says


سوم شخص مفرد زمان حال فعل: say

جمله های نمونه

1. he says droll things
او حرف های بامزه ای می زند.

2. he says his prayers five times a day
او روزی پنج بار نماز می خواند.

3. he says hunting is a cruel sport
او می گوید شکار ورزش ظالمانه ای است.

4. he says swimming is the healthiest exercise there is
او می گوید شنا بهترین ورزش دنیا است.

5. the clock says five p. m.
ساعت پنج بعدازظهر را نشان می دهد.

6. ignore what he says
به گفته های او اعتنا نکن.

7. take what he says with a grain of salt
حرف های او را باور نکن.

8. i'll crown him if he says anything
اگر حرفی بزند توی سرش خواهم زد.

9. there's something in what he says
حرف های او چندان بی ربط نیست.

10. the child said that her father says he is not home
کودک گفت که پدرش می گوید خانه نیست.

11. the contradiction between what the government says and what the government does
مغایرت بین آنچه که دولت می گوید و آنچه که دولت می کند

12. the ingenuous boy said, "my father says he is not home"
پسر ساده دل گفت: ((پدرم می گوید که خانه نیست. ))

13. aunt turan gets up at dawn and says her namaz (offers her prayers)
عمه توران سپیده دم بلند می شود و نمازش را می خواند.

14. i don't doubt the truth of what he says
در صدق گفتارش شک ندارم.

15. before i could stop her, she blurted out "dad says he is not home"
قبل از آن که بتوانم جلویش را بگیریم گفت ((بابا می گوید که منزل نیست)).

16. you must discount some of the things agha rahim says
برخی از حرف های آقا رحیم را نباید باور کنی !

17. there is not a jot of truth in what he says
ذره ای حقیقت در حرف هایش وجود ندارد.

18. there is not a particle of truth in what he says
(مجازی) حرف هایی که می زند ذره ای حقیقت ندارد.

19. there is not an ounce of truth in what she says
ذره ای واقعیت در حرف های او وجود ندارد.

20. i know enough german to grasp the tenor of what he says
آنقدر آلمانی می دانم که معنی کلی آنچه را که می گوید درک کنم.

پیشنهاد کاربران

the girl:hi
دختر می گوید :سلام

Says:می گوید
می گوید گفت
میگوید ، نشان دهنده زمان حال
میگوید، اوگفت
What ever Mohsen says
هر چه محسن بگوید

بپرس