sage

/ˈseɪdʒ//seɪdʒ/

معنی: عاقل، مریم گلی، حکیم، سلوی، بافراست، عاقل، بصیر، فکور، دانا
معانی دیگر: زیرکانه، عاقلانه، خردمندانه، فرزانه وار، کهبد، هشمند، (مهجور) باوقار، سنگین و رنگین، جدی، پیرانه، (گیاه شناسی)، مرموک، مریمی، سالومی (جنس salvia از خانواده ی mint به ویژه s.splendens یا scarlet sage که گل های سرخ می دهد و s.officinalis یا garden sage که برگ خوشبو دارد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person honored as very wise or experienced.
مترادف: master
مشابه: seer
صفت ( adjective )
حالات: sager, sagest
مشتقات: sagely (adv.), sageness (n.)
• : تعریف: having or showing good judgment; wise; prudent.
مترادف: judicious, sagacious, sapient, wise
مشابه: astute, intelligent, knowing, learned, prudent, rational, reasonable, sensible, shrewd, sound

- a sage person
[ترجمه م] مریم گلی
|
[ترجمه شان] یک شخص عاقل ( فکور، دانا )
|
[ترجمه گوگل] یک فرد عاقل
[ترجمه ترگمان] یک آدم عاقل …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a sage decision
[ترجمه شان] تصمیم عاقلانه ( خردمندانه )
|
[ترجمه گوگل] یک تصمیم عاقلانه
[ترجمه ترگمان] تصمیم عاقلانه ای گرفته اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: one of a group of herbs of the mint family, grown as ornamentals or for the leaves, which are used as a food seasoning and for medicinal purposes.

(2) تعریف: the leaves of this plant.

(3) تعریف: sagebrush.

جمله های نمونه

1. a sage comment
توضیح خردمندانه

2. a sage who penetrates the underlying principles of physics
حکیمی که اصول بنیادی فیزیک را درک می کند

3. He was famous for his sage advice to younger painters.
[ترجمه سیما] او به خاطر نصایح عاقلانه اش نقاشان جوان مشهور بود.
|
[ترجمه شان] او به سبب توصیه های خردمندانه اش به نقاشان جوان تر، اشتهار داشت.
|
[ترجمه گوگل]او به خاطر توصیه های حکیمانه اش به نقاشان جوان مشهور بود
[ترجمه ترگمان]او به خاطر نصیحت sage به نقاشان جوان مشهور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sage is the instructor of a hundred ages.
[ترجمه گوگل]حکیم مربی صد عصر است
[ترجمه ترگمان]حکیم استاد صد سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I can taste sage in the dressing.
[ترجمه سیما] من می توانم مزه مریم گلی را در چاشنی ( ویا سس سالاد ) حس کنم.
|
[ترجمه گوگل]من می توانم طعم مریم گلی را در پانسمان بچشم
[ترجمه ترگمان]من می تونم sage رو تو پانسمان حس کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was grateful for the old man's sage advice.
[ترجمه سیما] من قدردان پند خردمندانه پیرمرد بودم.
|
[ترجمه گوگل]از نصیحت حکیم پیرمرد سپاسگزار بودم
[ترجمه ترگمان]من از نصیحت sage پیرمرد سپاسگزار بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The correspondent, however, was sage enough to emphasise that the relationship was far from causal.
[ترجمه گوگل]با این حال، خبرنگار به اندازه کافی عاقل بود که تاکید کرد این رابطه از علت و معلولی فاصله زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]اما خبرنگار به اندازه کافی عاقل بود که تاکید کند که رابطه از علی بعید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gabriel gets sage advice from Archie, the twin who died when they were little.
[ترجمه گوگل]گابریل از آرچی، دوقلویی که وقتی کوچک بودند مرد، نصیحت حکیم دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]گابریل \"از\" آرچی \"یه نصیحتی به\" آرچی \"می کنه، دو قلو که وقتی بچه بودن میمیرن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tearing out some sage, some creosote.
[ترجمه گوگل]کندن مقداری مریم گلی، مقداری کرئوزوت
[ترجمه ترگمان] دارم یه سری \"سیج\" و \"creosote\" رو پاره می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Having learned from that sage, I planted scented geraniums along the narrow part of the driveway.
[ترجمه گوگل]با آموختن از آن حکیم، شمعدانی های معطر را در امتداد قسمت باریک راهرو کاشتم
[ترجمه ترگمان]از آن سیج یاد گرفته بودم که در وسط راه باریک و باریک کنار جاده گلدان های شمعدانی را کاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The vegetation consists of coastal sage scrub, chaparral and groves of Englemann oak and live oak.
[ترجمه گوگل]پوشش گیاهی شامل بوته های مریم گلی ساحلی، چاپارال و بیشه های بلوط Englemann و بلوط زنده است
[ترجمه ترگمان]پوشش گیاهی شامل بوته های sage ساحلی، chaparral و groves بلوط بلوط و بلوط زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Try lining the upper lids with a soft sage eye-contouring pencil.
[ترجمه گوگل]سعی کنید پلک های بالایی را با یک مداد خط چشم مریم گلی نرم بپوشانید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید پلک های بالایی را با یک مداد چشم نازک نرم ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Stir brandy-raisin mixture into apple mixture. Add sage and thyme 73 and gently stir in bread crumbs.
[ترجمه گوگل]مخلوط براندی و کشمش را در مخلوط سیب هم بزنید مریم گلی و آویشن 73 را اضافه کنید و آرد نان را به آرامی هم بزنید
[ترجمه ترگمان]مخلوط raisin را بریزید و روی مخلوط سیب بریزید sage و آویشن ۷۳ را جمع کنید و به آرامی در خرده های نان تکان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Still love your sage green or sandy beige?
[ترجمه گوگل]هنوز سبز مریم گلی یا بژ شنی خود را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]هنوزم عاشق sage یا sandy؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sage and mint are herbs.
[ترجمه گوگل]مریم گلی و نعناع گیاهی هستند
[ترجمه ترگمان] سیج و نعناع گیاه هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عاقل (اسم)
sage, sapient, witan

مریم گلی (اسم)
sage, garden sage, salvia

حکیم (اسم)
sage, medicine man

سلوی (اسم)
sage, salvia

بافراست (صفت)
sage, sagacious

عاقل (صفت)
wise, sage, sober, witty, gash, canny, oracular, sapiential

بصیر (صفت)
sage, great, clear-sighted, knowledgeable, conversant, clear-eyed, intuitive, discriminating

فکور (صفت)
able-minded, wise, sage, serious, ruminant

دانا (صفت)
capable, wise, sage, learned, lettered, spry, astute, knowing, sagacious, sapient

تخصصی

[برق و الکترونیک] Semi Automatic Ground Enviroment-احاطه زمینی نیمه خودکار سیستم دفاع هوایی که داده های مراقبت هوای آن برای ارسال به کامپیوترهای مرکز فرماندهی پردازش م یشود. در آنجا داده ها بیشتر پردازش شده، به زور خودکار ارزشیابی و تحلیل می شوند تا تنظیم سلاحها انجام و فرمانهای هدایت صادر شوند.

انگلیسی به انگلیسی

• wise and learned person, person respected for their good judgment; variety of plant from the mint family (commonly used as a spice); sagebrush, variety of shrub found in the western united states
wise, learned, judicious
a sage is a person who is regarded as being wise; a literary use.
a sage person is wise and knowledgeable, usually because they are old and have had a lot of experience; a literary use.
sage is a plant that grows in warm countries. its leaves are used for flavouring in cooking.

پیشنهاد کاربران

حکیم
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sage
✅️ صفت ( adjective ) : sage
✅️ قید ( adverb ) : sagely
ریش سفید/ با سابقه / از قدیمی های جایی بودن
sage = مریم گلی
sage
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

برای دفع ارواح و اشباح، یه جورایی همون عود خودمون میشه
۱. فرد بسیار فرزانه، خردمند، هوشمند و بصیر
۲. مریم گلی
noun
[count] formal : a person who is very wise
adjective
Usage: always used before a noun
[also more sage; most sage] formal : very wise
...
[مشاهده متن کامل]

◀️sage advice
noun
[noncount]
1 : an herb that has grayish - green leaves which are used in cooking
2 : a light grayish - green color

مریم گلی
فرزانه
خردمند
رنگ زیتونی
همه چیز دان، علامه دهر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس