spare part


قطعه ی یدکی، ابزار یدکی

جمله های نمونه

1. I've been trying to raise this spare part everywhere.
[ترجمه گوگل]من سعی کردم این قطعه یدکی را همه جا بالا ببرم
[ترجمه ترگمان]من سعی کردم این قسمت اضافی رو همه جا جمع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Where can I get spare parts for my bike?
[ترجمه گوگل]لوازم یدکی دوچرخه ام را از کجا تهیه کنم؟
[ترجمه ترگمان]کجا میتونم قسمت های اضافی رو برای دوچرخه م بگیرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We have to get our spare parts from abroad.
[ترجمه گوگل]لوازم یدکی خود را باید از خارج تهیه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید قطعات یدکی خود را از خارج از کشور به دست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our company is ahead of other makers of spare parts for the airplane.
[ترجمه گوگل]شرکت ما از سایر سازندگان قطعات یدکی هواپیما جلوتر است
[ترجمه ترگمان]شرکت ما جلوتر از دیگر سازندگان قطعات یدکی هواپیما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's difficult to get spare parts for old washing-machines.
[ترجمه گوگل]تهیه قطعات یدکی برای ماشین های لباسشویی قدیمی دشوار است
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن قطعات یدکی برای ماشین های لباس شویی قدیمی دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They heard at first that these were industrial spare parts, then medical equipment, then mining equipment, then oil-drilling gear.
[ترجمه گوگل]آنها ابتدا شنیدند که اینها قطعات یدکی صنعتی است، سپس تجهیزات پزشکی، سپس تجهیزات معدنی، سپس تجهیزات حفاری نفت
[ترجمه ترگمان]آن ها ابتدا شنیدند که اینها قطعات یدکی صنعتی، سپس تجهیزات پزشکی، سپس تجهیزات معدنی، و سپس تجهیزات حفاری نفت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And they need very little maintenance and no spare parts.
[ترجمه گوگل]و نیاز به تعمیر و نگهداری بسیار کمی دارند و به قطعات یدکی نیاز ندارند
[ترجمه ترگمان]و آن ها به نگهداری بسیار کمی و قطعات یدکی نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Illegal uses often include shopping trips, collecting spare parts for the garage or calling at a public house along a journey.
[ترجمه گوگل]استفاده های غیرقانونی اغلب شامل سفرهای خرید، جمع آوری قطعات یدکی برای گاراژ یا تماس با یک خانه عمومی در طول سفر است
[ترجمه ترگمان]مصارف غیر قانونی اغلب شامل سفره ای خرید، جمع آوری قطعات یدکی برای گاراژ یا تماس با یک خانه عمومی در طول سفر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Key resources are technical personnel and aircraft spare parts which account for the largest share of the maintenance budget.
[ترجمه گوگل]منابع کلیدی پرسنل فنی و قطعات یدکی هواپیما هستند که بیشترین سهم از بودجه تعمیر و نگهداری را به خود اختصاص می دهند
[ترجمه ترگمان]منابع کلیدی شامل پرسنل فنی و قطعات یدکی هواپیما هستند که بیش ترین سهم بودجه نگهداری را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He stood looking like a spare part, apparently waiting to be asked to sit down.
[ترجمه گوگل]او مانند یک قطعه یدکی ایستاده بود و ظاهراً منتظر بود که از او بخواهند بنشیند
[ترجمه ترگمان]او مثل یک تکه اضافی ایستاده بود و ظاهرا منتظر بود تا از او خواسته شود بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The acid slag, the automobile spare part sprint place, the chassis front part everywhere are bloodstains.
[ترجمه گوگل]سرباره اسید، محل اسپرینت لوازم یدکی خودرو، قسمت جلوی شاسی همه جا لکه خون است
[ترجمه ترگمان]ضایعات اسید، بخش عمده ای از سرعت خودرو، و بدنه جلویی خودرو در همه جا دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Use: Parallel, level measurement to the accurate spare part.
[ترجمه گوگل]استفاده: موازی، اندازه گیری سطح با قطعه یدکی دقیق
[ترجمه ترگمان]کاربرد: موازی، اندازه گیری سطح تا بخش یدکی دقیق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cooperate with rotating engineer to complete spare part inventory of equipment.
[ترجمه گوگل]برای تکمیل موجودی قطعات یدکی تجهیزات با مهندس دوار همکاری کنید
[ترجمه ترگمان]هم کاری با مهندس دوار برای تکمیل انبار قطعات یدکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Create and maintain ELK spare part list and documentation.
[ترجمه گوگل]لیست و مستندات قطعات یدکی ELK را ایجاد و نگهداری کنید
[ترجمه ترگمان]ایجاد و حفظ فهرست قسمت های یدکی اصلی و مستند سازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Responsible for spare part order and the quality inspection of reconstructive engineering.
[ترجمه گوگل]مسئول سفارش قطعات یدکی و بازرسی کیفیت مهندسی بازسازی
[ترجمه ترگمان]مسئول بخش بخش یدکی و بررسی کیفیت مهندسی پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] قطعه یدکی

انگلیسی به انگلیسی

• extra part used for replacements
spare parts are parts that you can buy separately to replace old or broken parts in a piece of equipment, usually parts that are designed to be easily removed or fitted.

پیشنهاد کاربران

بپرس