sandalwood

/ˈsændlwʊd//ˈsændlwʊd/

معنی: چوب محکم و سخت صندل سفید
معانی دیگر: (از ریشه ی سانسکریت - گیاه شناسی) صندل (چوب سخت و خوشبو و سپید یا کم رنگ چندین گونه درخت گرمسیری آسیا به ویژه santalum album)، (قدیمی) رجوع شود به: sumba، صندل، چوب صندل، سندل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the highly aromatic inner wood of certain evergreen trees native to India.

جمله های نمونه

1. Smoke from smouldering sandalwood permeated everything.
[ترجمه گوگل]دود حاصل از دود شدن چوب صندل همه جا را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]چوب صندل سرخ در همه چیز دود می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Peppermint, for example, is extremely powerful, whereas sandalwood is very mild.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، نعناع بسیار قوی است، در حالی که چوب صندل بسیار ملایم است
[ترجمه ترگمان]نعناع برای مثال بسیار قدرتمند است در حالی که چوب صندل بسیار ملایم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was fashioned of sandalwood, beautifully carved, and no larger than was needed to hold a psalter.
[ترجمه گوگل]از چوب صندل ساخته شده بود، به زیبایی تراشیده شده بود، و بزرگتر از آن چیزی نبود که برای نگه داشتن یک مزرعه نیاز بود
[ترجمه ترگمان]چوب صندل به زیبایی تزیین شده بود و به زیبایی تزیین شده بود و چیزی بزرگ تر از آن نبود که کتاب دعا را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He smelt of expensive soap, sandalwood and mothballs.
[ترجمه گوگل]بوی صابون گرانقیمت، چوب صندل و گلوله شبفد را حس می کرد
[ترجمه ترگمان]بوی صابون گران قیمت، چوب صندل و نفتالین می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a strong sweet scent; sandalwood and patchouli and freshly cut grass on a summer morning.
[ترجمه گوگل]عطر و بوی شیرین قوی داشت چوب صندل و پاتچولی و علف تازه بریده شده در یک صبح تابستانی
[ترجمه ترگمان]عطر خوبی به مشام می رسید، صندل و نعناع و علف های تازه تابستانی در یک بامداد تابستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her undies and the sandalwood box were in the top drawer of the dressing-table.
[ترجمه گوگل]لباس‌های او و جعبه چوب صندل در کشوی بالای میز آرایش بود
[ترجمه ترگمان]لباس زیر و جعبه صندل در کشوی بالایی میز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was the smell of frost falling and sandalwood burning.
[ترجمه گوگل]بوی یخ زدگی و سوختن چوب صندل می آمد
[ترجمه ترگمان]بوی شبنم و چوب صندل به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Long, thin sandalwood logs sprinkled with incense were stacked on it.
[ترجمه گوگل]کنده های بلند و نازک چوب صندل که با بخور پاشیده شده بود روی آن چیده شده بود
[ترجمه ترگمان]کنده های بلند و بلند چوب رنگی روی آن جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Exotic white sandalwood is surrounded by resins, rose, jasmine, pink pepper, iris, musk and cedar. The fragrance was created by Christopher Sheldrake in 200
[ترجمه گوگل]چوب صندل سفید عجیب و غریب با رزین، گل رز، یاس، فلفل صورتی، زنبق، مشک و سدر احاطه شده است این عطر توسط کریستوفر شلدریک در سال 200 ساخته شد
[ترجمه ترگمان]رنگ چوب عجیب و غریب چوب صندل که توسط resins احاطه شده است، رز، گل یاسمن، فلفل صورتی، عنبیه و چوب سدر احاطه شده است این عطر توسط کریستوفر Sheldrake در سال ۲۰۰ ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Raspberry, blackcurrant, rose, freesia, violet, musk, sandalwood and cedarwood - Have been blended together to create the vibrant and radiant fruity floral scent.
[ترجمه گوگل]تمشک، انگور سیاه، گل رز، فریزیا، بنفشه، مشک، چوب صندل و چوب سدر - با هم ترکیب شده اند تا رایحه گل های میوه ای پر جنب و جوش و درخشان ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]تمشک، blackcurrant، رز، بنفش، بنفش، مشک، چوب صندل و cedarwood - با هم مخلوط شده اند تا عطر گل های طراوت و درخشان و درخشان را ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Notes of musk, sandalwood and cedar wood - combine to create the base notes.
[ترجمه گوگل]نت‌های مشک، چوب صندل و چوب سدر - برای ایجاد نت‌های پایه ترکیب شوند
[ترجمه ترگمان]یادداشت هایی از مشک، چوب چوب و چوب سدر - با هم ترکیب می شوند تا یادداشت های پایه ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Notes of musk, sandalwood and cedarwood - Combine to create the soft base notes. Tend to linger on the skin longer than the other notes.
[ترجمه گوگل]نت‌های مشک، چوب صندل و چوب سدر - برای ایجاد نت‌های پایه نرم، ترکیب کنید بیشتر از سایر نت ها روی پوست باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]یادداشت های مربوط به مشک، چوب صندل و cedarwood - را برای ایجاد یادداشت های پایه نرم ترکیب کنید بیشتر از سایر نت های روی پوست می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Red sandalwood furniture making more use of its natural characteristics, using optical element approach.
[ترجمه گوگل]مبلمان چوب صندل قرمز با استفاده از رویکرد المان نوری از ویژگی های طبیعی خود بیشتر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]مبلمان چوب صندل سرخ از ویژگی های طبیعی خود استفاده می کنند و از رویکرد آلمان نوری استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dark purple wooden line of red sandalwood, coffee as fragrant and strong as a cup, include the deep humane connotation richly.
[ترجمه گوگل]خط چوبی بنفش تیره از چوب صندل قرمز، قهوه به معطر و قوی مانند یک فنجان، مفهوم عمیق انسانی را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]خط چوبی ارغوانی تیره چوب صندل سرخ، قهوه به عنوان یک فنجان، دلالت عمیق و عمیق داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چوب محکم و سخت صندل سفید (اسم)
sandalwood

انگلیسی به انگلیسی

• any tree from the genus santalum (native to asia); fragrant wood of a tree from the genus santalum
a sandalwood is a tree that grows mainly in south asia and australia. it has a sweet-smelling wood that is also called sandalwood.
sandalwood is also an oil that is extracted from sandalwood and used to make perfume.

پیشنهاد کاربران

بپرس