salt away

/ˈsɒltəˈweɪ//sɔːltəˈweɪ/

معنی: اندوختن، نمک زدن به، نمک سود کردن
معانی دیگر: 1- در نمک خواباندن، نمک سود کردن 2- (عامیانه) اندوختن (به ویژه پول)، کنار گذاشتن، down salt گوشت وغیره را نمک سود کردن، نمک زدن به برای حفظ گوشت وغیره

جمله های نمونه

1. The meat was salted away for future use.
[ترجمه گوگل]گوشت برای استفاده در آینده نمک زد
[ترجمه ترگمان]گوشت برای استفاده آینده نمک سود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He salted away a fortune over the years and no one ever knew!
[ترجمه گوگل]او در طول سال ها ثروتی را از بین برد و هیچ کس هرگز نمی دانست!
[ترجمه ترگمان]اون سال ها ثروت رو از بین برده بود و هیچ کس نمی دونست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She salted away most of the profit from the business.
[ترجمه گوگل]او بیشتر سود کسب و کار را از بین برد
[ترجمه ترگمان]اون بیشتر سود رو از تجارت برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's been salting away money for years.
[ترجمه گوگل]او سال هاست که دارد پول را نمک می زند
[ترجمه ترگمان]اون سالهاست که داره از پول استفاده میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't worry about the travelling bill, I have a little money salted away for it.
[ترجمه گوگل]نگران قبض سفر نباشید، من مقدار کمی پول برای آن دارم
[ترجمه ترگمان]نگران صورتحساب مسافرت نباش، من مقدار زیادی نمک برای این کار دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She salted away the profits in foreign bank accounts.
[ترجمه گوگل]او سود حساب‌های بانک‌های خارجی را از بین برد
[ترجمه ترگمان]او سود را در حساب های بانکی خارجی کم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They had been salted away in mothballs and smelt of naphthalene.
[ترجمه گوگل]آنها را در گلوله های خفن نمک پاشیده بودند و بوی نفتالین را استشمام می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها را به اندازه کافی پر کرده بودند و بوی naphthalene می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This recipe uses wet water cloud seaweed, which is relatively salty. Rinse salt away thoroughly or it will be too salty to serve.
[ترجمه گوگل]در این دستور العمل از جلبک دریایی ابر آب مرطوب استفاده می شود که نسبتاً شور است نمک را کاملاً بشویید وگرنه برای سرو خیلی شور خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این دستورالعمل از جلبک دریایی مرطوب آبی استفاده می کند که نسبتا نمکین است نمک به طور کامل دفع می شود و برای خدمات رسانی خیلی شور خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If a bank loses money in a recession, which eats away at its capital, one quick way of improving its capital ratio is to lend less and just salt away any loan repayments that come in.
[ترجمه گوگل]اگر بانکی در یک رکود پولی را از دست بدهد و سرمایه‌اش را از بین ببرد، یکی از راه‌های سریع برای بهبود نسبت سرمایه‌اش این است که وام کمتری بدهیم و بازپرداخت وام‌هایی را که وارد می‌شود، کاهش دهیم
[ترجمه ترگمان]اگر یک بانک پول خود را در یک بحران اقتصادی از دست بدهد که در پایتخت خود از دست می دهد، یکی از راه های سریع بهبود نسبت سرمایه آن، وام دادن کم تر و کمی نمک در بازپرداخت وامی است که به آن وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Seventh, the average citizen in China doesn't save more than one in Hong Kong, Singapore, or East Asia: they are all Confucian savers, and tend to salt away a third of after-tax income.
[ترجمه گوگل]هفتم، یک شهروند متوسط ​​در چین بیش از یک شهروند در هنگ کنگ، سنگاپور یا شرق آسیا پس انداز نمی کند: آنها همگی پس انداز کنفوسیوس هستند و تمایل دارند یک سوم درآمد پس از مالیات را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]هفتم، شهروند متوسط در چین بیش از یک نفر را در هنگ کنگ، سنگاپور، یا شرق آسیا نجات نمی دهد: آن ها پس انداز کنندگان کنفوسیوسی هستند و تمایل دارند که یک سوم درآمد بعد از مالیات را کنار بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اندوختن (فعل)
lay in, accumulate, acquire, hive, salt away, store, reserve, pile, roll up, save, put by, salt down

نمک زدن به (فعل)
salt away, salt, salt down

نمک سود کردن (فعل)
salt away, salt down

پیشنهاد کاربران

توضیح درباره اصطلاح salt away
فعل salt away در اصل به معنای نمک سود کردن گوشت است تا گوشت برای مدت زیادی سالم بماند. این اصطلاح برای پول پس انداز کردن نیز استفاده می شود یعنی پول برای مدت زیادی باقی می ماند.
منبع: سایت بیاموز
ذخیره پول

بپرس