supplier

/səˈplaɪər//səˈplaɪə/

معنی: تهیه کننده، کارپرداز، رساننده، متصدی ملزومات
معانی دیگر: تهیه کننده، رساننده، کارپرداز، متصدی ملزومات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or organization that supplies items or services to others, usually by selling them.

- Canada and Saudi Arabia are major suppliers of oil to the United States.
[ترجمه گوگل] کانادا و عربستان سعودی تامین کنندگان عمده نفت آمریکا هستند
[ترجمه ترگمان] کانادا و عربستان سعودی تامین کنندگان عمده نفت در ایالات متحده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The police know the guys that are using the drugs, but they are looking for their supplier.
[ترجمه ترانه] پلیس بچه هایی که از مواد مخدر استفاده می کنند را می شناسد، اما به دنبال تامین کنندگان است.
|
[ترجمه امین] پلیس افرادی را که در حال استفاده از مواد مخدر هستند، می شناسد؛اما آنها دارند به دنبال تأمین کننده شان می گردند.
|
[ترجمه گوگل] پلیس افراد مصرف کننده مواد را می شناسد، اما آنها به دنبال تامین کننده آنها هستند
[ترجمه ترگمان] پلیس افرادی را می شناسد که از مواد مخدر استفاده می کنند، اما به دنبال supplier می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the largest supplier of oil products in the world
عمده ترین عرضه کننده ی فراورده های نفتی در جهان

2. They used to be a leading supplier of military equipment.
[ترجمه گوگل]آنها قبلاً یک تامین کننده پیشرو در تجهیزات نظامی بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها سابقا تامین کننده اصلی تجهیزات نظامی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They struck a deal with their paper supplier, getting two years of newsprint on credit.
[ترجمه گوگل]آنها با تامین کننده کاغذ خود معامله کردند و دو سال کاغذ روزنامه به صورت اعتباری دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با تهیه کننده کاغذهای خود معامله می کردند و دو سال دیگر روزنامه چاپ می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've ordered a new computer from the supplier.
[ترجمه گوگل]من یک کامپیوتر جدید از تامین کننده سفارش داده ام
[ترجمه ترگمان]من یه کامپیوتر جدید از تهیه کننده سفارش دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The equipment can be purchased from your local supplier.
[ترجمه گوگل]تجهیزات را می توان از تامین کننده محلی خود خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]این تجهیزات را می توان از طریق تامین کننده محلی خود خریداری نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By changing its supplier, the company saved thousands of pounds in import duty.
[ترجمه گوگل]این شرکت با تغییر تامین کننده خود، هزاران پوند در عوارض واردات صرفه جویی کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت با تغییر supplier هزاران پوند برای واردات پس انداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Materials from the supplier will be ordered only if the production plant can sell its product.
[ترجمه گوگل]فقط در صورتی که کارخانه تولید بتواند محصول خود را بفروشد، مواد از تامین کننده سفارش داده می شود
[ترجمه ترگمان]تنها در صورتی سفارش خواهد شد که کارخانه تولیدی بتواند محصول خود را بفروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am unable to find a supplier of an add on tachometer.
[ترجمه گوگل]من نمی‌توانم تامین‌کننده‌ای برای افزایش سرعت سنج پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]قادر به پیدا کردن یک supplier از یک add بر روی سرعت سنج نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Only then can the supplier tender for orders.
[ترجمه گوگل]تنها در این صورت تامین کننده می تواند برای سفارشات مناقصه کند
[ترجمه ترگمان]فقط در این صورت تهیه کننده مسئول دستور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And if you are recognised as a supplier of one, the others may not be interested.
[ترجمه گوگل]و اگر شما به عنوان تامین کننده یکی شناخته شوید، ممکن است بقیه علاقه مند نباشند
[ترجمه ترگمان]و اگر شما به عنوان تامین کننده یکی از آن ها شناخته شوید، دیگران ممکن است علاقه مند نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Is the world's largest supplier of branded spirits for the duty free market.
[ترجمه گوگل]بزرگترین تامین کننده الکل های مارک دار در جهان برای بازار معاف از گمرک است
[ترجمه ترگمان]آیا بزرگ ترین تامین کننده الکل جهان برای بازار آزاد عوارض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The manager knows the supplier to be used, and the current price per box is
[ترجمه گوگل]مدیر تامین کننده مورد استفاده را می داند و قیمت فعلی هر جعبه است
[ترجمه ترگمان]مدیر می داند که تامین کننده باید مورد استفاده قرار گیرد، و قیمت فعلی در هر جعبه این است که
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If in doubt, ask the supplier to measure up for you.
[ترجمه گوگل]اگر شک دارید، از تامین کننده بخواهید که برای شما اندازه گیری کند
[ترجمه ترگمان]اگر در این مورد شک دارید، از تامین کننده بخواهید که آن را برای شما اندازه گیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our local supplier of beer-and winemaking supplies provided me with an extra dark malt crystal.
[ترجمه گوگل]تامین کننده محلی ما از لوازم آبجو و شراب سازی یک کریستال مالت تیره اضافی برای من فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]تهیه کننده مواد غذایی - مون و تجهیزات پزشکی - مون با یه فلفل سیاه دیگه برام فراهم کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But making the transition from user to supplier can be tricky.
[ترجمه گوگل]اما انتقال از کاربر به تامین کننده می تواند مشکل باشد
[ترجمه ترگمان]اما تبدیل این انتقال از کاربر به تامین کننده می تواند مشکل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تهیه کننده (اسم)
preparator, supplier, provisioner

کارپرداز (اسم)
supplier

رساننده (اسم)
supplier

متصدی ملزومات (اسم)
supplier

تخصصی

[حسابداری] فروشنده کالا و مواد
[صنعت] تامین کننده، تولید کننده، پیمانکار
[ریاضیات] تنظیم کننده ی فرم، فروشنده، تولید کننده، کارگزار، عرضه کننده

انگلیسی به انگلیسی

• one who supplies, provider; one who supplies products or services
a supplier is a person, company, or country that provides you with goods or equipment.

پیشنهاد کاربران

A supplier is a slang term for a person or organization that provides drugs to dealers. This term is often used to describe individuals or groups who are higher up in the drug distribution chain.
تامین کننده/supplier یک اصطلاح عامیانه برای شخص یا سازمانی است که مواد مخدر را در اختیار فروشندگان قرار می دهد. این اصطلاح اغلب برای توصیف افراد یا گروه هایی استفاده می شود که در زنجیره توزیع مواد بالاتر هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

The supplier was arrested in a major drug trafficking operation.
The supplier was linked to multiple drug - related deaths in the city.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-drug-dealer/
تهیه کننده مواد اولیه برای سایر کمپانی ها
supplier: فراهم کننده
عمده فروش مواد مخدر
تدارک بینده
supplier ( مدیریت - مدیریت پروژه )
واژه مصوب: تأمین کننده
تعریف: شخص یا سازمانی که کالا یا خدماتی را، معمولاً درازای دریافت بهای آن، برای استفاده در پروژه فراهم می کند
فروشنده
مسئول تدارکات
تأمین کننده
عرضه کننده
فرستنده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس