع خودنمایی به زیبایی بازی کرد
[ترجمه ترگمان]Soloist آنت servadei با یک دست مشارکت کاملا عاری از هرگونه تظاهر نمایشی بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Angie was the orchestra's soloist at the ripe old age of 2
[ترجمه گوگل]انجی در سن 2 سالگی سولیست ارکستر بود
[ترجمه ترگمان]ان جی اوی ارکستر در سن پیر ۲ سالگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Violin soloist Jessica Solano will perform Mozart's Concerto No.
[ترجمه گوگل]جسیکا سولانو، نوازنده ویولن، کنسرتو شماره موتزارت را اجرا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Violin soloist، جسیکا سولانو، کنسرتو Mozart را اجرا خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A secure soloist, it is implied, might not be given much guidance.
[ترجمه گوگل]به طور ضمنی یک نوازنده مطمئن ممکن است راهنمایی زیادی نشود
[ترجمه ترگمان]یک soloist امن، به طور ضمنی گفته می شود، ممکن است راهنمایی زیادی به آن داده نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Here the excellent soloist was Michael Roll.
[ترجمه گوگل]در اینجا سولیست عالی مایکل رول بود
[ترجمه ترگمان]در اینجا the عالی مایکل Roll بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gabrielle Lester was the soloist with Bartok's 1928 Second Rhapsody for violin and orchestra.
[ترجمه گوگل]گابریل لستر سولیست دومین راپسودی بارتوک در سال 1928 برای ویولن و ارکستر بود
[ترجمه ترگمان]گابریل لس تر (گابریل لس تر)در سال ۱۹۲۸ (bartok s)در سال ۱۹۲۸ به عنوان نوازنده ویولون و ارکستر انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Soloist John Kenny has a career which embraces a number of creative activities - composing, playing, acting.
[ترجمه گوگل]سولیست جان کنی حرفه ای دارد که شامل تعدادی از فعالیت های خلاقانه است - آهنگسازی، نوازندگی، بازیگری
[ترجمه ترگمان]کنی جان کنی شغلی دارد که شامل تعدادی فعالیت های خلاقانه است - آهنگ سازی، بازی کردن، بازی کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There has never been another full-time soloist before.
[ترجمه گوگل]پیش از این هرگز یک نوازنده تمام وقت دیگری وجود نداشته است
[ترجمه ترگمان]قبلا هیچ وقت تمام وقت پیش رو ندیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تک نواز (اسم)
reciter, soloist

تک خوان (اسم)
soloist

خلبان تک پرواز (اسم)
soloist

انگلیسی به انگلیسی

• one who performs a solo, one who gives a solo performance
a soloist is a person who plays a musical instrument alone or sings alone.

پیشنهاد کاربران

soloist ( موسیقی )
واژه مصوب: تکخوان
تعریف: خواننده یا نوازنده‏ای که قطعۀ موسیقی را غالباً بدون همراهی اجرا کند|||متـ . تکنواز
I sat waiting for the soloist to walk onto the stage
A person who sings or plays alone
She/he sing alone
تک اهنگ
تک نواز. تک. تک اهنگ

A person who sing alone

بپرس