stagehand

/ˈsteɪdʒˌhænd//ˈsteɪdʒhænd/

معنی: کارگردان پشت صحنه
معانی دیگر: کارگر صحنه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who moves furniture, props, scenery, and the like in a theatrical production.

جمله های نمونه

1. Regan, the chief stagehand, said in a harsh whisper.
[ترجمه گوگل]ریگان، مدیر صحنه، با زمزمه ای تند گفت
[ترجمه ترگمان]رئیس ستاد با صدای خشنی گفت: Regan! رئیس کلانتری!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Regan, the chief stagehand, walked by Eliza.
[ترجمه گوگل]ریگان، مدیر صحنه، توسط الیزا راه می‌رفت
[ترجمه ترگمان]رئیس کلانتری نیز در کنار الی زا راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A cordon of stagehands appeared from nowhere and surrounded me as I stepped out of the car.
[ترجمه گوگل]حلقه ای از دست اندرکاران صحنه از ناکجاآباد ظاهر شد و وقتی از ماشین بیرون آمدم مرا احاطه کردند
[ترجمه ترگمان]وقتی از ماشین پیاده شدم چند نفر از آن ها از ناکجا ظاهر شدند و من را محاصره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The stagehands pulled on their ropes, and the curtain rolled up smoothly.
[ترجمه گوگل]دست اندرکاران صحنه طناب های خود را کشیدند و پرده به آرامی بالا رفت
[ترجمه ترگمان]stagehands طناب ها را کشیدند و پرده به نرمی بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stagehand ran back to a trunk by the wall and took out a doll wrapped in a plaid blanket.
[ترجمه گوگل]صحنه دار به سمت صندوق عقب دیوار دوید و عروسکی را که در یک پتوی چهارخانه پیچیده شده بود بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]او پشت دیوار به یک صندوق عقب رفت و یک عروسک را که در پتوی plaid پیچیده شده بود بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A new stage-hand stood watching Ken's routine as a bank robber armed with sticks.
[ترجمه گوگل]یک دست صحنه جدید ایستاده بود و به تماشای روال کن به عنوان یک دزد بانک مسلح به چوب ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]یک دست صحنه جدید، زندگی کن را به عنوان یک دزد بانکی با چوب تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He worked as a stagehand there.
[ترجمه گوگل]او در آنجا به عنوان یک صحنه کار می کرد
[ترجمه ترگمان] به عنوان کارگردان اونجا کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The director condescended to take advice from the stagehand.
[ترجمه گوگل]کارگردان با اغماض به توصیه از دست صحنه
[ترجمه ترگمان]مدیر حاضر شد از the پند بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A stagehand who helps in shifting scenery.
[ترجمه گوگل]صحنه پردازی که در تغییر مناظر کمک می کند
[ترجمه ترگمان]A که به جابه جا کردن مناظر کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mulcahey flew past the desk and the startled clerks to the room where the stagehands had said he would find Jack Diamond.
[ترجمه گوگل]مولکاهی از کنار میز و کارمندان مبهوت پرواز کرد و به اتاقی رفت که دست اندرکاران صحنه گفته بودند جک دایموند را پیدا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]از روی میز گذشت و از پشت میز گذشت و به اتاقی که the گفته بود، جک الماس را پیدا خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A coda to a Wagner song finds Cynthia Loemij winding down as the set is dismantled by stagehands.
[ترجمه گوگل]کودا به آهنگ واگنر متوجه می شود که سینتیا لومیج در حال از بین رفتن مجموعه توسط دست اندرکاران صحنه است
[ترجمه ترگمان]قطعه پایانی برای یک ترانه واگنر، سینتیا Loemij را پیدا می کند که در حالی که مجموعه توسط stagehands پاره می شود، پیچ می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Philip Drew had also been seen at the relevant time by a stagehand.
[ترجمه گوگل]فیلیپ درو نیز در آن زمان توسط یک صحنه دار دیده شده بود
[ترجمه ترگمان]فیلیپ درو همچنین در زمان مرتبط با کارگردان دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Not one Girl was dropped and due to the anti-social breath of the stagehands, not one romance developed.
[ترجمه گوگل]حتی یک دختر کنار گذاشته نشد و به دلیل نفس ضداجتماعی دست اندرکاران صحنه، حتی یک عشق عاشقانه شکل نگرفت
[ترجمه ترگمان]نه یک دختر رها شد و به خاطر تنفس ضد اجتماعی the، نه یک رابطه عاشقانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Illustration of the managing and improving of stage equipments, lights, sound system and relevant facilities were shown with improved examples involved in humanistic concept of stagehand.
[ترجمه گوگل]تصويري از مديريت و بهبود تجهيزات صحنه، چراغ‌ها، سيستم صوتي و امكانات مربوطه با نمونه‌هاي بهبود يافته در مفهوم انسان‌گرايانه دست صحنه نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]تصویر سازی و بهبود تجهیزات صحنه، چراغ ها، سیستم صدا و امکانات مرتبط با نمونه های بهبود یافته در مفهوم انسانی of نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کارگردان پشت صحنه (اسم)
stagehand

تخصصی

[سینما] کارگر صحنه

انگلیسی به انگلیسی

• person who moves and arranges scenery and props on stage (in theatrical productions)
a stagehand is a person whose job is to move the scenery and equipment on the stage in a theatre.
one whose task is to worry for the changing of backgrounds during a performance, porter during a performance

پیشنهاد کاربران

نیروی صحنه تئاتر، نیروی سن ( شخصی که در اجرای دکور روی سن تئاتر وچیدمان اشیا، تابلوها، تزئینات و. . . کمک میکند )

بپرس