super

/ˈsuːpər//ˈsuːpə/

معنی: مافوق، خوب، بسیار خوب، عالی، ممتاز، اعلی، بزرگ اندازه
معانی دیگر: مخفف: supernumerary و superintendent، (عامیانه) عالی، نخبه، مرغوب، درشت، معرکه، (صحافی) پارچه ای که با آن عطف کتاب را محکم می کنند، پارچه ی عطف، (عطف کتاب را) پشتبند پارچه ای زدن، پیشوند:، دربالا، روی، ابر، برتر، مهتر، رو-، زبر [superman یا superstructure]، (کیفیت یا کمیت) بیشتر، فزونتر [superabundant یا superfine]، بزرگ، کلان [supermarket]، اضافه، اضافی، افزوده [supertax]

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a superintendent, as of a building.
مشابه: custodian, superintendent

(2) تعریف: a supervisor, as of a group of employees.
مشابه: overseer, supervisor

(3) تعریف: in theater, a walk-on player; extra.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: (informal) first-rate; excellent.
مشابه: awesome, best, capital, dandy, divine, excellent, exceptional, great, splendid, superb, swell, top

(2) تعریف: of or to the highest degree.
مشابه: divine
پیشوند ( prefix )
(1) تعریف: above; over.

- superstructure
[ترجمه گوگل] روبنا
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- supervisor
[ترجمه گوگل] سرپرست
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: beyond; greater than.

- supernatural
[ترجمه گوگل] فراطبیعی
[ترجمه ترگمان] فوق طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- supersonic
[ترجمه گوگل] مافوق صوت
[ترجمه ترگمان] مافوق صوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: excessive; too.

- superfluous
[ترجمه گوگل] زیادی
[ترجمه ترگمان] زائد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- superfine
[ترجمه گوگل] فوق العاده خوب
[ترجمه ترگمان] بسیار ظریف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I've got a super - duper new radio.
[ترجمه گوگل]من یک رادیو فوق العاده جدید دارم
[ترجمه ترگمان] یه رادیوی خیلی خوب دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We had a super time in Italy.
[ترجمه گوگل]در ایتالیا لحظات فوق العاده ای داشتیم
[ترجمه ترگمان] ما یه زمان فوق العاده تو ایتالیا داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was super when I was having problems.
[ترجمه گوگل]وقتی من مشکل داشتم او فوق العاده بود
[ترجمه ترگمان] وقتی که من مشکلاتی داشتم، اون فوق العاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She got a super new dress.
[ترجمه علیرضا] او یک لباس جدید فوق العاده خرید
|
[ترجمه گوگل]او یک لباس فوق العاده جدید گرفت
[ترجمه ترگمان] اون یه لباس فوق العاده جدید گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We had a super day at the seaside.
[ترجمه گوگل]یک روز فوق العاده در کنار دریا داشتیم
[ترجمه ترگمان]ما یه روز فوق العاده کنار دریا داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Natural History Museum is a super place for kids.
[ترجمه گوگل]موزه تاریخ طبیعی مکانی فوق العاده برای کودکان است
[ترجمه ترگمان]موزه تاریخ طبیعی یک مکان فوق العاده برای کودکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We eventually wound up in a super little hotel by the sea.
[ترجمه گوگل]ما در نهایت در یک هتل فوق العاده کوچک در کنار دریا مجروح شدیم
[ترجمه ترگمان]ما بالاخره در یه هتل خیلی کوچک کنار دریا گیر افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I've discovered a super restaurant near here!
[ترجمه گوگل]من یک رستوران فوق العاده در نزدیکی اینجا کشف کردم!
[ترجمه ترگمان]! من یه رستوران فوق العاده نزدیک اینجا پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What a super idea!
[ترجمه گوگل]چه ایده فوق العاده ای!
[ترجمه ترگمان]! چه ایده فوق العاده آیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Super powers plundered all kinds of commodities at low prices from a satellite country.
[ترجمه گوگل]ابرقدرت ها انواع کالاها را با قیمت های پایین از یک کشور اقماری غارت کردند
[ترجمه ترگمان]سوپر قدرت ها تمام کالاها را با قیمت های پایین از یک کشور ماهواره ای غارت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We had a super time.
[ترجمه گوگل]فوق العاده بودیم
[ترجمه ترگمان] ما یه زمان فوق العاده داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their bodies were well-developed and super fit.
[ترجمه گوگل]بدن آنها به خوبی توسعه یافته و فوق العاده مناسب بود
[ترجمه ترگمان]بدنشان به خوبی توسعه یافته و فوق العاده مناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's a super truck.
[ترجمه گوگل]این یک کامیون فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]این یک کامیون بزرگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You look super in your new clothes!
[ترجمه گوگل]تو لباس جدیدت فوق العاده به نظر میرسی!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مافوق (صفت)
over, above, superior, super, transcendent, upmost, dominant, uppermost

خوب (صفت)
good, suitable, super, acceptable, pleasant, well, nice, fine, ok, kind, handsome, beautiful, okay, pretty, applicable, fortunate, goodly, pukka, pucka, okey, wally, well-groomed

بسیار خوب (صفت)
super, well, ok, all right, excellent, okay, alright, superb, immense, goody, hunky-dory, okey

عالی (صفت)
superior, super, great, fine, top, high-toned, high, grand, brave, gallant, beautiful, splendid, exquisite, excellent, superb, capital, immense, spiffy, imperial, magnificent, nobby, supreme, outstanding, superlative, swank, elevated, lofty, famous, copacetic, top-hole, remarkable, topping, high-grade, sublime, exalted, first-rate, unrivaled, palmary, ripping, wally, whizbang, whizzbang

ممتاز (صفت)
super, excellent, immense, best, gilt-edged, privileged, distinguished, outstanding, illustrious, elect, preferential, topping

اعلی (صفت)
super, nobby, supreme, topmost, superfine

بزرگ اندازه (صفت)
super

تخصصی

[سینما] برهم نمایی - رویهم قرار گرفتن دو تصویر یا بیشتر روی یک فیلم
[مهندسی گاز] فوق، برتر
[نساجی] فوق - برتر - سوپر - بهتر - بیشتر
[ریاضیات] پر قدرت، زبر، اَبَر

انگلیسی به انگلیسی

• superintendent, caretaker of an apartment building; supermarket; supervisor; person or thing that is higher than others in rank or quality; stiff bookbinding fabric
strengthen with super (of a book cover)
superior, excellent, outstanding, exceptional
over, above; superior in quantity or quality
super means very nice or good; an informal use.
super- combines with adjectives to form new adjective which express the idea that the quality described is present in an unusually large degree.
super- combines with nouns to form new nouns that refer to a bigger, more powerful, or more important version of a particular thing.

پیشنهاد کاربران

متعالی
superintendent
سرایدار ساختمان که مسئول تعمیر هم هست
در انگلیسی مترادف با این کلمه میتوان
maintenance man
janitor
نیز گفت
معنی سرایدار ساختمانی که موقتا ساکن هستیم هم می دهد و مسئول خدمات فنی و نظافت آنجاست
پیشوند به معنی:
به بالا، واقع در نوک چیزی، بالایی، فوق، برتر، مافوق، ارجح، بیشتر، ابر
کندو
Supers: wooden boxes that contains bee's honey
فوق العاده
محشر
فوق‎العاده
عالی
Super means really good

بپرس